ره توشه ابتدایی تابستان 89
بهشت دنیا
خداوندا تویی پروردگارم همه از توست یا رب هر چه دارم
دانشآموزان عزیز سلام! امیدوارم سرحال و با نشاط آماده اجرای برنامه امروز باشید.
درس امروز را با یک سؤال ریاضی شروع میکنیم که همه شما آن را خواندهاید و بلد هستید. آمادهاید بپرسم؟ به شکلی هندسی که دارای سه ضلع مساوی و سه زاویه باشد، چه میگویند؟
آفرین بر شما! مثلث، من هم یک مثلث در تابلوی درسمان میکشم. البته لازم است بگویم امروز نمیخواهیم در باره ریاضی صحبت کنیم، ولی این مثلث بخشی از شکل مورد نظر ما را تشکیل میدهد برای این که به بقیه شکل و به موضوع برنامه پی ببریم، چند سؤال از شما دانشآموزان زرنگ میپرسم:
1. به جایگاه مخصوص فروش بلیط چه میگویند؟ باجه 2. به کشته شدن در راه خدا چه میگویند؟ شهادت
3. به قصه و حکایت چه میگویند؟ داستان کدام صفت از صفات خدا به معنای تنها، بینظیر و بی همتا میباشد؟ یکتا
اگر حرف اول و آخر هر پاسخ را کنار هم قرار دهید به پاسخ خواهید رسید. بله، «بهشت دنیا»
211
میخواهیم در باره بهشت دنیا حرف بزنیم. پس اجازه دهید شکل را کاملتر بکشم تا بتوانید بهشت دنیا را حدس بزنید[208].
آفرین بر شما! موضوع درس امروز ما، «خانه» است. هر خانهای میتواند یک بهشت زیبا باشد، به شرطی که تمام اهل خانه و خانواده وظایفشان را به نحو شایسته انجام دهند. مثل[209]:
[208] شکل مورد نظر در چند مرحله تکمیل خواهد شد. [209] تلاش کنید تمام نوشتهها درون خانه باشد و با هر مرحله نوشتهها از درون خانه پاک شود تا به مرحله بعدی برسید.
212
برای راهنمایی شما لازم است که بگویم این خانواده در شهر پیامبر(ص) زندگی میکردند.
شهر پیامبر(ص) کجا است؟ بله، «مدینه» حالا به کمک شما میخواهیم به کلمه مورد نظر برسیم.
اهل بیت، یعنی پیامبر و فرزندان و خانواده پیامبر(ص) که به «اهل کساء» هم معروفند. اهل کساء، یعنی همان پنج تن آل عبا یا اهل بیت پیامبر(ص) .
213
حالا از شما سؤالی دارم شما میدانید: اهل بیت چه کسانی بودند؟ آیا میتوانید نامشان را بیان کنید؟
بله، رسول خدا(ص) ، حضرت زهرا(ع) ، امیرالمؤمنین(ع) ، امام حسن(ع) و امام حسین(ع) که در مجموع چند نفر بودند؟ آفرین، 5 نفر، یعنی همان پنج تن آل عبا آنهایی که دوست دارند داستان آل عبا را بشنوند، باید دو کار انجام دهند:
1. برای سلامتی همه بچهها و همه پدران و مادران یک صلوات زیبا بفرستند: «اللهم صل علی محمد و آل محمد» 2. به داستان خوب توجه کنند تا در آخر داستان به سؤالهایی که از داستان پرسیده خواهد شد، جواب دهند.
فاطمه زهرا(ع) داشت کارهای خانه را انجام میداد. که صدای درآمد، لباسش را مرتب کرد و آمد پشت در ایستاد. پرسید: «کیست؟» صدای گرم و دلنشین پیامبر خدا(ص) بود:.«سلام فاطمه جان!» فاطمه زهرا(ع) در را گشود و گفت: «سلام ای بهترین پیامبران! پدرجان خوش آمدی. خوشحالمان کردی. بفرمایید.» پیامبر اکرم(ص) وارد خانه شد و پس از احوالپرسی از دخترش فرمود: «دخترم! میخواهم کمی استراحت کنم. آن عبای یمانی را برایم بیاور تا کمی استراحت کنم.» فاطمه زهرا(ع) فوری رفت و آن عبا را آورد و داد به پدر گرامیاش. پیامبر هم عبا را بر سر کشید و مشغول استراحت شد. حضرت زهرا(ع) هم رفت تا بقیه کارهای خانه را انجام دهد.
بعد از گذشت ساعتی، امام حسن(ع) آمد. وارد خانه که شد به سوی مادر رفت و گفت: «سلام مادر جان!» مادر هم به گرمی پاسخش را داد: «سلام بر تو ای نور چشمانم و ای میوه قلبم!»
امام حسن(ع) گفت: «مادرجان! احساس میکنم پدر بزرگ میهمان خانه ما است. بویش را حس میکنم. درست است؟» بله، مشغول استراحت است.
214
امام حسن(ع) آرام به سوی پیامبر(ص) رفت. به پدر بزرگ سلام کرد و گفت که آیا اجازه میدهید پیش شما باشم؟
پیامبر(ص) فرمود:« سلام فرزند من.» جالب بود. خیلی طول نکشید که امام حسین(ع) هم مثل امام حسن(ع) وارد خانه شد. فهمید که پیامبر(ص) مهمان خانه آنها است و با برادرش زیر عبا هستند. او نیز آمد و سلام کرد و اجازه گرفت. پیامبر(ص) هم فرمود: «بیا ای شفاعت کننده امّت من!»
سپس امام علی(ع) و حضرت زهرا(ع) هم نزد آن ها آمدند و همگی در کنار پیامبر نشستند. پیامبر(ص) هم عبا را بر سرشان کشید و در حقشان دعایی فرمود[210]. من دعا را بینقطه مینویسم تا ببینم کدام یک زودتر میتوانید بخوانید. پیامبر(ص) دست به آسمان بلند کرد و فرمود: «خداوندا! اینان اهل بیت من و خویشان من هستند. هر که اینان را بیازارد، مرا آزرده میسازد. من در ستیزم با هر که با ایشان ستیز کند و دوستم با هر که با اینها دوستی ورزد!»
حالا که به قصه خوب توجه کردید به گلبرگهای این گل نگاه کنید[211] و با حروف پراکنده درون آنها بگویید که رفتار امام حسن(ع) و امام حسین(ع) درون خانه چگونه بود؟ [210] جهت کسب اطلاعات بیشتر میتوانید به مفاتیح الجنان، دعای حدیث کساء مراجعه فرمایید.
[211] گلی را مانند شکل کشیده و حروف کلمههای سلام، اجازه، ادب را به صورت پراکنده در گلبرگهای آن بنویسید.
215
بله، دیدیم که امام حسن(ع) و امام حسین(ع) وقتی به مادرشان و پدر بزرگ رسیدند، «سلام» کردند و «اجازه» گرفتند و «ادب» را رعایت کردند . امیدوارم من و شما هم چنین باشیم و در خانه و در گفت و گو با والدین این گونه رفتار کنیم. راستی یکی از ادب های امام حسن(ع) و امام حسین(ع) در رفتارشان این بود.1100
البته این یک کلمه است. برای راهنمایی شما لازم است بگویم. عدد 100 به حروف چه میشود؟بله، «صد». حالا اگر حرف الف به آخر کلمه «صد» اضافه شود، چه کلمهای درست میشود؟بله، «صدا». امام حسن(ع) و امام حسین(ع) در صدا زدن، نهایت ادب را از خود نشان میدادند. آنها تا زمانی که پیامبر(ص) زنده بود، احترام پیامبر(ص) را حفظ میکردند و پیامبر را «پدر» خطاب میکردند. امام حسن(ع) به امام علی(ع) که پدرش بود «یا ابالحسن» و امام حسین(ع) «یا ابالحسین» میگفتند. پس از رحلت پیامبر(ص) بود که به امام علی(ع) پدر میگفتند[212].
[212] پژوهشکده باقرالعلوم، فرهنگ سخنان جامع امام حسین7، .ترجمه علی مؤیدی، انتشارات نشر معروف، سال 1385، ص57، ح23.
216
راستی دوستان! آیا شما میدانید در مقابل تلاشهایی که والدین عزیز و دوست داشتنی من و شما، پدران ومادران با محبت ما، برای آسایش و راحتی ما تحمل میکنند، ما چه وظیفهای داریم؟ یکی از راحتترین راهها این است: فقط یک کلمه است. بله
دعا
یکی از دعاها را خداوند در قرآن به ما آموخته است. بیایید این دعای قرآنی را که خداوند در حق والدین به ما یاد داده است را همیشه به یاد داشته باشیم که میفرماید: «خدایا! بر آنان رحمت آور، چنان که………..»
برای رسیدن به ادامه کلام خداوند، باید این جدول را با هم پاسخ دهیم تا به پیام قرآنی برسیم[213]. اجازه بدهید تا با نوشتن حرف «ک» در خانه شماره پنج جدول را شروع کنم و بقیه سؤالها را از شما بپرسم.
سؤالها: [213] جدولی را درون خانه که در ابتدای برنامه داشتیم، طراحی میکنیم تا حروف را درون آن قرار دهیم.
217
لقب معروف پیامبر اکرم(ص) قبل از ظهور اسلام چه بود؟امین (10، 13، 17 و18)
به دعا، سلام، یا رحمت و صلوات چه گفته میشود؟ درود (11، 16، 23 و15) کدام پرنده خانگی است که دارای منقار پهن است و که در آب شنا میکند؟ اردک(19، 3، 9 و14)
به غذای آبکی چه میگویند؟ آش (1 و6) به رنج و ناراحتی یا مرض چه میگویند؟ درد (22، 2 و21)
کدام حشره است که روی گلها مینشیند و پرهای زیبایی دارد[214] پروانه (20، 8، 12، 4 و7)
حرف بیست و پنجم الفبای فارسی کدام است؟ ک(5) راستی رمز جدول ما هم به کوچکترین عضو آل عبا اختصاص دارد، بله، امام حسین(ع)
امام حسین(ع) چندمین امام ما است؟ بله، سومین امام شما هم حرف اول را بنویسید. سپس سه تا سه تا شروع به شمارش کنید تا ادامه کلام قرآنی به دست آید.
«آنها مرا در کودکی پرورش دادند[215].» بله، در قرآن آمده است که: «خدایا، بر آنان رحمت آور، چنان که، آنها مرا در کودکی پرورش دادند!»
بله، باید قدردان زحمات والدینمان باشیم. آنهایی که دوست دارند قصه خوب بشنوند، صلواتی محمدی بفرستند.
مرد عالمی عدهای را در خواب دید که تمام آنها با خوشحالی در راهی میروند، ولی درمیان آنها پیرمردی دلگیر و غمناک میرود. از آن پیرمرد سبب حزن و ناراحتیاش را پرسید. پیرمرد جواب داد: «همراهان من که با شتاب و عجله میروند، بستگان آنها به یاد آنها خیرات و صدقه دادهاند، ولی هیچ کس از من یاد نمیکند.» آن عالم سؤال کرد: «مگر تو کسی را نداری که برای تو صدقه و خیرات بدهد؟» [214] توجه داشته باشید که در خانه 20، دو حرف «پر»قرار میگیرد.
[215] بنی اسرائیل، آیه 24.
218
پیرمرد گفت: «پسری دارم که شغل او پارچهشویی است و در کنار فلان نهر، کار میکند.» آن عالم ازخواب بیدار شد و به کنار آن نهر رفت. او جوانی را دید که مشغول پارچهشویی است. جلو رفت و به او گفت: «ای جوان !برای خیرات پدرت، چیزی در راه خدا به فقرا بده.» جوان گفت: «من در دنیا مالک چیزی نیستم که آن را به فقرا بدهم.» مرد عالم دوباره سخنش را تکرار کرد. جوان خشمگین شد و سه مشت آب از داخل نهر به کنارآن ریخت وگفت: «این هم خیرات پدرم، چیز دیگری ندارم که بدهم.» چون شب شد، باز آن عالم، پیرمرد را درکمال خوشحالی مشاهده کرد و از احوال او پرسید. پیرمرد گفت: «آن سه مشت آب که فرزندم برای من خیرات کرد، مرا از این رنج رهایی داد. خداوند روزی او را وسیع گرداند.» عالم گفت: «سه مشت آبی که پسرت به کنار نهر ریخت که قیمتی ندارد، او آب را هدر داد؟» پیرمرد گفت: «یک ماهی به کنار نهر افتاده بود و نزدیک بود که هلاک شود. از ریختن آن آب به کنار نهر، بچه ماهی خود را به نهر رساند و نجات پیدا کرد. خداوند به واسطه نجات یافتن آن ماهی مرا بخشید و به من لطف وکرامت نمود.» سپس پدر درحق فرزندش دعای خیر کرد. آن عالم میگوید: «پس از مدتی به برکت دعای پدر،آن جوان وضع مالی خوبی پیداکرد[216]. [216] منتخب التواریخ، ص759.
219
حالا نوبت یک شعر زیبا است. البته شما هم باید با ماشاءالله … انشاءالله مرا همراهی کنید.
وقـتـی که بابام از ســر کـار مــییاد ماشاالله خوشحال وخندون میشم و شاد شاد ماشاالله
چـــایــی تـازه دم بــراش مـییـارم ماشاالله تــا خستــگی را از تــنـــش درآرم ماشاالله
دلــم مــیخــواد کنــار مــن بشینه انشاالله گــل بــگه، گــل بشنوه، گـل ببینه انشاالله
بخــنــدیم و همگی خندون بـاشیم انشاالله از خونمون غصه رو بیــرون کـنیم انشاالله
پس بیایید با هم دعا کنیم: خدایا، خانههای ما را پر از شادی و شادمانی کن!
خدایا، پدران و مادران دنیا را از بهترین دوستانت قرار بده! خدایا، به ما کمک کن تا قدردان زحمات پدران و مادرانمان باشیم!
220
ما و دیگران
به نام خدا
به نام خدایی که او به خورشید گفته بتاب چهان را پر از نور کن زمین را پر از آفتاب
دوستان من سلام! حال شما چطور است؟ تعطیلات تابستان خوش میگذرد؟
انشاءالله که خوب و سرحال باشید و بتوانید از این تعطیلات به طور صحیح استفاده نمایید. بچههای گُلم! اگر آماده باشید، برنامه امروز را با چند سؤال آغاز میکنیم. آنهایی که آماده هستند، بلند بگویند: «یا الله»
کدام سوره در قرآن به نام یک زن است؟ مریم کدام پیامبر الهی که لقبش روح الله بود و از معجزاتش زنده کردن مردگان بود؟
عیسی اولین کلمهای که بعد از بسم الله الرحمن الرحیم بر پیامبر اکرم(ص) نازل شد؟ اقرا
کدام سوره از قرآن در باره مشورت کردن سخن میگوید؟ شوری کدام صفت از صفتهای خداوند به معنای بخشنده است؟ رحمان
221
به سپاسگزاری چه میگویند که معادل حمد و ستایش است؟ تشکر
حالا اگر حرف اول پاسخها را به ترتیب کنار هم قرار دهید، موضوع برنامه امروز مشخص خواهد شد. «معاشرت»
دوستان عزیز! ما در زندگی اجتماعی و رفتارهای خود با دیگران باید چیزهایی را بلد باشیم و رعایت کنیم. امروز میخواهیم با آنها بهتر آشنا شویم. پس باید بفهمیم آداب معاشرت چیست؟
برای این که با اولین ادب آشنا شویم، من از شما یک معما میپرسم. آن چیست که زودتراز بچه با ادب وارد میشود؟
بله؛ «سلام» ما باید در برخورد با دیگران، به ویژه بزرگترها و دوستان هیچگاه «سلام» را فراموش نکنیم. چرا[217]؟
به این تساوی ریاضی خوب دقت کنیدو آن را حل کنید. = 1+69 70= 1+69
بله، امام علی(ع) میفرمایند: «سلام دهنده 69 ثواب و پاسخ دهند، تنها یک ثواب میبرند که در مجموع هر سلامی، 70 ثواب دارد[218]. برای همین پیامبر اکرم(ص) همیشه در سلام کردن به دیگران پیشی میگرفت و به این کار خیلی علاقه داشت.
ســلام نشــانه ادبــه فــرشته روز و شبه به هر که کردی سلام میگه چقدر با ادبه
ســلام را خــدا داده خـاتـم انـبیـا داده ســــلام بــر محمد صـلوات بـر محمد
[217] مربی ابتدا پاسخها را بشنود. سپس حدیث امام علی7 را بیان کند. [218] محمد محمدی ری شهری، منتخب میزان الحکمه، انتشارات دارالحدیث، سال 1383، ص 280، ح 3106.
222
من در باره آداب سلام کلمههایی را روی تابلو مینویسم[219]. خوب دقت کنید تا به کمک هم بگوییم که کدام به کدام یک مربوط است و آنها را با خطی به هم متصل کنیم[220].
سلام کردن جواب سلام دادن پیاده نشسته
کوچکترها یک نفر واجب سواره
دو نفر بزرگترها ایستاده مستحب
پس خوب است که بدانیم سلام کردن مستحب است و کار خوب و پسندیدهای است، ولی پاسخ آن «واجب» است. بهتر است انسانی که ایستاده به نشسته سلام کند.
بهتر است انسانی که سواره است به پیاده سلام کند. بهتر است کوچکترها به بزرگترها سلام کنند.
بهتر است کسی که وارد جمعی میشود، سلام کند (یک نفر به دو یا بیشتر) ســلام بکـن همیشه یه وقت نگی نمیشه
حــالا بــیـا تـماشــا بـدیهـا پر میکشه وقتی بگویـم ســلام گل مـیریزه از لبام
میآره دوستیها رو گلـی بـه نـام سـلام نوبت هم باشد نوبت دومین مورد از آداب معاشرت است.
به این تصویر نگاه کنید. چه میبینید[221]؟ [219] همان، ص 281، احادیث 3109 تا 3112.
[220] که ابتدا اجازه دهید دانشآموزان حدس بزنند. سپس خطوط را متصل کنید و توضیح دهید. [221] تصویر را در صورت امکان روی یک مقوا طراحی کنید و در کلاس نشان دهید.
223
بله، دو نفر وقتی به هم میرسند به همدیگر سلام میکنند و به علامت دوستی و محبت، دستان همدیگر را میفشارند.
راستی میدانید امام صادق(ع) در باره دست دادن دو مؤمن با همدیگر چه میفرماید؟ من با ریختن این برگها آن را نشان دادم. چه کسی میتواند حدس بزند؟
امام صادق(ع) میفرماید که هر گاه دو مؤمن با هم دست میدهند…………آن میریزد، همان طور که ……… از…. میریزد[222]. این سه کلمه را چه کسی میتواند حدس بزند و جاهای خالی را پر کند؟
با چند سؤال همه متوجه خواهید شد. جمع گناه چه میشود؟ گناهان
چه چیزی از جوانهها روی شاخه پدید میآید؟ برگ آن چیست که وجودش برای زمین مفید است و دارای ریشه و ساقه و شاخه است و از تجمع آنها جنگل به وجود میآید؟ درخت
بله، امام صادق(ع) میفرماید: «هر گاه دو مؤمن با یکدیگر دست میدهند، گناهان آن دو میریزد. همان طور که برگ از درختان میریزد.» حالا شما همگی هر دو نفر با هم دست بدهید و به همدیگر سلام کنید. راستی وقتی با دوست کناری خود این کار را انجام دهید، چه احساسی به شما دست میدهد؟ احساس محبت
سومین ادب در معاشرت که باید یاد بگیریم، در این کلام پیامبر(ص) است: «هر گاه یکی از شما با دیگری دوست شد[223]، نامش را بپرسد و از خانوادهاش احوالپرسی کند، چرا که این کار موجب محبت و دوستی میشود.» بچهها به این کار میگویند[224] م ر ف ع ی معرفی
[222] اصول کافی، ج1، ص179. [223] اصول کافی، ج2، ص671.
[224] یک طرف کارت کلمه «معرفی» و طرف دیگرش حروف درهم ریخته همان کلمه نوشته شود و به بچهها نشان داده شود.
224
بله، بچهها یاد میگیریم وقتی به یکی از دوستان، آشنایان و همسایهها رسیدیم، اگر اسم ما را نمیدانست، یا فراموش کرده بود، خود را معرفی کنیم. از آن مهمتر دوستمان را با اسم زیبایش صدا بزنیم که روانشناسها میگویند: «صدا کردن دوستان با اسمشان موجب محکم شدن رشته دوستی میشود، محبت را زیاد میکند و صمیمیت ایجاد میکند.» به این کارت خوب دقت کنید. از روی تصویر روی آن حدس بزنید که چهارمین مورد از آداب معاشرت چیست؟
بله، خوشرویی [225] همه ما مسلمانیم و دین اسلام به ما دستور میدهد که در برخورد با دیگران با اخلاق نیک و خوشرویی روبهرو شویم چرا که امام علی(ع) حدیثی زیبایی دارد که آن جمله را به صورت بی نقطه درون کارتی نوشتهام و از یکی از شما میخواهم بیاید و آن را بخواند.
امام علی(ع) میفرماید: «بهترین وسیلهای که مردم با آن، دلهای دوستان خود را به دست میآورند و کینهها را از دلهای دشمنانشان میزدایند، خوشرویی در هنگام برخورد با آنان است. همچنین جویای احوال آنان شدن در غیابشان وگشادهرویی با آنان در حضورشان است[226].» با تشکر از دوستتان که سخن امام علی(ع) را خواندند. پس از حدیث یاد گرفتیم که:
[225] یک طرف کارت تصویر و طرف دیگر آن کلمه خوشرویی نوشته شود. [226] محمد محمدی ری شهری، منتخب میزان الحکمه، انتشارات دارالحدیث، سال 1383، ص73، ح779.
225
بهترین وسیله برای به دست آوردن دل دوستان و زدودن کینهها چیست؟ خوشرویی
نحوه برخورد در غیابشان چگونه باید باشد؟ جویای احوال در حضورشان چگونه باید برخورد کنیم؟ گشاده رو
بله دوستان! به همین جهت است که امام علی(ع) در این زمینه کلامی گهر بار دارند که در جدولی آن را به کمک شما به دست میآوریم. سؤالها:
محل تولد بنیانگذار انقلاب اسلامی ایران در کدام شهر بود؟ خمین(1، 20، 19 و17)
کدام نوشیدنی سفید رنگی است که برای بدن شما بچهها مفید میباشد؟ شیر(7، 5 و2)
226
به محل رفتن و راه چه میگویند؟ مسیر(11، 8، 16 و10)
چه چیزی در دستان داور است؟ سوت(15، 13 و9) اولین زن در روی زمین که بود؟ حوا(3، 4 و12)
یک بازی را نام ببرید که مورد علاقه بچهها در پارکها است و به معنای پیچ و خم افتادن میباشد؟ تاب(18، 14 و6) رمز جدول ما به امام حسین نسبت دارد، یعنی امام حسین(ع) امام چندم ما است؟ «سوم» پس رمز ما عدد 3 میباشد. شما هم حرف اول را بنویسید و سه تا سه تا بشمارید تا کلام گهر بار امام علی(ع) را به دست آورید.
بله، امام علی(ع) میفرماید: «خوشرویی ریسمان محبت است[227].» من متن عربی حدیث را در دو قسمت مینویسم. قسمت اول را یک بخش کلاس و قسمت دوم را بخش دیگر کلاس همخوانی کنند.
البشاشه حباله الموده خوشرویی ریسمان محبت
بله، ما وقتی با دوستان و آشنایان دوست شویم و نسبت به آنها با محبت رفتار کنیم، این پیوند محکم میشود و دلها را به هم نزدیک میسازد که موجب ایجاد دوستیها و رشتههای مهر و عاطفه میشود. تا به حال با افرادی برخورد کردهاید که رفتار شایستهای با شما نداشتند، چه عکسالعملی نشان میدهید؟ برای این که رفتار صحیح را بدانیم چیست، خوب است که به این داستان توجه کنید.
امام سجاد(ع) با جمعی از دوستانشان گرد هم نشسته بودند. مردی از بستگان آن حضرت آمد و کنار آنها ایستاد و با صدای بلند زبان به بدگویی امام گشود. وی به امام سجاد(ع) ناسزا گفت و از مجلس خارج شد و رفت. [227] محمد محمدی ری شهری، منتخب میزان الحکمه، ص72، ح773، انتشارات دارالحدیث، 1383.
227
امام سجاد(ع) به اطرافیانش فرمود: «شما سخنان این مرد را شنیدید. میل دارم با من بیایید و پاسخ مرا نیز به این مرد بشنوید.» همه موافقت کردند. از جا برخاستند و همراه امام راهی منزل آن مرد گستاخ شدند.
بین راه متوجه شدندکه امام سجاد(ع) این آیه را میخواند: «والکاظیمن الغیظ والعافین عن الناس» چون به در خانه مرد نامهربان رسیدند، امام با صدای بلند او را فرا خواند.
مرد به خیال این که امام(ع) برای دعوا آمده است خود را برای مقابله آماده کرد و بیرون آمد، ولی دید امام سجاد(ع) با خوشرویی ایستاده است. تا نگاهش به آن مرد افتاد، آن مرد از خجالت سلام کرد. امام پاسخ داد و فرمود: «تو روی من ایستادی و
228
سخنان ناروا و نادرستی به من گفتی. اگر آن چه تو به من نسبت دادی، درست باشد از خداوند میخواهم مرا ببخشد و اگر آن چه گفتی در من نیست، خدا تو را ببخشد.» مرد از این همه خوشرویی امام در برخورد با رفتار ناجوانمردانهاش خجالت کشید و سرش را با خجالت پایین انداخت.
بله دوستان! ما هم باید به سفارش امام علی(ع) با دوستان خویش همیشه با خوشرویی برخورد کنیم تا رشتههای دوستی خود را محکم کنیم تا خدای ناکرده دوستان خویش را از خود دور نکنیم و از دست ما رنجیده خاطر نشوند. در پایان برنامه چند دعا کنیم.
خدایا، بین ما و امامان، به ویژه امام عصر(عج) رشتههای محبت و دوستی را محکمتر قرار بده! خدایا، ما و دوستان ما را به راه راست هدایت بفرما!
خدایا، راه محبت ورزیدن و دوستی با خویشان و نزدیکان به ما عنایت بفرما! برای سلامتی همه دوستانمان، به ویژه پدر و مادر وامام عصر(عج) صلوات:
اللّهم صلّ علی محمد و آل محمد
229
مشاغل
به نام آن که هستی نام از او یافت فلک جنبش، زمین آرام از او یافت
دوستان من سلام! حالتان خوب است؟ امیدوارم که هر روزتان بهتر از دیروز باشد. بچهها میخواهم امروز بدون مقدمه سراغ اجرای چند پانتومیم[228] توسط دوستانتان برویم. آمادهآید؟ خوب بچهها! امیدوارم بعد از دیدن و اجرای این پانتومیمها بتوانید موضوع درس ما را حدس بزنید. بله، اولی نقش یک معلم را بازی کرد. دومی نقش یک رفتگر را بازی کرد و سومی در نقش یک دکتر بازی کرد؛ یعنی هر کدام از اینها یک شغل مناسب داشتند. حالا با توجه به این شغلها فکر میکنید موضوع درس ما چیست؟ بله، مشاغل
همان طور که میدانید هر کسی در زندگی خودش برای گذران زندگی و کمک به دیگران در جامعه نیاز به یک شغل دارد. هر کدام از شما نیز از هم اکنون برای آینده شغلی را در نظر گرفتهاید. اما برای رسیدن به این مشاغل باید تلاش و کوشش کرد و برای دستیابی به آن به چند مورد توجه کرد. یکی از این موارد، پیام جدول ما است[229]. بچهها! جدول ما سه ستون عمودی و هشت ستون افقی دارد. جالب این که تمام حروف ستون دوم جدول، حرف واو است و پیام جدول ما ستون اول و یا ستون آخر است حالا با هم این جدول را حل کنیم تا به پیام جدول برسیم.
[228] مربی قبل از شروع کلاس با سه نفر از بچهها در مورد اجرای پانتومیم مشاغل صحبت و تمرین کند و آنها را آماده اجرا کند. [229] مربی باید ضمن توضیح دادن، جدول را بکشد.
230
میوه شیرین کوچک چه نام دارد؟ توت
پیامبری که کشتی ساخت، چه نام داشت؟ نوح غواص بی الف را چه میگویند؟ غوص
به کوچه چه میگویند؟ کوی با چه چیزی کالا را خریدو فروش میکنند؟ پول
مفرد انواع چیست؟ نوع به ترس چه میگویند؟ هول
چه چیزی همراه عسل است؟ موم بله بچهها! برای رسیدن به یک شغل خوب باید به تحصیل علم پرداخت و خوب درس خواند. به طور مثال یک مهندس معدن باید با علم زمینشناسی و جغرافیا و
231
علوم دیگری آشنا باشد تا بتواند یک مهندس معدن موفق باشد و باید برای تحصیل این علوم به دانشگاه برود و خوب درس بخواند، اما کسی که دانش مربوط به شغلش را خوب نیاموخته باشد، در کار خود موفق نخواهد بود. مثل یک مهندس ساختمان که اگر خوب درس نخوانده باشد، وقتی ساختمانی میسازد با یک زلزله کوچک فرو خواهد ریخت.
خوب بچهها! یکی دیگر از چیزهایی که برای انتخاب یک شغل موفق لازم است، چیست؟ من میخواهم این مورد با یک آچار و دو پیچ گوشتی و یک چکش و دو مهره و یک آچار چرخ به شما نشان دهم، حدس بزنید چه کلمهای است؟ بله، علاقه. عزیزان من! اگر کسی به کار بی علاقه باشد، چون انگیزه ندارد نمیتواند به درستی از عهده شغلش برآید و شور و شوق برای انجام کار روزانهاش ندارد. به طور نمونه کسی که از کوچکی به آچار و چکش و پیچگوشتی علاقه دارد و دایم به وسیله آنها چیزی میسازد، شاید در آینده به یک شغل فنی خوبی دست پیدا کند. به طور مثال مکانیک موفقی بشود.
دوستان من! گالیله در کودکی به ساختن ماشین آلات کودکانه علاقه داشت. پدرش بر خلاف میل او وادارش کرد علم پزشکی بخواند، ولی او در این راه پیشرفت نکرد. پس به آموختن ریاضیات و فیزیک پرداخت و نبوغ خود را در نجوم آشکار
232
ساخت. گالیله نخستین کسی بود که اثبات کرد زمین به دور خورشید میچرخد و نخستین کسی بودکه پاندول ساعت را ساخت[230]. همچنین شکسپیر پدرش قصاب بود. خودش در کودکی پشم، شانه میزد. بعدها در یکی از مدارس، ابتدا مستخدم و سپس منشی شد، اما با علاقه فراوانی که به ادبیات داشت به جایی رسید که قطعات زیبایی نوشت که هنوز هم از شاهکارهای ادبیات جهان به شمار میآید[231].
مرحوم آیت الله العظمی بروجردی آنقدر به مطالعه و تحصیل علم علاقه داشت که در مورد یکی از خاطرههایش به شاگردانش چنین گفته بود:«یک شب که در باره یکی از مسایل فکر میکردم و مینوشتم، چنان سرگرم مطالعه و فکر و نوشتن بودم که رنج بیخوابی را متوجه نشدم. یک مرتبه صدای مؤذن به گوشم رسید. تازه متوجه شدم که هوا در حال روشن شدن است و من از آغاز تا پایان شب سرگرم کار بودهام[232].» خوب عزیزان من! میخواهیم یک بازی با کلمات انجام دهیم تا مورد بعدی مشخص شود. آمادهاید؟
حرف دوازدهم حرف الفبا چه حرفی است؟ ر به ناشنوا چه میگویند؟ کر
شعار مؤمن چیست؟ کار کامیون چه چیزی عمل میکند؟ بار
عرب به آتش چه میگوید؟ نار سگ عصبانی را چه میگویند؟ هار
فصل زیباییها چه فصلی است؟ بهار [230] جعفر سبحانی، رمز پیروزی مردان بزرگ، قم، انتشارات نسل جوان، 1375، ص13.
[231] اعتماد به نفس، ساموئل اسایلز، ترجمه علی دشتی، تهران، انتشارات جاویدان، 1350، ص 27. [232] همان، ص 21. رمز پیروزی…. .
233
کنترل کردن را چه میگویند؟ مهار
اگر «ت» آخر آن بگذاریم، چه میشود؟ مهارت بله بچهها! هر شغلی علاوه بر مواردی که شمردیم، احتیاج به مهارت و توانایی دارد. به طور مثال یک سفالگر باید در کار خود ماهر باشد. اگر ماهر نباشد با کوچکترین حرکت دستش، کوزه و یا ظرف سفالی به یک گِل مچاله شده تبدیل میشود و یا زیبایی و ظرافت ظرف از بین خواهد رفت.[233] علاوه بر مهارت در هر کاری، توانایی نیز لازم است. به طور مثال اگر کسی دکتر شود، ولی از چاقوی جراحی بترسد و یا پلیس شود و از سوسک بترسد، نشان دهنده این است که توانایی انجام این شغل را ندارد.
دوستان من! مورد آخر را باید از بین این حروف به هم ریخته که روی تخته مینویسم، پیدا کنید و حدس بزنید. ج ه ب ت ر
احسنت، یکی از عوامل موفقیت در هر شغلی داشتن «تجربه کافی» است در آن کار است. به عنوان مثال کسی که گواهینامه رانندگی میگیرد، تمام قواعد راهنمایی و رانندگی را میداند، اما تا یکسال حق رانندگی در جاده را ندارد و یا اگر تصادف کرد، گواهینامه او باطل میشود. چرا؟ چون تجربه عملی برای رانندگی ندارد. بنابراین باید تا یکسال آنقدر با ملاحظه و احتیاط رانندگی کند تا تجربه کافی پیدا کند. پس برای هر شغلی، مدتی نیاز است تا شخص با تجربه شود و به آن کار مسلط گردد. خوب بچهها! قبل ازاین که وارد بخش بعدی برنامه بشویم، چند کلمه روی تخته مینویسم که در بخش بعدی به درد ما میخورد. کلمههای
عزیزان من! حالا میخواهیم ببینیم در اسلام چه مشاغلی سفارش شده است. به این عکسها توجه کنید. یاد چه شغلی میافتید؟
[233] مربی میتواند گِلهای رسی که در بازار موجود است به تعداد دانشآموزان خریداری کند و در اختیار آنان قرار دهد و بگوید آیا میتوانند یک ظرف کوچک ظریف و قشنگ درست کنند تا این واقعیت برای آنها ملموس شود.
