عمو روحانی | عمو اخوان

مظهر احسان

https://amooakhavan.ir?p=2868

 

بسم الله الرحمن الرحیم

اول هر کار؟‌………….

به نام پروردگار بخشنده مهربان
سلام! حالتان خوب است؟ حواستان جمع است؟
ان‌شاءالله که در پناه پروردگار همیشه شاداب و موفق باشید.

برنامه با این خط‌ها آغاز می‌شود.

 حدس زدید؟ حالا کامل می‌کنم تا شما اولین برنامه را بدانید.

بعد از ظهر گرمی بود. حکیمه خاتون مهمان برادرش امام رضا(ع) بود. نُه ماه پُر از اضطراب و سختی گذشت. حکیمه خاتون با خیزران در باره زمان تولد بچه صحبت می‌نمودند که امام رضا(ع) رو به خواهرش کرد و فرمود:‌ امشب را نزد ما بمان لازم است هنگام ولادت فرزندم تو بر بالین خیزران باشی. لبخند رضایت بر لبان حکیمه خاتون نقش بست. خورشید کم‌کم در پشت کوه‌ها غروب می‌کرد و جای خود را به شب می‌داد. خیزران در میان اتاق نزدیک پنجره به ماه در آسمان نگاه می‌کرد و با خدا سخن می‌گفت: «خدایا تولد این بچه را بر من آسان کن.»
او مشغول صحبت با خدا بود که ناگهان درد شدیدی در شکم خود احساس نمود از شدت درد آهی کشید. حکیمه خاتون با شنیدن صدای آه از میان اتاق خود را به خیزران رساند. زمان تولد بچه بود. چند زن دیگر با صدای کمک‌کمک حکیمه خاتون خود را به داخل اتاق رساندند در اثر این سروصدا امام رضا(ع) چراغی روشن کرد و سپس با بستن در از اتاق خارج شدند. اما صدای خیزران از میان اطاق می‌گذشت و امید تولد کودکی را به کسانی که در پشت در بودند می‌داد. ناگهان چراغ میان اتاق سوسو کنان خاموش شد. تاریکی اطاق را فراگرفت. حکیمه خاتون صدا زد زود چراغ را روشن کنید. همه منتظر روشن شدن چراغ بودند که صدای نوزاد شادی را با خود به جمع زنان حاضر در اتاق و کسانی که در پشت در بودند هدیه کرد. کودک تازه به دنیا آمده در آغوش حکیمه خاتون قرار گرفت با روشن شدن چراغ چهره‌های خندان نمایان شد. در این میان امام‌رضا(ع) وارد اتاق شد. زنان به احترام امام(ع) کنار رفتند. وقتی امام(ع) به نزدیکی حکیمه خاتون رسید کودک را از او گرفت و او را در میان گهواره قرار داد .
امیدوارم که از داستان لذت برده باشید.

برنامه را با یک سؤال ادامه می‌دهم…

چه کسی می‌داند نام کودکی که امام رضا(ع) ‌آن را در گهواره قرار داد چه بود؟‌
احسنت! امام محمد تقی(ع) .
این امام بزرگوار سخنان بسیاری دارد.

از سخنانی که امام به مردم گفت می‌دانید چه بود؟‌
برای دانستن سخن امام(ع) یکی از شما بیاید تا کارتی را که سخن امام(ع) روی آن نوشته شده به او بدهم. او باید با ده شماره کلام امام(ع) را بدون نقطه روی تابلو بنویسد.
از دوستی با شخص بد پرهیز کن
بله! امام(ع) فرمود: «از دوستی با شخص بد پرهیز کن.»

اما چرا؟ چه کسی می‌تواند بگوید.
احسنت،‌ جواب‌های خوبی دادید ولی ببینم امام(ع) چه جوابی داده. امام(ع) می‌فرماید: «دوست بد مانند یک شمشیر است. ظاهری قشنگ دارد. ولی همین شمشیر اگر به بدن زده شود زخمی ایجاد می‌کند که اثر بدی دارد و مدت‌ها می‌ماند. دوست بد هم مثل شمشیر می‌ماند ظاهر خوبی دارد ولی کارها و حرف‌های بدی به انسان یاد می‌دهد که مانند زخمی در ما باقی می‌ماند.»

حالا که با سخنی از امام(ع) آشنا شدید در روز تولد امام محمد تقی(ع) برای شما یک مولودی می‌خوانم.

مـژده ای اهـل ولا آمـده ابـن الـــرضا(2)
نـور چشـم فاطمه گــل بــاغ مــرتــضی
سیـدی یـا سیـدی آمدی خوش آمدی(2)
جان فدای مقدمت ای گـــل مــحمـــدی
مـژده ای اهـل ولا آمـده ابـن الـــرضا(2)
نـور چشـم فاطمه گــل بــاغ مــرتــضی
ای عـزیــز فاطمه بــی‌نظیــــر فــــاطمه
هم گرفتــار توام هـــم اسیـــر فـــاطمه
مژده ای اهـل ولا آمـده ابـن الـــرضا(2)
نور چشم فاطـمـه گــل بــاغ مــرتــضی

منبع: ره توشه کودک -87

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *