طرح درس مقطع ابتدایی
برترین نعمت ،عقل
اول هر کار بهنام خدا گوهر گفتار بهنام خدا
بچههای خوب سلام! حال شما خوب است؟ آماده و سرحال هستید؟
خدا را شکر. برای شروع درس یک شعر میخوانیم.
هرچه که بیند دیده |
|
خدایش آفریده |
خورشید و ماه تابان |
|
ستاره درخشان |
درخت و سبزه و گل |
|
سوسن و سرو و سنبل |
جنگل و دشت و دریا |
|
پرندگان زیبا |
این همه را به قدرت |
|
خدا نموده خلقت |
بله، اینها همه نعمتهای خدای بزرگ است. خداوند ما انسانها را خیلی دوست دارد. برای همین همه زمین و آسمان و هرچه را که در آن است، برای ما خلق کرده است تا اینکه ما انسانها از آنها به خوبی استفاده کنیم.
بچهها! میتوانید چند تا از نعمتهای خدا را نام ببرید که هم حیوانات آنها را دارند و هم انسانها؟ آفرین، چشم ـ گوش ـ دهان ـ زبان ـ دندان
درود بر شما بچههای خوب و باهوش!
آنهایی که دوست دارند برایشان یک قصه قرآنی بگویم صلوات بفرستند. اللهم صلّ علی محمد و آل محمد
در یکی از روزها که حضرت سلیمان(علیه السلام) در کاخ خود نشسته بود، پرندهاش هدهد، غایب بود. بعد از مدتی هدهد به نزد حضرت سلیمان(علیه السلام) آمد. حضرت سلیمان خیلی ناراحت و عصبانی به او گفت: «اگر دلیلی برای غیبت خودت نداشته باشی، تو را مجازات خواهم کرد.» هدهد از اینکه غیبت کرده بود از نبی خدا عذرخواهی کرد و گفت که غیبت من بیدلیل نبود، بلکه خبر مهمّی برای شما آوردهام.
به شهر سبا رفته بودم. آنجا وضع عجیبی داشت. مردم شهر خدای یگانه را نمیپرستیدند. آنان به خورشید سجده میکردند و آن را به عنوان خدای خودشان میپرستیدند.
پادشاه آنها هم یک زن است. او در آن سرزمین فرمانروایی میکند در حالیکه بر تخت بزرگ و مجللی نشسته و مردم هم گوش به فرمان او هستند. همه مردم سبا در گمراهی کامل به سر میبرند.
حضرت سلیمان(علیه السلام) تا این خبر را شنید، نامهای را با نام خدا آغاز کرد:«بسم الله الرحمن الرحیم» آیا میدانید چرا سوره نمل دو بسمالله دارد؟ آفرین، چون در این سوره نامه حضرت سلیمان(علیه السلام) به ملکه سبا آمده است که این نامه با نام خدا آغاز شده است. بنابراین یک بسمالله در اول سوره آمده و بسمالله دیگر هم در اول نامه حضرت سلیمان(علیه السلام) آمده است. حضرت سلیمان نامه را به هدهد داد و به او گفت که این نامه را به ملکه سبا برسان و ببین چه جوابی به ما میدهند. هدهد نامه را گرفت و به سوی شهر سبا پرواز کرد تا اینکه به کاخ ملکه سبا، بلقیس رسید. نامه را پایین انداخت. بلقیس نامه را برداشت و با دقت تمام آن را خواند. پس دستور داد که همه بزرگان سبا جمع شوند. رو به آنها کرد و گفت: «نامه مهمی از طرف حضرت سلیمان(علیه السلام) که با نام خدا شروع شده است به دست من رسیده است. او از من خواسته که به امر او تسلیم شویم و به فرمان او درآییم. شما چه صلاح میدانید.» اطرافیان بلقیس گفتند: «قدرت و نیروی ما زیاد است. ما میتوانیم با سربازانی که داریم در مقابل سپاه حضرت سلیمان(علیه السلام) مقاومت کنیم، اما شما ملکه هستید و هرچه دستور دهید ما آن را میپذیریم. اگر دستور جنگ بدهی ما میجنگیم و اگر هم فرمان صلح بدهی ما گوش به فرمان شما هستیم.
