عمو روحانی | عمو اخوان

کتاب الکترونیک شیوه های دعوت به نماز (استاد قرائتی)

 

کتاب الکترونیک شیوه هایدعوت به نماز (محسن قرائتی)

سیستم عامل: آندروید

امکانات کتاب:

فهرست مطالب
جستجو در هر بخش
جستجو در کل کتاب
تغییر اندازه متن کتاب
امکان برگزیده کردن مطالب
یادداشت برداری
…..
دانلود پی دی اف کتاب

دانلود نسخه اندروید

 

شیوه های دعوت به نماز

فصل خانواده (رویکرد تربیت عبادی طبق آیه شریفه 23 سوره مباره اسراء وَقَضَى رَبُّکَ أَلاَّ تَعْبُدُوا إِلاَّ إِیَّاهُ وَبِالْوَالِدَیْنِ إِحْسَاناً)

محمد جواد محمودی

شیوه ها و راه کارهای دعوت به نماز در خانواده

● ضرورت امروزی احیای نماز

نماز امری واجب و به فرموده قرآن برای مؤمنان امری قطعی و مسلم است. برای آن مرز زمانی و مکانی مطرح نیست، ولی اگر بخواهیم آن را از نظر اثربخشی و زدودن آثار منفی جرم و گناه مورد ارزیابی و دقت قرار دهیم، باید بگوییم که این ضرورت در عصر ما بیشتر مطرح است، چرا که توسعه علم و گسترش ابداعات و اختراعات با همه فوایدی که دارد، خطرات بسیاری را برای بشر آفریده و تهدیدات جدی برای آدمیان به وجود آورده است، به طوری که اگر عامل کنترل کننده ای از درون آدمی را کنترل کند، خطر او فراگیرتر و زیانبارتر خواهد بود.

بنابراین اگر بنا باشد برنامه نماز را بخواهیم در خانه و بویژه در کودکان اعمال کنیم، باید از سنین خردسالی آن را آغاز کنیم. سنی که تربیت پذیری در کودک بیشتر و احساس تعلق در او قوی تر است. اصولاً باید به این نکته توجه داشت که رابطه ای معکوس بین سن و تربیت پذیری برقرار است. هرچه سن افراد کمتر باشد، تربیت پذیری بیشتر است و این اندیشه علاوه بر نظر روانشناسان تربیت، در اسلام هم سابقه دارد. در اسلام کودک را به نهالی نورس و سبز شبیه کرده اند که به هرگونه ای که بخواهند، می توانند آن را بپیچانند و شکل دهند و چون بزرگ شد و تنه پیدا کرد، امکان دگرگونی و ایجاد تغییر در آن نخواهد بود. رسول خدا (ص) هم فرمودند: آموخته های دوران کودکی چون نقش بر سنگ است.

کودک وجودی مقلد است و چشم به رفتار پدر و بویژه مادر دارد و می کوشد رفتارشان را تقلید و خود را با آنها همانند کند و این نقطه مثبتی برای خانواده در امر تربیت برای نماز است. اگر این امر به صورت عادی درآید، در او ماندگار خواهد شد.

مشکل اساسی ما در مورد نوجوانان و جوانان است که از سویی بروز عوامل مختلف، چون بلوغ، ظهور اضطراب و آشفتگی ها، بروز هوس های جدید ایجاب می کند که عامل آرامش بخش و کنترل کننده ای برایشان باشد، ولی از سوی دیگر عامل غرور، عصیان و ناسازگاری ها، مانع تن دادن آنها به امر و نهی والدین و مربیان است. برای رفع این مشکل، تنها راه این است که با زبان انس و رفاقت با آنان کنار بیاییم و گداختگی و شعله سرکشی شان را با آب محبت و صفا خاموش کنیم. آنگاه که آنان خشمگین و پرخاشگرند، ما خاموش باشیم و وقتی خاموش و آرامند، ما به آنها نزدیک تر شویم و از سر مهر سخن بگوییم.

والدین چه نقشی در تربیت مذهبی کودکان دارند؟
1- نقش تمهیدی ( مقدمه چینی)
أ‌) قبل از ازدواج
مردی آمد نزد امام صادق علیه السلام و گفت جوانی آمده برای خواستگاری چه کنم.

حضرت فرمودند برو ببین نمازش را کی می خواند و چگونه می خواند

دوستانش چه کسانی هستند

مالش را از کجا می آورد و در چه راهی خرج می کند

در رساله آمده که کراهت دارد انسان با کسی که اهل نماز نیست همسایه شود

قَالَ أَبُو جَعْفَرٍ ع أَتَى رَجُلٌ النَّبِیَّ ص یَسْتَأْمِرُهُ فِی النِّکَاحِ فَقَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص انْکِحْ وَ عَلَیْکَ بِذَاتِ الدِّینِ تَرِبَتْ یَدَاکَ وسائل‏الشیعه ج : 20 ص : 50

عَنْ إِبْرَاهِیمَ بْنِ مُحَمَّدٍ الْهَمَذَانِیِّ قَالَ کَتَبْتُ إِلَى أَبِی جَعْفَرٍ ع فِی التَّزْوِیجِ فَأَتَانِی کِتَابُهُ بِخَطِّهِ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص إِذَا جَاءَکُمْ مَنْ تَرْضَوْنَ خُلُقَهُ وَ دِینَهُ فَزَوِّجُوهُ إِلَّا تَفْعَلُوهُ تَکُنْ فِتْنَهٌ فِی الْأَرْضِ وَ فَسادٌ کَبِیر وسائل‏الشیعه ج : 20 ص : 77

ب‌) بعد از ازدواج
شب ازدواج و دستور به عبادت و نماز در این شب

دستور به نماز قبل از انعقاد نطفه

دستور به کسی که بچه دار نمی شود

دستورات به مادر در هنگام حاملگی و توجه به جنین

ت‌) بعد از تولد
1- اذان و اقامه گفتن در گوش بچه
برای زمینه سازی اعمال عبادی و نماز در کودکان باید نخست تمهیداتی فراهم بشود و در امر تربیت مذهبی فرزندان باید اقداماتی به عمل آید. پیامبر”ص” چنین عمل کرد: به هنگام تولد امام حسن(ع) و امام حسین (ع) در گوش راست آنان اذان و در گوش چپ این عزیزان اقامه خواند که هردو عمل مستحبی قبل از نماز هستند.

2- زمان آموزش نماز و آداب و احکام اسلامی
رَوَى عَبْدُ اللَّهِ بْنُ فَضَالَهَ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ وَ أَبِی جَعْفَرٍ ع قَالَ سَمِعْتُهُ یَقُولُ

إِذَا بَلَغَ الْغُلَامُ ثَلَاثَ سِنِینَ یُقَالُ لَهُ قُلْ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ سَبْعَ مَرَّاتٍ ثُمَّ یُتْرَکُ

حَتَّى یَتِمَّ لَهُ ثَلَاثُ سِنِینَ وَ سَبْعَهُ أَشْهُرٍ وَ عِشْرُونَ یَوْماً فَیُقَالَ لَهُ قُلْ مُحَمَّدٌ رَسُولُ اللَّهِ سَبْعَ مَرَّاتٍ وَ یُتْرَکُ

حَتَّى یَتِمَّ لَهُ أَرْبَعُ سِنِینَ ثُمَّ یُقَالَ لَهُ قُلْ سَبْعَ مَرَّاتٍ صَلَّى اللَّهُ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ

ثُمَّ یُتْرَکُ حَتَّى یَتِمَّ لَهُ خَمْسُ سِنِینَ ثُمَّ یُقَالَ لَهُ أَیُّهُمَا یَمِینُکَ وَ أَیُّهُمَا شِمَالُکَ فَإِذَا عَرَفَ ذَلِکَ حُوِّلَ وَجْهُهُ إِلَى الْقِبْلَهِ وَ یُقَالُ لَهُ اسْجُدْ ثُمَّ یُتْرَکُ

حَتَّى یَتِمَّ لَهُ سَبْعُ سِنِینَ فَإِذَا تَمَّ لَهُ سَبْعُ سِنِینَ قِیلَ لَهُ اغْسِلْ وَجْهَکَ وَ کَفَّیْکَ فَإِذَا غَسَلَهُمَا قِیلَ لَهُ صَلِّ ثُمَّ یُتْرَکُ

حَتَّى یَتِمَّ لَهُ تِسْعُ سِنِینَ فَإِذَا تَمَّتْ لَهُ عُلِّمَ الْوُضُوءَ وَ ضُرِبَ عَلَیْهِ وَ أُمِرَ بِالصَّلَاهِ وَ ضُرِبَ عَلَیْهَا فَإِذَا تَعَلَّمَ الْوُضُوءَ وَ الصَّلَاهَ غَفَرَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ لَهُ وَ لِوَالِدَیْهِ إِنْ شَاءَ اللَّهُ من‏لایحضره‏الفقیه ج : 1 ص : 281

قَالَ الصَّادِقُ ع إِنَّا نَأْمُرُ صِبْیَانَنَا بِالصَّلَاهِ وَ هُمْ أَبْنَاءُ خَمْسِ سِنِینَ فَمُرُوا صِبْیَانَکُمْ بِالصَّلَاهِ إِذَا کَانُوا أَبْنَاءَ سَبْعِ سِنِینَ … من‏لایحضره‏الفقیه ج : 1 ص : 280

امام صادق(ع) حتی درمورد روزه می فرمود: ما کودکان خود را در سحر گاهان بیدار می کنیم تا روزه بگیرند، اما درطول روز هر وقت که خواستند می توانند افطار نمایند.

مراد امام (ع) آن است که بدین ترتیب باید کودکان را عادت داد تا به تدریج تمرین روزه داری نمایند و این امر آنهارا برای روزه داری کامل به هنگام بلوغ و تکلیف آماده می کند.

3- اهمیت توجه به فرزند در وقت خود
بَادَرْتُ بِوَصِیَّتِی إِلَیْکَ وَ أَوْرَدْتُ خِصَالًا مِنْهَا قَبْلَ أَنْ یَعْجَلَ بِی أَجَلِی دُونَ أَنْ أُفْضِیَ إِلَیْکَ بِمَا فِی نَفْسِی أَوْ أَنْ أُنْقَصَ فِی رَأْیِی کَمَا نُقِصْتُ فِی جِسْمِی أَوْ یَسْبِقَنِی إِلَیْکَ بَعْضُ غَلَبَاتِ الْهَوَى وَ فِتَنِ الدُّنْیَا فَتَکُونَ کَالصَّعْبِ النَّفُورِ وَ إِنَّمَا قَلْبُ الْحَدَثِ کَالْأَرْضِ الْخَالِیَهِ مَا أُلْقِیَ فِیهَا مِنْ شَیْ‏ءٍ قَبِلَتْهُ فَبَادَرْتُکَ بِالْأَدَبِ قَبْلَ أَنْ یَقْسُوَ قَلْبُکَ وَ یَشْتَغِلَ لُبُّکَ لِتَسْتَقْبِلَ بِجِدِّ رَأْیِکَ مِنَ الْأَمْر

پسرکم! چون دیدم سالیانى را پشت سر نهاده‏ام و به سستى در افتاده، بدین وصیت براى تو پیشدستى کردم، و خصلتهایى را در آن بر شمردم، از آن پیش که مرگ بشتابد و مرا دریابد و آنچه در اندیشه دارم به تو ناگفته ماند، یا اندیشه‏ام نیز همچون تنم نقصانى به هم رساند، یا پیش از- نصیحت- من پاره‏اى خواهشهاى نفسانى بر تو غالب گردد، یا فریبندگیهاى دنیا تو را بفریبد. پس همچون شترى باشى گریزان- و سرسخت و نا به فرمان-.

دل جوان نوخاسته، مانند زمین خالى از گیاه و درخت است، هر بذرى که در آن افشانده شود مى‏پذیرد و در خود میپرورد. سپس فرموده: فرزند عزیز، من در آغاز جوانیت به ادب و تربیت تو مبادرت نمودم پیش از آنکه عمرت به درازا بکشد و دلت سخت گردد و خردت هوایى دیگر گیرد، تا با رأى قاطع روى به کار آری

عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ بَادِرُوا أَوْلَادَکُمْ بِالْحَدِیثِ قَبْلَ أَنْ یَسْبِقَکُمْ إِلَیْهِمُ الْمُرْجِئَهُ الکافی ج : 6 ص : 47

4- دعا کردن برای نماز فرزتدان
رَبِّ اجْعَلْنی‏ مُقیمَ الصَّلاهِ وَ مِنْ ذُرِّیَّتی‏ رَبَّنا وَ تَقَبَّلْ دُعاءِ إبراهیم : 40

پروردگارا: مرا برپا کننده نماز قرار ده، و از فرزندانم (نیز چنین فرما)، پروردگارا: دعاى مرا بپذیر!

نقش تبلیغی
از دیگر نقش ها و وظایفی که بر عهده والدین است، نقش تبلیغی است. امروزه آیین ها و کیش هایی که غیر الهی اند وافکار بت پرستانه را در دنیا تبلیغ می کنند، کم نیستند. این آیین ها منادی نجات بشر بوده، وعده های فریبنده ای به مردم دنیا می دهند. همه ی آنها سعی می کنند که با جاذبه های تبلیغ، مردم را به سوی مسلک و مرام خود دعوت نمایند. برای مثال، در اینترنت به مقالات فراوانی درباره این نوع کیش ها و فرقه های ضاله و گمراه کننده برمی خوریم که از الفاظ فریبنده بهره می جویند.

سالانه عده ی زیادی با تأثیر پذیری از تبلیغات به مرام ها و مسلک های مختلفی می گروند. پس اگر آثار تبلیغات تا این حد زیاد است و تا آن حد کارایی دارد که مردم را به تغییر مسلک و مرام می کشاند، می توان به نحو احسن در جهتی سازنده از آن بهره جست و با سخن گفتن درباره دین، عبادات و نماز و احکام آن، کودکان را به سوی عبادت جذب کرد.

وَ کانَ یَأْمُرُ أَهْلَهُ بِالصَّلاهِ وَ الزَّکاهِ وَ کانَ عِنْدَ رَبِّهِ مَرْضِیًّا مریم : 55

وَ أْمُرْ أَهْلَکَ بِالصَّلاهِ وَ اصْطَبِرْ عَلَیْها لا نَسْئَلُکَ رِزْقاً نَحْنُ نَرْزُقُکَ وَ الْعاقِبَهُ لِلتَّقْوى طه : 132‏

عَنْ الصادق ع أَنَّهُ قَالَ لَمَّا نَزَلَتْ یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا قُوا أَنْفُسَکُمْ وَ أَهْلِیکُمْ ناراً قَالَ النَّاسُ کَیْفَ نَقِی أَنْفُسَنَا وَ أَهْلِینَا قَالَ اعْمَلُوا الْخَیْرَ وَ ذَکِّرُوا بِهِ أَهْلِیکُمْ وَ أَدِّبُوهُمْ عَلَى طَاعَهِ اللَّهِ ثُمَّ قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع إِنَّ اللَّهَ تَعَالَى یَقُولُ لِنَبِیِّهِ ص وَ أْمُرْ أَهْلَکَ بِالصَّلاهِ وَ اصْطَبِرْ عَلَیْها وَ قَالَ وَ اذْکُرْ فِی الْکِتابِ إِسْماعِیلَ إِنَّهُ کانَ صادِقَ الْوَعْدِ وَ کانَ رَسُولًا نَبِیًّا وَ کانَ یَأْمُرُ أَهْلَهُ بِالصَّلاهِ وَ الزَّکاهِ وَ کانَ عِنْدَ رَبِّهِ مَرْضِیًّا مستدرک‏الوسائل ج : 12 ص : 201

 

 

نقش خانواده در گرایش کودکان و نوجوانان به نماز

کودک در خانه به دنیا می‏آید و اولین کسی که با او ارتباط مستمر برقرار می‏کند، مادر و سپس پدر و سایر اعضای خانواده‏اند. نوع اعتقادات و ملاک و معیارهای اخلاقی، خلقی و دینی از والدین به کودک منتقل می‏گردد.

کودک نظرات دینی و اعتقادی خانواده‏اش را می‏پذیرد. ایمان دورۀ کودکی با همۀ پاکی و صفایش ایـن نقیصه را دارد که از آگاهی قوام با تجزیه و تحلیل، سرچشمه نگرفته است؛ بلکه بیشتر جنبۀ انفعال و تأثیر‏پذیری از محیط را دارد و در حقیقت نوعی بازتاب است. با این وجود، تکوین و پیدایش اعتقادات و توأم آن، بستگی به نوع بینش و جهان‏بینی‏ای دارد که درخانواده حاکم است.

سنگ بنای اولیۀ ایجاد رغبت و انگیزه در گرایش کودک به اعتقادات و متصف شدن وی به مناط و ملاک اخلاقی، از نام و نام‏گذاری آغاز و در طول فرآیند رشد با تقلید، تقویت و با تشویق استمرار یافته و از مرحلۀ نوجوانی به بعد براساس عقل و تفکر در عمق وجود فرد قوام می‏یابد. والدین باید برای فرزندان خود در راه سکونت، نامی نیکو انتخاب کنند.

