عمو روحانی | عمو اخوان

درسنامه امام حسین (ع) 2

درس دوم

 

آغاز قیام

 

خلاصه‌ای از گذشته

همانطور که در درس پیش گفتیم به دلیل ظاهرسازی‌های معاویه، امام حسین (ع) نمی‌توانست به راحتی علیه معاویه قیام کند. چرا که معاویه در نظر سیاری از مردم انسان مقدسی بود و باطن زشت و خبیث او برای همه روشن نبود ولی با آمدن یزید، فرصت مناسبی برای امام حسین(ع) برای قیام و مبارزه علیه حکومت پیش‌آمد، زیرا یزید ظاهرِ اسلام را هم رعایت نمی‌کرد و آشکارا دستورات اسلام را نادیده می‌گرفت.

امام دیگر نمی‌توانست در مدینه بماند. فضای آلوده‌ای شده بود. از یک طرف تا با یزید بیعت نمی‌کرد به ایشان اجازه نمی‌دادند که در مدینه راحت زندگی کند و از طرف دیگر دین خدا و جامعه‌ی مسلمانان در خطر بود؛ چون کسی حاکم مسلمانان شده بود که خودش دشمن اصلی اسلام بود و امام نمی‌توانست ساکت بنشیند باید به مردم مسلمان می‌فهماند که این راهی که یزید می‌رود موجب نابودی اسلام می‌شود به خاطر همین، تصمیم گرفت که از مدینه خارج شده و پیام خودش را به گوش همه مردم برساند و مردم را از آنچه که بر سر اسلام می‌آمد آگاه کند و آنها را آماده قیام و مبارزه با دشمن درجه‌ی یک اسلام یعنی یزید کند.

بخاطر همین شبی از همان شب‌ها امام به مزار جدّشان پیامبرصلی الله علیه و آله و مادرشان حضرت زهرا سلام علیها الله و برادرشان امام حسن(ع) رفتند و از آنها خداحافظی کردند و به همراه یاران، برادران و خانواده‌شان و کسانی‌که قبول کرده بودند تا با امام همراه شوند به سمت شهر مکه حرکت کردند. امام قبل از حرکت به برادرشان محمّد بن حنفیّه اینگونه وصیت کردند: «…. قیام من علیه یزید برای ایجاد فتنه و فساد و یا برای سرگرمی و خودنمایی نیست، بلکه قیام من برای اصلاح امور امت جدم رسول خدا صلی الله علیه و آله است من می‌خواهم امر به معروف و نهی از منکر نموده و از سیره‌ی جدم و پدرم علی بن ابیطالب (ع) پیروی کنم…».

بله این‌گونه بودکه با به حکومت رسیدن یزید امام لازم دیدکه علیه این انسان گناهکار و فاسد قیام و مبارزه کند. یزید مقابل مردم به‌راحتی گناه می‌کرد و حتی بین مردم به بدکاری و گناهکاری معروف شده بود.

 

«ورود به مکه»

امام حسین(ع) مدینه را به قصد رفتن به مکه ترک کردند و بعد از 5 روز وارد مکه شدند. همه‌ی اهل مکه برای دیدن فرزند رسول خدا به خدمت حضرت می رسیدند و کسانی هم که از شهرهای دور ونزدیک به زیارت خانه‌ی خدا آمده بودند فرصت را غنیمت شمردند و به دیدار امام آمدند. در این دید و بازدیدها وقت آن فرا رسیده بود که امام هدف خود را آشکار کند. امام حسین(ع) در سخنرانی‌هایشان، علیه حکومت یزید صحبت می‌‌کردند و مردم را به مبارزه بر ضد یزید دعوت می‌کردند. امام امیدوار بود تا مردمی که از شهرهای دیگر به مکه آمده‌اند هنگام بازگشت به شهرشان صحبت‌های امام را به همشهری‌هایشان برسانند.

امام همچنین در مکه به بزرگان شهر بصره -یکی از شهرهای بزرگ سرزمین اسلامی- نامه نوشت و خطر حکومت یزید را برایشان توضیح داد و از آنها خواست که به دعوت او پاسخ مثبت بدهند.