234
بله، احسنت، شغل کشاورزی. بچهها چه کسی میداند که کشاورزی چه سودی دارد؟ آفرین، میوهها، حبوبات، پنبه، روغنهای گیاهی همه از کشاورزی به دست میآید. به عبارتی بیشترین نیازهای تغذیهای انسان از کشاورزی تأمین میشود. دوستان من! به تخته توجه کنید. امام صادق(ع) میفرماید: «کشاورزان……. مردمند. بذر پاکیزهای را میکارند که خدا خلق کرده است. مقام آنان در روز قیامت از همگان بهتر و منزلتشان از همه بیشتر است. [234]» در جای خالی چه کلمهای قرار دهیم؟ برای این که جواب را پیدا کنیم، باید به کلمههایی که از قبل روی تخته نوشتهایم، مراجعه کنیم.
بله، اولین کلمه یعنی کلمه «گنجهای» اینجا قرار میگیرد. حالا به این عکسها دقت کنید.
[234] محمد محمدی ری شهری، میزان الحکمه، ج5، انتشارات دارالحدیث، 1384، ص 2176.
235
این عکسها چه شغلی را یاد شما میاندازد؟ خرید و فروش اجناس، یا به عبارتی تجارت. بچهها میدانید تجارت چه ثمراتی دارد؟ به تخته توجه کنید: امام علی(ع) میفرماید: «به کارهای………. بپردازید. چرا که تجارت شما را از مال دیگران بینیاز میکند و خدا تاجر درستکار را دوست دارد. [235]» چه کلمهای را در جای خالی قرار دهیم؟ بله «تجاری» بچهها! اگر ما به تجارت اهمیت بدهیم، دیگر کشور ما محتاج دیگران نخواهد شد.
حالا سراغ دو عکس دیگر برویم تا این مشاغل را نیز حدس بزنید. [235] همان، ج 2، ص610.
236
بله بچهها! یکی دیگر از کارهایی که در اسلام به آن سفارش شده است، صنایع و فنون است. به تخته توجه کنید. در حدیثی که از امام صادق(ع) نقل شده است با نام صنعت و فن به مشاغلی همچون…..،زرگری، بنایی، ……، نقاشی، ساخت ابزار، سفارش شده است[236].
بچهها فایده این امور، هم داشتن شغل مناسب است وهم کارگشایی کردن از نیازهای مردم است. خوب عزیزان من! حالا یک سری از نیازهای مردم را روی تخته مینویسم. شما باید به من بگویید برای هر کدام به چه کسی باید مراجعه کرد.
ساخت خانه مهندس درمان بیماری دکتر
[236] همان، ج11، ص5170.
237
تعمیر ماشین مکانیک تهیه نان نانوا
یادگیری علم معلم دوستان من! حالا برای یاد گرفتن مسایل شرعی و احکام و درمان بیماریهای اخلاقی به چه کسی باید مراجعه کنیم؟ بله، روحانی، یعنی کارشناس دین
به تخته توجه کنید. رسول گرامی اسلام(ص) میفرماید: «هر گاه خداوند خوبی بندهای را بخواهد، او را در دین…….. گرداند و راه درست را به او میشناساند. [237]» جای خالی کلمه آخر قرار دارد، یعنی فقیه بچهها! به چه کسی فقیه میگویند؟ به کارشناس دین، فقیه میگویند.
خوب دوستان! وقت برنامه ما تمام شد. امیدوارم با این آگاهی که امروز پیدا کردید بتوانید شغل مناسبی برای خودتان در آینده انتخاب نمایید. دستها آماده برای دعا باشد.
خدایا، من را در انتخاب شغلی که رضای تو در آن باشد راهنمایی بفرما! خدایا، هر کسی در هر شغلی به مردم خدمت میکند و یاری دین تو میکند از او محافظت بفرما!
آمین یا رب العالمین
[237] همان، ج 10، ص 4688.
238
239
خانه محبت
چون نور چراغ راه ما الله است آغاز سخن همیشه بسم الله است سلام بچهها! حالتان خوب است؟ الحمدلله خیلی خوشحالم که در خدمت شما عزیزان هستم.
اگرگفتید نامه حضرت سلیمان به بلقیس، ملکه مردم خورشید پرست سبا با چه کلمهای شروع شد؟ آفرین، بسم الله الرحمن الرحیم[238] اول هر کاری را با نام خدا شروع میکنیم.
نام خدا… بسم الله مشکل گشا بسم الله اول کار بسم الله قبل از غذا بسم الله
بعد از غذا چی؟ بسم الله بعد از غذا شما چه میگویید. آفرین، الحمدلله رب العالمین. حالا که حواستان جمع است، عنوان برنامه را به صورت ناقص روی تابلو میکشم.امّا چهار سؤال قرآنی میپرسم تا توسط شما این طرح کامل شود. [238] مربی اجازه دهد بچهها اندکی فکر کنند و کم کم آنها را راهنمایی کند.
240
کدام سوره قرآن به معنای فرمانروایی و پادشاهی است؟ ملک
کدام سوره همنام یکی از ارکان نماز است؟ سجده کدام سوره به معنای سپیده دم است (در روایات این سوره را مخصوص امام حسین(ع) میدانند)؟ فجر
کدام سوره به معنای آهن میباشد؟ حدید حالا اگر از دو پاسخ اول، حرف اولشان و از دو پاسخ آخر، حرف دومشان را کنار هم قرار دهید، موضوع برنامه مشخص میشود. آری، «مسجد»
حالا یکی از شما بیاید و مسجد را از این اشکال به دست آورد. برای این که با اهمیت برنامه بیشتر آشنا شوید، مسابقهای برای شما اجرا میکنم. آمادهاید؟ شش نفر از شما را انتخاب میکنم که این به سه گروه دو نفره تقسیم میشوند. افراد هر گروه، اسمی برای گروه خود انتخاب کنند.
مسابقه سه مرحله دارد. مرحله اول: از هر گروه دو سؤال میپرسم که با مشورت جواب را انتخاب میکنند.
241
گروه اول: از حروف درهم ریخته روی تابلو جنبههای مختلف مسجد را پیدا کنید و برای هر کدام یک مثال بزنید.
ع ا ب ی د
ف ن ر هـ ی گ
آفرین، عبادی مثل نماز و دعا گلبرگ دومی: فرهنگی مثل کلاس درس برگزاری جشن تکلیف
30 یا 30 حالا گروه دوم:
ظ ا م ن ی
درود بر شما نظامی، مثل پایگاه بسیج . سیاسی مثل انتخابات ، رأی گیری ج م ا ع ت
ا ی گروه سوم:
آفرین، اجتماعی. مثل برگزاری اردو برای گروه سوم یک متن بدون نقطه در نظر گرفتیم که باید آن را بخوانند. قبل از آن به این شعر توجه کنید.
باهر تپش که در دل آگاه است یــک نـغـمـه لا اله الا الله اســت. هر شهـید اسـت جـامع برکات بر سجده هر نماز مهدی صلوات
242
در مسجد، مسلمانان یکدیگر را ملاقات میکنند و جویای حال همدیگر میشوند. آنان از ناراحتیها، گرفتاریها و علت حاضر نشدن همدیگر و مشکلاتی که دارند باخبر میشوند و برای رفع گرفتاریها هم تصمیمگیری میکنند.
متشکریم از این سه گروه. حالا با این شعار تشویق کنید. آ آ آفرین ماشا الله چشم نخوری ایشاالله
بچههای گل و نازنین! تا اینجا آموختیم که باید آگاه از احوال همدیگر باشیم و تلاش کنیم مشکلات یکدیگر را حل کنیم. مرحله دوم: در این قسمت ابتدا باید حدس بزنید حروف پراکندهای که مینویسم چه کلمهای است. بعد کارهای مشترکی را که در آنها اتفاق میافتد، توضیح دهید.
ج د س س ر د هـ
م ل ح هـ
ل ن ز احسنت، کلمه اول مسجد شد که در باره آن توضیح دادیم. حالا هر گروه در باره کلمه به دست آمده توضیح بدهد.
همه آنها مکان کسب تجربه و انتقال فرهنگ هستند. همه آنها مکان آرامش هستند.
در همه آنها مقررات رعایت شود، پرحرفی و خودنمایی نکنیم و پُر توقع نباشیم. میتوانیم دوست خوب پیدا کنیم.
همکاری و تعاون را میآموزیم. در همه آنها پاکیزگی و نظافت ارزش است.
با تشکر از هر سه گروه، من شعری در باره پاکیزگی میخوانم. دایم در این انگیزه باش پـاکیزه باش، پاکیزه باش
243
نـزد خـداونـد عـزیــز باشی چو گل پاک و تمیز[239]
یک کار دیگر هم در این مکانها انجام میشود که در قالب «بازی با کلمات» با هم پیدا میکنیم. این چه حرفی است؟ «ب» یک الف اضافه کنید، «آب» میشود، حرف نون را به اول کلمه اضافه کنید «ناب»میشود، یک نقطه به ن اضافه کنید، «تاب» میشود. ک اضافه کنید، «کتاب» میشود. یک نقطه را پایین بیاورید، «کباب» میشود. بعضی خیلی شکمو هستند. آنان برای لاغر شدن، گشنه پلو با خورش دل ضعفه بخورند. الف را حذف کنید ک را به جای ب بگذارید، «کبک» میشود. نقطه بگذارید، «کیک» میشود. نقطهها را بالا ببرید، «کتک» میشود. ل اضافه کنید، «کلک» میشود. به جای ل، میم بگذارید کمک میشود..
آفرین، کمک باید در فعالیتهای مسجد، منزل، محله و مدرسه صورت بگیرد، مانند تمیزی و نظافت. با تشکر، حالا نوبت مرحله سوم است.
برای ایجاد پیوند بین مدرسه و مسجد و منزل چه کارهایی را پیشنهاد میکنید[240]. حد و مرز شوخی را رعایت کنیم، چون انسانها از نظر تحمل شوخی یکسان نیستند.
ز شوخی بپرهیز ای با خرد که شوخی تو را آبرو میبرد به نوبت در فعالیتهای مدرسه و مسجد مشارکت کنیم، مثل مکبر، مؤذن وخادم افتخاری شدن. همچنین در انتشار نشریه دیواری، برپایی اردوها و انجام امور آموزشی به طور فعال شرکت کنیم.
پدر، مادر و بزرگتر ها در هفته حداقل یک روز دسته جمعی و با هم به مسجد محله بروند. [239] عزیز الله هاشمی،نغمههای دینی کودکان، قم، انتشارات عصمت، 1382، ص 79.
[240] مربی دیدگاههای هر کدام از دانشآموزان را به صورت تیتر بر روی تخته مینویسد.
244
امام جماعت مسجد محل در مدارس نزدیک حضور پیدا کند و با دانشآموزان ارتباط عاطفی چهره به چهره پیدا نماید. در مراسم شادی و عزا با بلندگو و سروصدا سلب آسایش از دیگران نکنیم. دوچرخه خود را در جای مناسب پارک کنیم.
با تشکر از هر سه گروه برنامه را با یک دعا به پایان میبریم. ای خدایی که گلهای سرخ و محمدی را عطراگین آفریدی، ما را با عطر خوبیها خوشبو کن!
خدایا، مرا به عمل صالح خالصی که تو بپسندی، موفق بدار! بر روی زمین و آسمانها و کرات
در بین مناجات و تمام کلمات زیباتر از این دعا ندیده است کس
بر خاتم انبیا محمد صلوات «اللهم صل علی محمد و آل محمد»