پیامبر اسلام(ص) می‏فرمایند:

وظیفۀ پدر نسبت به فرزندش آن است که او را نیکو نام گذارد و به نیکی تربیت کند و به کاری شایسته بگمارد. توانایی کودک است و برایش مسـیر است، از او بپذیرید و آنچه انجام دادنش برای کودک دشوار و طاقت فرساست، از او نخواهید و او را به گناه و طغیان و کارهای احمقانه وادار نکنید.

نتیجه اینکه انتقال ارزش‏ها و مفاهیم اعتقادی و مذهبی به کودک، سبک و سیاق مخصوص به خود را می‏طلبد. به عنوان نمونه نمی‏توان در اثبات وجود خدا برای کـــودک 10 ساله، اصل علیت (برهان استدلالی) را ارائه نمود؛ زیرا او هنوز به مرحلۀ هوش انتزاعی نرسیده تا بتواند درک نماید و همچنین انجام فرایض مذهبی از جمله نماز که امروزه روشی را می‏طلبد که در خور سن و سال کودک باشد.

از نظرگاه علم روانشناسی، می‏توان با استفاده از روش‏های تقلید، تقویت، تشویق و یادگیری ضمنی و مشاهده‏ای و ارائۀ الگوها، آداب و تکالیف مربوط به فریضۀ مقدس «نماز» را به کودک آموخت.

(تقلید)

نظریه پردازان معاصر می‏گویند، تقلید پدیده ایست همگانی و مریوط به هر سنی. توانایی‏ ایست که در ذات نوع بشر وجود دارد و یکی از عوامل موثر در رشد ذهنی نوع انسان، توانایی او در تقلید از دیگران است؛ زیرا تقلید، راه موثری برای یادگیری اعمال جدید است و کودکان بیشتر از سرمشق‏ها یا رفتارهــای دیگران تقلید می‏کنند.

کودکان مایلند از عملی تقلید نمایند که مورد تأیید همه باشد. همین کودک وقتی وارد سومین سن زندگانی خود می‏شود، به جای تقلید از اعمال خاص، از اشخاص خاص تقلید می‏کند. وقتی مادر چادر نماز بر سرمی‏گذارد و به نماز می‏ایستد، دختر بچۀ پنج ساله دوان دوان به سراغ چادر یا روسری خود رفته و آن را بر ‏کشیده و مثل مادرش به رکوع و سجود می‏رود.

(اصل تقویت در استمرار بخشی به خواندن نماز)

مقصود از تقویت، ارائۀ تقویت کننده بلافاصله بعــد از رفتـار است. تقویت کننده‏ها عواملی هستند که برای موجود زنده خوشایندند و همین خوشایندی موجب تکرار عمل بـرای دریافت آن می‏شود. در دورۀ کودکی اول(3 تا 7 سالگی)، کودک وقتی پدر در حال نماز خواندن است، به تقلید از او افعال نماز را انجام می‏دهد و گاهی که پدر در سجده است، از روی بازی گوشی دوران سن خود، به پشت او رفته و سرسره بازی می‏کند.

پدر بعد از اتمام نماز، باید با ارائه یک هـدیه به کــودک مثل شکلات، سبب تقویت رفتـــار «نماز» در کودک شود.

لازم به یادآوری است که تقویت از نوع سهمی و آن هم نسبتی متغیر داشته باشد. بدین معنا که یک مرتبه پس از دو وعده نماز و بار دیگر بعد از پنج وعده نماز به او هدیه دهد و بار دیگر بعد از ده وعده نماز این کار را تکرار کند. مطلب مهم این که والدین برای تثبیت رفتار کودک «نماز»، باید هدایایی را برای او تهیه نمایند که مورد علاقه‏اش باشند.

در بـرنامۀ تقویت، توجه به اصل پریماک (زمینه روان‏شناسی اتکینسوین و هیلگارد، جلد1) نیز می‏تواند موثر باشد. بدین صورت که هر فعالیتی که جاندار انجام می‏دهد، می‏تواند فعالیتی را که معمولاً کمتر از او سر می‏زند را تقـویت کند. با فراهم آوردن فرصتی برای بازی پس از تکمیل تکالیف نوشتنی، می‏توان توانایی نوشتن را در دانش آمــوزان افزایش داد. این اصل حتی در کودکان سه سالۀ کودکستانی نیز موفقیت‏آمیز بوده است.

با توجه به اصل پریماک، برای جذب کودک به نماز، ابتدا باید علاقه‏مندی او را به چیزی مثل اسباب‏بازی کشف نمود و وقت معینی را برای بازی تدارک دید. سعی شود زمان بازی نزدیک به وقت نماز باشد. وقتی کودک وسیلۀ بازی را از مادر طلب نمود، وی با ملاطفت و مهربانی بگوید که بعد از نماز هر چقدر که بخواهی می‏توانی با آن بازی کنی و بعد از نماز مادر باید به وعدۀ خود عمل کند تا کودک درک کند که پس از انجام یک رفتار مطلوب و پسندیده «نماز»، می‏تواند بازی دلخواهش را انجام دهـد.

نکتۀ درخــور توجه این است که توسل به این اصل روانشناسی در جهت نیرومند ساختن رفتار «نماز»، بـا توجه به اینکه کودک هنوز به سن تکلیف نرسیده، نباید با اجبار، زور و یا تهدید باشد. کودک باید محبت، ملاطفت و نرمخویی والدین را کاملاً حس نماید.

(داستان پردازی)

یکی از مراحل رشد و تکامل دینی در کودک که می‏توان از طریق آن الگوهای مذهبی را ارائه نمود، داستان‏گویی می‏باشد. به نظر دکتر بنیامین اسپاک (ترجمه دکتر منوچهر مهدوی (تربیت و نگهداری کودک)، انتشارات طلوع):

در پنج سالگی کودک از رفتن به کلاس‏های مذهبی‏ای که به صورت قصه و زبان ساده دین را توضیح هد، خوشش می‏آید و دوست دارد والدین برایش کتاب بخوانند. به والدین توصیه می‏شود که زندگانی انبیائی را که در قرآن آمده است همچون حضرات ابراهیم و یوسف و … علیهم السلام را انتخاب کرده و برای کودک خود بخوانند.

( اقامه نماز در صبحگاهان)

ایمان در تقویت ارادۀ فـرد نقش مهمی دارد. مؤمن همین که موقع اذان صبح می‏شود، بدون استفاده از ساعت شماطه‏ای یا اینکه کسی او را از خواب بیدار کند، بر می‏خیزد. طی تحقیقی که محققان آلمانی(روزنامه اطلاعات، 26/10/1377) انجام دادند، ارادۀ انسان مهم‏ترین عامل بیدار شدن به موقع می‏باشد. هفته‏نامۀ (فـــوکـــوس) نوشت:

پزشکان دانشگاه (لویک) آلمان این راز را که چگونه انسان سـر ساعت معین از خواب بیدار می‏شود، را کشف کردند. نتیجۀ آزمایش‏ها نشان داد:

حدود یک ساعت قبل از ساعت مشخص بیداری، هورمون‏های (آدرنوکوتروفه) ترشح شده از هیپوفیز در خون افزایش می‏یابد و با این ترشح جسم خــود را برای بیدار شـدن دقیق در ساعت دلخواه آماده می‏کند. نتایج بدست آمـده نشان می‏دهد که ارادۀ بشر حتی در موقع خواب می‏تواند انسان را بطور هدفمند هدایت نماید.

گاهی والدین در هنگام نماز صبح با مشکل دیر برخاستن کودک خود مواجه می‏شوند. هرگز نباید با تندخویی و پرخاشگری فرزند را از خواب بیدار نمود. روش مطلوب برای بیدار کردن، استفاده از ساعت شماطه‏دار است. در حـدود 15 الی 20 دقیقه قبل از اذان، زنگ ساعت به صدا در می‏آید. بعد از زنگ ساعت باید پدر یا مادر به سراغ فرزند بروند و با نوازش و ابراز محبت بگویند: وقت اذان است. هنوز وقت داری، می‏توانی چند لحظه دیگر بخوابی و بعد بلند شـــوی و نمازت را بخوانی.

قابل توجه است که این روش در هـنگام مدرسه رفتن نیز مفید و کارساز است. یعنی برای کودکانی که دیر از خواب بیدار می‏شوند و با تأخیر به مدرسه می‏رسند، بسیار مناسب است.

