درس هشتم
مجلس ابن زیاد
من آمدهام گدای این درباشم
در بحر عنایتت شناور باشم
با دست تهی آمدهام عیبی نیست
عیب است که با دست تهی برگردم
کوفه
امام حسین(ع) برای رسوا کردن یزید و زیربار ظلم او نرفتن و نجات اسلام قیام نمود. با تمام سختیهای زیادی که وجود داشت مثل کمی یاران، زیادی دشمنان، تشنگی و گرمای زیاد، تا آخر کار به همراه یارانش مردانه ایستاد و به شهادت رسید. یزید برای اینکه کشتن امام حسین(ع) و یارانش را توجیه کند و از شورش مردم شهرهای دیگر جلوگیری کند به عبیدالله دستور داد تا باقیمانده کاروان امام حسین(ع)، یعنی زنها بچهها و امام سجاد(ع) را از همهی شهرها عبور داده وبه شام بیاورد و اسرا را باقیماندهی کسانی معرفی کند که علیه یزید قیام کرده و قصد مبارزه با اسلام را داشتهاند.
قافلهی اسرا وقتی وارد کوفه شد همهی مردم منتظر ورود آنها بودند. با دیدن سرها و حال و روز اسرا همهی زنها شروع به گریه کردند. وقتی صدای گریهی زنها بلند شد، حضرت زینب سلام الله علیها با صدای بلند فریاد زد: “ساکت شوید” و شروع به سخنرانی کرد ومردم کوفه را سرزنش کرد:
“ای مردم کوفه چطور میخواهید این ننگ خودتان را بشوئید. درحالیکه عزیز پیامبر خدا صلی الله علیه و آله و فرزند علی و فاطمه علیهما السلام و سید جوانان اهل بهشت را کشتهاید؟…”
بعد از ایشان حضرت امام سجاد(ع) شروع به سخنرانی کرد: «ای مردم هر کسی مرا میشناسد که هیچ، و هر کس مرا نمیشناسد بداند من علی پسر حسین(ع) هستم. کسی که کنار رود فرات لب تشنه و بدون هیچ گناهی او را کشتند، اموالش را به غارت بردند و افراد خانوادهاش را اسیر کردند. ای مردم آیا یادتان هست به پدرم نامههای فراوان نوشتید و او را دعوت کردید ولی او را تنها گذاشتید و با او جنگیدید. چه توشهی بدی برای آخرت خودتان فرستادید! چه گونه میخواهید با پیامبر صلی الله علیه و آله روبرو شوید؟”
وقتی صحبتهای امام(ع) به این جا رسید، همهی مردم ناله میزدند و اظهار پشیمانی میکردند. سربازهای عبیدالله که ترسیده بودند اسرا را به سرعت به قصر عبیدالله بردند.
“مجلس ابن زیاد”
اسرا را وارد قصر عبیدالله کردند. عبیدالله روی تخت نشسته بود. وقتی همه وارد شدند، عبیدالله گفت: ای زینب! دیدی خدا چگونه حسین و یارانش راکشت؟ روز عاشورا چگونه بود؟
حضرت زینب سلام الله علیها فرمود: “من چیزی جز خوبی و زبیایی از طرف خدا ندیدم. خدا با شهادت، حسین(ع) و یارانش را به سوی خودش و بهشت زیبایش برد، و در روز قیامت میان ما و تو داوری خواهد کرد و آن روز خواهی دید که پیروز چه کسی است؟”
با این جملاتِ حضرت زینب سلام الله علیها، عبیدالله عصبانی شد و دستور داد تا حضرت زینب سلام الله علیها را به قتل برسانند. امّا یکی از اطرافیان گفت: عبیدالله این یک زن است و از تو بعید است که زنها را بکشی؟ و عبیدالله از تصمیمش برگشت. بعد دستور داد تا همهی اسرا را زندانی کنند. سپس به یزید نامهای نوشت و خبر واقعهی عاشورا را به یزید داد.
یزید در جواب نامه نوشت که اسرا و سرها را به شهر شام، پیش من بفرست.
عبیدالله نیز دستور داد تا همهی اسرا را از زندان خارج کنند و به سمت شام بفرستند. بین کوفه تا شام شهرهای بسیاری وجود داشت. قافلهی اسرا به همراه سرهای مطهر شهدا علیهم السلام در مسیر کوفه تا شام شهر به شهر میرفت . قبل از ورود کاروان به هر شهری سربازان عبیدالله به مردم آن شهر اعلام میکردند که عدهای بر ضد اسلام و حاکم اسلامی یعنی یزید شورش کردهاند و سپاهیان کوفه آنها را شکست دادهاند، قرار است اسرای آنها از شهرهای شما بگذرند و به شام بروند. بعضی از مردم شهرشان را آب و جارو میکردند، آذین بندی میکردند و هنگام ورود اسرا به آنها سنگ میزد. بعضی حتی وقتی میفهمیدند که اینها اسرای اهل بیت علیهم السلام هستند باز از کارشان دست برنمیداشتند. ولی برخی که میفهمیدند اجازه نمیدادند تا سربازان اسرا را وارد شهرشان کنند و تا میتوانستند به اسرا کمک میکردند.
خلاصه اینکه در مدتی که اسرا راه بین کوفه و شام را طی میکردند، مردم بعضی شهرها نیز به اسرا سنگ می زدند وآنها را مسخره میکردند، درحالیکه اهل کاروان، داغدار شهدای خود بودند. ولی با همهی این اوضاع حضرت زینب و امام سجاد علیهما السلام امیدوار بودند تا با ورود به شام مردمی که در شهر حکومت یزید زندگی میکنند را بیدار کنند و یزید را در برابر آن مردم رسوا کنند (یعنی همه این اذیتها و آزارها و مسخره شدنها را به امید این که مردم را هدایت کنند تحمل میکردند).
شام شهری بود که از موقعی که مردم آن مسلمان شده بودند، معاویه حاکم آنجا بود و مردمش با اسلام واقعی آشنا نشده بودند. معاویه کسی بود که مردم را مطابق میل خودش تربیت کرده بود و اسم آنچه که به مردم گفته بود را اسلام گذاشته بود و به خاطر همین مردم بویی از اسلام واقعی نبرده بودند.
مسابقه
جوابها را به ترتیب شمارهها مرتب کرده و این جمله از امام حسین(ع) را کامل کنید:
«به خدا قسم خداوند انسانها را نیافرید، مگر برای آنکه او را بشناسند و وقتی که ……………………………… . و وقتی که او را پرستش کردند از عبادت نمودن غیر خدا بینیاز میشوند.»
1- کدام واژه به معنای دربند کردن افراد با غل و زنجیر از لشگر مخالف است؟ – اسارت(2-19-7-3-10)
2- به معنای علم؟ – دانش(24-22-20-27)
3- وظیفه ما در برابر نعمتهایی که خدا به ما داده است؟ – شکر(21-12-15)
4- نام سورهای از قرآن که به معنای میوه انجیر است؟ – تین(23-8-25)
5- ترجمه فارسی «ثار الله» که یکی از القاب امام حسین(ع) میباشد؟ – خون خدا(1-26-16-6-18-17)
6- به معنای نصیحت و اندرز؟ – پند(11-14-5)
7- به معنای فرمان و دستور؟ – امر(9-4-13)
رمز جدول:
امام حسین(ع):
« خدا را شناختند او را پرستش میکنند »
توضیح
همانطور که میبینید امام حسین(ع) مقدمه پرستش و عبادت را معرفت و شناخت خداوند معرفی کردهاست. یعنی عبادت بدون معرفت متزلزل است. اگر عبادت بدون شناخت باشد با کوچکترین حادثه انسان از راه راست منحرف میشود. پس از خدا بخواهیم تا توفیق عبادت با شناخت و معرفت را به ما ارزانی کند.
حدیث درس
امام حسین ع :
“الصّمتُ زینٌ” “سکوت، زینت است.”
شعر درس
تا کنار خیمهها آمده اسب سفید با صدای شیههاش دختری بیرون دوید
عکس اسب بیسوار در دو چشمش قاب شد خون ز یالش میچکید دخترک بیتاب شد
گفت با آهی بلند تک سوار سبز کو؟ آه ای اسب سفید با من از بابا بگو!
اسب اما شرمگین سر به زیر افکنده بود آسمان و دشت، از بوی خون آکنده بود
سوالات
- به چه دلایلی امام حسین(ع) قیام کرد؟ نجات اسلام، زیر بار ظلم نرفتن او و رسوا کردن یزید
- آیا علی رغم مشکلات زیادی که برای امام(ع) بوجود آمد، امام(ع) دست از هدفش برداشت؟ خیر بلکه مردانه ایستاد و شهید شد.
- حضرت زینب علیها السلام در کاخ عبید الله به پرسش او که پرسید روز عاشورا چگونه بود چه پاسخی به او داد؟ من به جز خوبی و زیبایی از طرف خدا چیزی ندیدم (توضیح بیشتر داده شود).
خلاصه
امام حسین(ع) و یارانش شهید شدند و زنان و بچهها و امام سجاد (ع) اسیر شدند و اسرا را واردکوفه کردند. در آنجا حضرت سجاد (ع) و حضرت زینب علیها السلام برای مردم سخنرانی کردند و آنها را سرزنش کردند و در مجلس عبید الله هم حضرت زینب علیها السلام و امام سجاد (ع) پاسخهای دندان شکنی به ابن زیاد دادند و نهایتاً اسرا به سمت شام حرکت داده شدند… .