مردم کوفه- یکی دیگر از شهرهای بزرگ- هم که از مرگ معاویه مطلع شده بودند و فهمیده بودند که امام(ع) با یزید بیعت نکرده، در خانه‌ی یکی از بزرگان شهر جمع شدند و تصمیم گرفتند که برای امام نامه بنویسند و ایشان را به کوفه دعوت کنند.

در آن مدتی که امام حسین(ع) در مکه بودند حدود 12 هزار نامه از طرف کوفه به حضرت رسید که در این نامه‌ها مردم از مرگ معاویه اظهار خوشحالی می‌کردند و تنفر خودشان را نسبت به حکومت یزید اعلام  می‌کردند  و بعد از آن هم حضرت را دعوت می‌کردند که به کوفه تشریف بیاورند و قول دادند که همه‌ی اهل کوفه از حضرت حمایت کنند.

فرصت مناسب دیگری پیدا شده بود. امام تصمیم به مبارزه بر ضد یزید گرفته بود و حالا یک شهر پرجمعیت با این همه نامه با ذوق و شوق حضرت را به شهرشان دعوت می‌کردند تا از جان و دل، امام را در این راه یاری کنند. امام حسین(ع) برای اینکه از کمک و یاری مردم کوفه در راه مبارزه با یزید مطمئن شوند پسر عمویشان مسلم بن عقیل(ع) را به کوفه فرستادند و از او خواستند اوضاع کوفه را بررسی کند و در صورتی که مردم آماده کمک و جانفشانی در راه خدا بودند به امام نامه بنویسد تا امام نیز به کوفه برود.

 

“حضرت مسلم (ع) در کوفه”

وقتی مسلم وارد کوفه شد به طرف خانه‌ی مختار رفت. مختار یکی از شیعیان و بزرگان کوفه بود که همه‌ی مردم او را  می‌شناختند. وقتی مردم از ورود مسلم به کوفه باخبر شدند دسته دسته به دیدن او می‌آمدند و با ایشان بیعت می‌کردند.

بزرگان کوفه در خانه‌ی مختار- که حالا محل تجمع مردم کوفه شده بود- سخنرانی می‌‌کردند واز مردم برای کمک به امام دعوت می‌کردند. مردم هم با میل و رغبت زیاد با مسلم پیمان می بستند و قول می‌دادند که در راه امام از جانشان بگذرند.

وقتی حضرت مسلم(ع) این استقبال بسیار زیاد مردم و شور و شوق آنها را دید و از پیروزی امام اطمینان پیدا کرد؛ نامه‌ای به ایشان نوشت و گفت 18 هزار نفر از مردم کوفه با من بیعت کردند و از امام درخواست کرد به محض رسیدن نامه، به طرف کوفه حرکت کند، چون مردم دوستدار و خواهان امام هستند و علاقه‌ای به یزید و حکومت او ندارند و آماده‌ی مبارزه با یزید هستند.

 

 

حروف پاسخ‌ها را جایگذاری کرده و به ترتیب بخوانید و رمز مسابقه را بنویسید:

  • یکی از فروع دین که در ماه رمضان انجام می‌شود: – روزه(20-9-16-13)
  • جنگ حضرت علی (ع) با خوارج: – نهروان(12-5-8-11-1-18)
  • بزرگترین دشمن امروز جهان اسلام: – آمریکا(15-6-3-14-19-1)
  • سوره 18 قرآن به معنای «غار»: – کهف(19-5-10)
  • اولین کلمه از جزء سی‌ام قرآن: – عم(7-2)
  • شهری در استان کرمان که در اثر زلزله خراب شد: – بم(4-17)

 

 

بله. رمز جدول ما “امر به معروف و نهی از منکر” است. همان طور که در درس اول گفتیم امام حسین(ع) در نامه خود به برادرشان محمد بن حنیفیه، اصلی‌ترین قیام خود را “امر به معروف و نهی از منکر” معرفی کردند و فرمودند: آیا نمی‌بینید که به حق عمل نمی‌شود و از باطل دوری نمی‌شود. “امر به معروف و نهی از منکر” یکی از واجبات ما و از فروع دین است و دارای شرایطی است که در توضیح المسائل مراجع ذکر شده و همه ما وظیفه داریم که با مراجعه به آن بتوانیم وظیفه خود را به درستی انجام دهیم. “معروف” به هر کار خوب و نیک (چه واجب و چه مستحب) گفته می‌شود. وقتی ما دیدیم در جامعه‌ فرد یا افرادی و یا حتی حاکمان ما به کارهای واجب عمل نمی‌کنند وظیفه داریم آنها را امر به معروف کنیم. “منکر” نیز به کارهای زشت و ناپسند (چه حرام و چه مکروه) گفته می‌شود که در جامعه اتفاق می‌افتد و مانند نماز واجب است که باید از وقوع آنان جلوگیری کنیم. امام حسین(ع) نیز همین کار را کرد. بزرگترین معروف، “اسلام” است که با آمدن یزید کاملاً در حال نابود شدن بود. بخاطر همین بود که حضرت(ع)  قیام کردند و در هر جا سخنرانی کردند و این نکته را تذکر دادند که با آمدن یزید که حکومتش بزرگترین منکر است دیگر باید فاتحه‌ی اسلام را خواند. بودن یزید یعنی نابودی اسلام.

در زمان ما نیز امام خمینی رحمه الله، وقتی دیدند شاه با بعضی کارهای خود و اجازه‌ی نفوذ دادن به آمریکا و اسرائیل و انگلیس در حال از بین بردن اسلام و وابسته کردن مسلمانان است، دست به قیام زدند، و زندان، تبعید و همه‌ی سختیها را به جان خریدند و بالاخره موفق شدند با توکل بر خدا و کمک مردم، شاه را از کشور بیرون و دست بیگانگان را از سرنوشت کشور ما برای همیشه قطع ‌کند.

 

 

 حدیث درس

پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله :    

“حسینٌ منّی و أنا مِن حسینٍ”    “حسین از من و من از حسینم”

 

 

 شعر درس

                                               این دل تنگم عقده‌ها دارد                                         گوئیا میل کربلا دارد

       ای حسین جانم(2)

 این دل مهجور مانده در غربت                                   میل دیدار آشنا دارد

      ای حسین جانم(2)

 بلبل جان عاشق مضطر                                         میل گلزار نینوا دارد

     ای حسین جانم(2)

           کربلا قربانگاه عشاقست                                       هر وجب خاکش قصه‌ها دارد

     ای حسین جانم(2)

         هر کجا بر پا شد عزای او                                        همچو مهدی صاحب عزا دارد

   ای حسین جانم(2)

 

سوالات 

  • چرا امام(ع) از مدینه خارج شد؟ چون نمی خواستند بیعت کنند و ثانیاً دین خدا در خطر بود می خواستند قیام کنند.
  • امام(ع) موقع خروج از مدینه، دلائل قیامشان را به برادرشان چه فرمودند؟ 1.اصلاح دین پیامبر صلی الله علیه و آله 2. امر به معروف و نهی از منکر 3. پیروی کردن از روش زندگی پیامبر و حضرت علی علیهما السلام
  • امام(ع) در مکه چه رویه‌ای پیش گرفتند؟ روشن‌گری و سخنرانی علیه یزید برای مردم کوفه
  • چرا امام(ع) به کوفه رفت؟ چون یک فرصت مناسب دیگر پیش آمده بود و آن اعلام آمادگی کوفیان بود.

 

خلاصه 

امام(ع) از مدینه خارج شدند رفتند مکه. آنجا سخنرانی‌های زیادی علیه یزید و حکومتش داشتند. تا اینکه نامه‌های کوفیان جهت یاری حضرت خدمت امام رسید، و امام(ع) هم مسلم(ع) را فرستاد به کوفه تا مسلم(ع) گزارش بدهد چقدر کوفیان آماده هستند.

 

 

 

 

 

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *