درس اول
خلافت یزید
ده سال از شهادت امام حسن(ع) میگذشت و ظلم و ستم معاویه همهی سرزمینهای اسلامی را فرا گرفته بود. ظلم و ستم او آنقدر بود که امام حسین(ع) – که بعد از شهادت برادرشان به امامت رسیده بودند- به سختی در مدینه زندگی میکردند. معاویه با هر کسی که علیه او مبارزه میکرد به شدت برخورد میکرد خیلی از شیعیان را به خاک وخون کشیده بود، خیلیها را زندانی کرده بود. بخاطر همین شیعیان و پیروان اهل بیت علیهم السلام مجبور بودند مخفیانه با امام حسین(ع) رابطه داشته باشند.
معاویه کسی بود که از سالهای خیلی دور حاکم شام و همهی سرزمینهای اسلامی شده بود و بخاطر اینکه ظاهر اسلام را رعایت میکرد یعنی نماز میخواند، به مسجد میآمد، در سخنرانیهایش از پیامبر حدیث میخواند و مردم را به ترس از خدا دعوت میکرد، خیلی از مردم فریب ظاهرش را خورده بودند و او را انسان مقدسی میدانستند بخاطر همین امام حسین(ع) نمیتوانست علیه او قیام و با او مبارزه کند چون اگر معاویه طوری رفتار میکرد که دشمنیِ او با اسلام برای مردم واضح و روشن بود، امام می توانست مردم را برای مبارزه با او به راحتی با خود همراه کند.
«مرگ معاویه»
شبی امام به همراه یارانشان در مسجد مدینه نشسته بودند که ناگهان عبدالله که یکی از مأمورانِ ولید (حاکم مدینه) بود وارد مسجد شد، او به سرعت به سمت امام رفت و گفت: «ای حسین! سریع آماده شو و به نزد ولید بیا. جناب حاکم با شما کار واجبی دارد». امام به فکر فرو رفتند وپس از چند لحظه به همراه پسران و برادران و یارانشان به سمت قصر ولید رفتند. وقتی به قصر رسیدند؛ امام ایستادند و رو به همراهانشان کردند و گفتند: «من الآن وارد قصر میشوم. شما هم اینجا منتظر من بمانید به محض اینکه صدای فریادم را شنیدید وارد قصر شوید».
امام وارد شد. ولید داخل قصر روی تختش نشسته و به فکر فرو رفته بود. امام سلام کرد و ولید جواب داد. سپس نامهای را که در دستش بود باز کرده و شروع به خواندن کرد. نامه از طرف یزید (پسر معاویه) نوشته شده بود واز ولید خواسته بود که از امام حسین(ع) برای حکومت خودش بیعت بگیرد. نامه که تمام شد. امام فرمودند: «پس معاویه مُرده و حالا یزید برای جانشینی پدرش از من بیعت میخواهد.»
مروان، یکی از اطرافیان ولید، رو به امام کرد و گفت:«ای حسین! زود باش و با امیرالمؤمنین بیعت کن» امام فرمودند: «وای بر تو ای مروان! چه کسی یزید را امیرالمؤمنین کرده؟ معاویه چنین کاری کرده؟!» مروان عصبانی شد و به ولید گفت: جناب حاکم دستور بدهید تا سر از بدنش جدا کنند. در این موقع بود که یاران امام وارد قصر شدند؛ همه شمشیرهایشان را آماده کرده و دور امام حلقه زدند. امام فرمودند: مروان! تو میخواهی مرا بکشی؟ ما از اهل بیت پیامبریم ویزید مردی فاسق است که جلوی مردم شراب میخورد و دستور میدهد تا بیگناهان را به قتل برسانند هرگز کسی مثل من با کسی مثل یزید بیعت نمیکند. حضرت این جمله را فرمودند و همراه یارانشان از قصر خارج شدند.
امام راست میگفت: یزید و معاویه هر دو انسانهای خیلی پستی بودند. اما بین آنها یک تفاوت مهم بود. ظاهر معاویه خیلی مقدس بود وظاهراً طرفدار اسلام بود و جلوی مردم گناه نمیکرد ، ولی یزید کسی بود که مثل پدرش هیچ اعتقادی به دین اسلام نداشت، با این حال ظاهر اسلام را هم رعایت نمیکرد و حالا یزید خودش رو حاکم مسلمانان! می دانست.
به این سؤالات پاسخ داده و پاسخها را در جدول جایگذاری کنید. سپس حروف جدول را به ترتیب اعداد داده شده کنار هم بچینید و رمز مسابقه که حدیثی از پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله میباشد را بیابید و در جای مشخص شده بنویسید.