 

(نماز جماعت)

وقتی کودک خردسال براساس تقلید و الگوبرداری از والدین و دیگران، خود به رکوع و سجده می‏رود و حرکات و افعال نماز را انجام می‏دهد و بـر اثر تقویت و تشویق، میل و گرایش به نماز در او نیرومند می‏شود، می‏توان اقامۀ نماز به صورت جماعت را در او قــوت بخشید. والدینی که اهـل عبادت و نماز هستند، می‏توانند مواقعی که اقوام دور هم جمع شده‏اند، نماز را به جماعت در خانه برگزار نمایند و با خوشرویی فرزندان خود را به نماز فراخوانند. به تدریج این فریضه را می‏توان از منزل به مسجد محل کشانید. برای این کار پدر باید نزدیکی‏های اذان مغرب، فرزند خود را به پارک ببرد و همین که صدای اذان به گوش رسید، با مهربانی و عطوفت رفتن به مسجد را به فرزند پیشنهاد نماید.

اگر تمایلی از خــود نشان نداد، می‏توان از روش «مدل سازی» استفاده نمود که در روانشناسی کاربردی موثر دارد. یعنی اینکه پدر، کودک دیگری را «که ممکن است پسر همسایه یا هم محلی باشـــد» که با لبی خنــدان به همراه پدرش به مسجد می‏رود را به کودکش نشان دهـد و حتی زمینۀ دوستی آنها را نیز فراهم سازد. در این راستا، همانگی با امام جماعت مسجد محل نیز روش پسندیدۀ دیگری است که ایشان می‏تواند با خوشرویی و با دادن یک هدیه مثل شکلات از او استقبال نماید.

(شیوه‏های آشنا سازی و تقید کودکان به نماز )

1ـ شرطی شدن پاسخ:

اگر مراسم مذهبی با وقایع خوشایندی همراه شود، کودک خود به خود به آنها علاقه پیدا می‏کند.

2ـ شرطی شدن عاملی:

اگر نماز خواندن کودک همراه با پاداش باشد، استمرار و تقویت آن بیشتر خواهد بود.

3ـ طرح سؤال و معمّا:

رسانیدن کودک به درک و ضرورت استدلال و مجهز شدن به منطق سؤال ابراهیم گونه، تأثیر مهمی در علاقه‏مندی کودک به نماز خواهد داشت.

4ـ دوری از جبر و تحمیل:

باید آموزش‏های نماز را با توجه به آمادگی کودک انجام داد. اگر این آمادگی روحی و عاطفی میسر نشده باشد، به ناچار از جبر و تحمیل استفاده می‏شود که این قضـیه باعث دلزدگی کودک از نماز می‏شود. تا قبل از سن لازم برای تعلیم نماز که در احادیث 7 سالگی می‏باشد، نباید کودکان را مجبور به یادگیری نمود.

5ـ درونی کردن ارزش‏ها با پند و اندرز:

در این قسمت باید توجه نمود که از گفتار مستقیم و الفاظ صریح باید پرهیز نمود؛ برای اینکه تأثیر پند و اندرز عمیق‏تر گردد، بهتر است نصایح ما با عمل توأم شود.

6ـ تعظیم و تکریم نماز:

اگر‏ خانواده و مربیان به نماز اهمیت دهند، ارزش آن در نظر کودک بیشتر می‏شود. پس خانه و مدرسه باید‏ با نگاهی شکوهمندانه به نماز، آنرا تکریم نمایند.

7ـ بیان قصه‏ها و نمایش خاطره‏های زیبا در ارتباط با نماز:

قصه، شعر و نمایش می‏تواند با توجه به نوعی جذبه و کشش که در آن دیـده می‏شود، کودکان را به سمت نماز جذب نمایند. کودکان همیشه دوست دارند همۀ مسائل را مسـتقیماً نفهمند؛ پس از راه داستان، شعر و نمایش می‏توان به راحتی کودکان را به نماز خواندن واداشت.

8ـ توجه به توانمندی‏های کودکان و نوجوانان در اقامۀ نماز:

رسیدن به مرحلۀ رشد اولیه و لازم، می‏طلبد که اصول نماز به کودک گفته شود؛ اما در این میان باید قدرت تحمل کودک و توان او را در نظر گرفت. اگر نماز را پیش او بد جلوه دهیم، یعنی بیش از توان او بخواهیم که به عبادت بپردازد، این تفکر در کودک ایجاد می‏شود که نماز کار سختی است.