بلقیس که زن دانا و فهمیدهای بود و همیشه از روی فکر و عقل تصمیم میگرفت، گفت: جنگ موجب خرابی و ویرانی میشود. پادشاهان وقتی به جنگ میروند همه چیز به هم میریزد و مردم دچار ضرر میشوند و خانهها به آتش کشیده میشود. به نظر من با حضرت سلیمان(علیه السلام) که قدرت زیادی هم دارد صلح کنیم و برای او هدایایی بفرستیم تا به وسیله این کار از جنگ و خونریزی جلوگیری کنیم. او عدهای را مأمور کرد که با هدایای فراوانی به طرف حضرت سلیمان(علیه السلام) روانه شوند امّا حضرت سلیمان(علیه السلام) هدایای آنها را نپذیرفت و همه آنها را به سوی خدای یگانه دعوت کرد. خبر به ملکه سبا رسید. بلقیس به فکر فرو رفت و بعد از مدتی که قدرت و عظمت حضرت سلیمان(علیه السلام) را دید، دعوت او را پذیرفت و حاضر شد خدای یگانه را پرستش کند.
بلقیس چند کار بزرگ و مهم انجام داد. اول اینکه وقتی نامه حضرت سلیمان(علیه السلام) را خواند عصبانی نشد، بلکه فکر کرد.
بعد چه کرد؟ آیا به تنهایی و بدون مشورت با دیگران درباره نامه کاری کرد؟
نه، همه بزرگان سرزمینش را دعوت کرد و با آنها مشورت کرد.
بچهها! ملکه سبا بعد از مشورت تصمیم گرفت با حضرت سلیمان صلح کند. بعد از صلح چه کار کرد؟ بله، مهمترین تصمیم زندگیاش را گرفت، یعنی به خدای یگانه ایمان آورد.
ولی بچهها! همه این کارها را به چه وسیلهای انجام داد؟ بله، به وسیله یک وسیله پیچیده و عجیب در سر به نام مغز.
بچههای خوب! به شکلها نگاه کنید و حروف داخل آن را مرتب کنید.
ر ی ت ن ب ر ت ع ه م ن ا ل ع ق
برترین نعمتها عقل
درود بر شما بچههای باهوش! جواب حدیثی از حضرت علی(علیه السلام) که فرموده است: «برترین نعمتها عقل است».[1]
بچهها! تصور کنید اگر ما عقل نداشتیم آیا میتوانستیم برای آیندهمان تصمیم بگیریم؟
آیا میتوانستیم این همه پیشرفت کنیم؟
نعمت عقل را خداوند به انسانها داده است تا بتوانند درباره نعمتهایی که خدا به آنها داده است، فکر کنند و از او برای همه نعمتهایش تشکر کنند.
مغز حدود 11 تا 14 میلیارد سلول عصبی دارد. این سلولها به وسیله رشتههای عصبی به هم مربوط هستند و تنها 000/200 رشته عصبی این سلولها را به مراکز دیگر بدن مربوط میسازند.[2]
حالا به این شعر خوب گوش کنید.
کی به ما دو دست و گوش و پا داده؟ |
|
خدا داده خدا داده |
کی به ما شکم داده، غذا داده؟ |
|
خدا داده خدا داده |
کی به ما دو چشم و دو ابرو داده؟ |
|
خدا داده خدا داده |
کی به ما دهان و دندون داده؟ |
|
خدا داده خدا داده |
کی به ما مامان داده، بابا داده؟ |
|
خدا داده خدا داده |
کی به ما عقل داده، هوش داده |
|
خدا داده خدا داده |
بچههای خوب! حالا قرآن را باز کنید و سوره ملک، آیه 10 را بیاورید. یکی از شما با صدای خوش آیه را بخواند. (و قالوا لَو کُنّا نَسمَعُ أو نَعقِلُ…) ترجمه آیه را هم یکی از دوستان شما بخواند: «و گفتند اگر میشنیدیم و فکر میکردیم از اصحاب دوزخ نبودیم.» بچهها! چه چیزی میتوانست اهل دوزخ را نجات دهد؟ آفرین، شنیدن کلام خدا و فکر کردن. اگر آنها فکر میکردند که این همه نعمتها را چه کسی برایشان آفریده است هیچگاه نافرمانی از دستورهای خدا نمیکردند. بچهها! همه شما با این دو کلمه آشنا هستید. نقاش و بنّا نقاش چند بخش است؟ نق قاش؛ دو بخش است. صدای بخش اول، نَ قـ نَقـ . صدای بخش دوم، قـ آش قاش. نقـ قاش چه حرفی در این کلمه تکرار شده است؟ بله، قاف. دفعه اول با علامت سکون و دفعه دوم با صدای کشیده فتحه خوانده میشود.[3]
برای آسان شدن تلفظ، اولی را حذف نقـ و به جای آن علامتی به این شکل( ّ) روی حرف دوم قرار میدهیم. نقّاش.