1- از القاب امام حسین (ع) به معنی سرور شهیدان؟ (سید الشهداء)
2- نام مادر حضرت عباس(ع) ؟ (ام البنین)
3- روز میلاد امام حسین(ع) ؟ (سوم شعبان)
4- نام اسب امام حسین(ع) ؟ (ذوالجناح)
5- شصت و چهارمین سوره قرآن به معنای حسرت؟ (تغابن)
6- به معنای بلا؟ (مصیبت)
7- نام رودی که از کربلا میگذرد؟ (فرات)
8- یکی از فروع دین که همواره درکنار نماز میآید؟ (زکات)
9- اربعین حسینی چند روز پس از شهادت امام حسین(ع) می باشد؟ (چهل)
بچههای عزیز این جمله حدیثی است از پیامبر اعظم صلی الله علیه و آله که معنای آن این است “به راستی که حسین چراغ هدایت و کشتی نجات است.”
فرض کنید در یک بیابان بسیار تاریک هستید و میخواهید به سمت شهرتان بروید، ولی نمیتوانید قدم از قدم بردارید، زیرا به علت تاریکی هوا جلوی پایتان را نمیبینید حال اگر یک چراغ قوه یا مشعل داشته باشید به راحتی با روشن کردن آن میتوانید مسیر خود را پیدا کرده و با خیال آسوده به سمت شهرتان حرکت کنید. اگر در مسیرتان چاه و چاله یا خار و خاشاک باشد متوجه میشوید و همچنین مسیرتان را گم نمیکنید.
دوباره فرض کنید در دریا در حال غرق شدن هستید، مثلاً به یک تکه چوبی چسبیدهاید که تحمل وزن شما را ندارد و هر لحظه امکان دارد غرق شوید. هر چه اطراف را نگاه میکنید هیچ خشکی یا کشتی یا چوبی نمیبینید تا خود را نجات دهید. چه اتفاقی میافتد. حال اگر یک کشتی به شما نزدیک شود و شما بتوانید خود را نجات دهید دیگر امکان غرق شدن وجود ندارد و شما نجات پیدا میکنید. بچهها رسول خدا صلی الله علیه و آله، امام حسین(ع) را به چراغ هدایت و کشتی نجات تشبیه میکند.
پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله که برای ما دین نجاتبخش اسلام را آورد، با این حدیث خود میخواهد بگوید اگر ما مسلمان باشیم ولی امام حسین(ع) را قبول نداشته باشیم یا او را قبول داشته باشیم اما از او درس نگیریم، انگار نه انگار که مسلمانیم، چون در تاریکی میمانیم و در دریای گمراهی غرق میشویم. اگر راه و روش امام حسین(ع) را پیش بگیریم، ما را از سیاهی و مشکلات روزگار نجات میدهد. برای مقابله کردن با ظلم دشمنان اسلام مثل اسرائیل و آمریکا باید مانند امام خمینی رحمه الله به امام حسین(ع) اقتدا کرده و در برابر آنها بایستیم. امام خمینی رحمه الله در دوران مبارزات خود به هیچ وجه تسلیم نشده و از قدرت شاه و آمریکا نترسید و حرف حقیقت که همان حرف امام حسین(ع) یعنی تسلیم نشدن در برابر ظلم و ستم بود را به گوش مردم ایران و جهان رساند و توانست انقلاب ایران را به پیروزی برساند.
حدیث درس
امام حسین (ع) : “البَخیلُ مَن بَخِلَ بِالسَّلَام”
“بخیل کسی است که از سلام دادن
شعر درس
ما تیغ ذوالفقاریم باکی ز کس نداریم جز کربلا به کویی میل و هوس نداریم
بینام و بینشانیم گریان چو آسمانیم دیوانه حسین و عباس قهرمانیم
ما مست جام عشقیم ما سائل دمشقیم جز کربلا نخواهیم به کربلا روانیم
حسین حسین حسین جان حسین حسین حسین جان
حسین حسین حسیم جان حسین حسین حسین جان
سوالات
- چرا امام حسین علیه السلام در زمان معاویه قیام نکرد؟ چون معاویه خود را فردی نمازخوان،راوی حدیث از پیامبر و خدا ترس نشان میداد و باطن پلید خود را از مردم پنهان کرده بود و علنا در برابر مردم گناه نمیکرد و لذا مردم به اشتباه به او احترام میگذاشتند و لی یزید علنا و جلوی چشم مردم گناه میکرد و به گناه و جنایت مشهور بود.
- یزید چه کار های بدی می کرد که امام با او بیعت نکرد؟ یزید فردی بود: 1.فاسق و گناهکار 2.شراب خوار 3.قاتل انسان های بیگناه 4.اساساً خلافت حق او نبود
خلاصه
چون دشمنی معاویه برای مردم روشن نبود امام حسین(ع) در زمان معاویه قیام نکرد تا وقتی که معاویه مُرد. و وقتی هم که پس از مرگ معاویه یزید، پسر معاویه، میخواست از امام بیعت بگیرد چون یزید مرد فاسقی بود که نه به اسلام اعتقاد داشت و نه ظاهر اسلام را رعایت می کرد، امام با او بیعت نکرد.