اسم این علامت، تشدید است. تشدید به ما میفهماند که این حرف در اصل دوتا بوده است که اولی ساکن و دومی با همان علامتی که آن حرف دارد، خوانده میشود. بچهها! حالا با هم بخوانید: نقّاش ـ بقّال.
بچهها! در همین آیهای که دوستتان خواند، دقت کنید. کلمه «کنّا» در اصل کن نا بوده است، برای آسان شدن تلفظ نون اولی را که ساکن است حذف و تشدید را بر روی نون دومی گذاشتیم کن نّا میخوانیم: کُنّا.
بچههای خوب! دوست دارید یک داستان برای شما تعریف کنم.
مردی با اصرار بسیار از رسول خدا(صلی الله علیه و آله) یک جمله به عنوان پند و اندرز خواست. رسول اکرم(صلی الله علیه و آله) به او فرمود: «اگر بگویم به کار میبندی و آن را انجام میدهی؟» مرد گفت: «بله، یا رسول الله!»
باز پیامبر(صلی الله علیه و آله) فرمود: «اگر بگویم به کار میبندی و به آن عمل میکنی؟»
مرد گفت: «بله، یا رسول الله!»
پیامبر خدا(صلی الله علیه و آله) بعد از آنکه سه بار از آن مرد قول گرفت و او را متوجه اهمیت مطلبی که میخواهد بگوید کرد چنین فرمود.
بچهها برای اینکه به سخن پیامبر(صلی الله علیه و آله) برسیم، این جدول را با هم حل میکنیم تا پیامش را به دست آوریم.
به این مغزی که برای شما کشیدهام خوب توجه کنید. چند خانه دارد؟ بله، 15 خانه دارد؟
با پرسشهایی که از شما بچههای باهوش میپرسم، جدول را کامل میکنم.
1 ـ چه چیزی کهنه نیست؟ نو (12 و 9)
2 ـ زبان مردم کردستان چیست؟ کردی (3، 11، 7 و 15)
3 چه گلی هنگام شب عطرش بیشتر است؟ شب بو(8، 2، 13و 5)
4 ـ جای دفتر و کتاب چه نام دارد؟ کیف (4، 6 و 10)
5 ـ به رشتههایی باریک از پنبه چه میگویند؟ نخ(14 و 1)
حالا حرف شماره یک را بنویسید. سپس هشت هشت تا بشمارید و حروف را کنار هم قرار دهید تا پیام جدول را به دست آورید.
پیام: «خوب فکر کن و بیندیش.»
بله بچههای عاقل! پیامبر(صلی الله علیه و آله) فرمود: «هرگاه خواستی کاری انجام دهی، خوب در عاقبت آن بیندیش.»[4]
بچهها برای تشکر از خدای بزرگ همه با هم سوره حمد را میخوانیم: «الحمدلله رب العالمین…»
پرسشها:
1 ـ برترین نعمتها چیست؟
الف) چشم o
ب) غذا o
ج) عقل þ
2 ـ مردی که خدمت پیامبر رسید از ایشان چه خواست؟
الف) لباس o
ب) پند و اندرز þ
ج) پول o
3 ـ بلقیس و مردم سبا چه چیزی را میپرستیدند؟
الف) خورشید þ
ب) ماه o
ج) خدا o
4 ـ نامه حضرت سلیمان با چه کلمهای شروع شد؟
الف) ای بلقیس o
ب) ملکه محترم سبا o
ج) بسمالله الرحمن الرحیمþ
رهتوشۀ راهیان نور
تابستان1388
« کودکان »
[1]. قال علی (ع):افضل النعم العقل؛ غرر الحکم و درر الکلم؛ محمّد تمیمی آمدی، دفتر تبلیغات اسلامی قم، 1367 شمسی، ص 51.
[2]. مجله علمی پیام یونسکو، بهمن 1354.
[3]. همانطور که میبینید در این کلمه حرف قاف دوبار خوانده میشود. دفعه اول با علامت سکون و دفعه دوم با همان علامتی که حرف دوم دارد برای خوانده شدن نیز زبان باید دوبار به محل تلفظ برخورد کند و این برای حرف زدن کمی مشکل است که بگوییم نقـ قاش.
[4]. وسائل، ج2، ص457.