9ـ ارائۀ الگوی مناسب:

کودکان از همان سنین اولیه، کار الگوسازی را انجام می‏دهند. والدین و مربیان باید مواظب رفتار خود باشند و سعی کنند در کنار خواندن نماز، با داشتن خصلت‏های نیکویی چون ایثار، گذشت، محبت و …، آگاهی لازم را به کودکان انتقال دهند.

10ـ نقش خانواده:

خانواده به عنوان جایگاه زیست اولیۀ کودک، مهمترین نقش را در تربیت کودک دارد. آمادگی کودک نیز از محیط خانواده آغاز می‏شود. اگر خانواده به امری چون: معطر کردن لباس، استفاده از لباس پاکیزه در هنگام نماز، برپایی جماعت در خانه، اختصاص دادن مکانی به عنوان مکان نماز در خانه، اذان گفتن یکی از اعضای خانواده، بردن کودکان مخصوصاً در اعیاد مذهبی به مساجد و اماکن مربوطه، برگزاری نماز جماعـت با مهمانان در خانه، بازی و سرگرمی ضمن آموزش دادن و هدیه دادن، برگزاری جشن تکلیف و اهتمام فرزند، انتقال فرهنگ نماز را به کودک در مسیر راحتی قرار خواهد داد.

11ـ برگزاری جشن تکلیف در خانواده:

باید در خانواده‏ها همانطور که به جشن تولد کودک اهمیت می‏دهند، به جشن تکلـیف او نیز اهمیت دهند. جشن تکلیف می‏تواند خاطرۀ خوشایندی از نماز در ذهن کودک ایجاد کند. خداوند یکی از ایام‏الله را روز به تکلیف رسیدن کودکان می‏داند.

 

(نتیجه‏گیری)

نماز رکن اصلی دین است و باید اصلی‏ترین جایگاه را در زندگی مردم داشته باشد. حیات طیبۀ انسان در سایۀ حاکمیت دین خدا وقتی حاصل خواهد شد که انسان‏ها دل خود را با یاد خدا زنـده نگهدارند و به کمک آن بتوانند با همۀ جاذبه‏های شر و فساد مبارزه کنند و همۀ بتها را بشکنند و دست تطاول همۀ شیاطین درونی و برونی را از وجود خود قطع کنند.

این ذکر و حضور دائمی فقط به برکت نماز حاصل می‏شود. نماز در حقیقت پشتوانه مستحکم و ذخیرۀ تمام نشدنی در مبارزه‏ای است که آدمی با شیطان نفس خـود که او را به پستی و زبونی می‏کشد، دارد. انسان همیشه به نماز محتاج است و در عرصه‏های خطر محتاج‏تر.

((یکصد و چهارده نکته درباره نماز)، محسن قرائتی، ناشر طرح اقامه نماز، پاییز 1372، صفحه11)

کودکان امانت‏های الهی هستند که در دست والدین خود قرار دارند. پس برای حفاظت از آن‏ها از فسادها و انحرافات فردی و اجتماعی، باید آنان را به دستاویزی محکم متصل نمود. اعمال عبادی باعث می‏شوند که کودک در برقراری روابط اجتماعی نیز موفق باشد.

اگر نماز را به خوبی در وجود کودک رشد دهیم، حالات مذهبی در او پایـدار می‏شوند. همان طور که می‏دانیم، ابتدا با تقلید، نماز را می‏آموزد؛ اما هر چه بالاتر می‏رود، این حالات مذهبی در او ملکه شده و گاهی ترک آن مـوجب اندوه کودک می‏شود.

رفتارهای عبادی باعث می‏شوند تا روح کودک قانع شود و از انجام نماز به لذت روحی خاصی بـرسد. این لذت ممکن است گاهی اوقات با دیدن نماز دیگران نیز بروز کند؛ چـــراکه امام حسین(ع) بارها و بارها از عبادات مادر خود لذت می‏برد و اگر از همان دوران طفولیت کودک شروع به خواندن نماز نماید، این فریضه در وی ملکه می‏گردد و تا آخر عمر به ادای ایـن فریضه ادامه خواهد داد و بیمۀ او در تمامی عمر از فحشاء و منکر خواهد بود.

 

نقش خانواده در هدایت فرزندان در چگونگی ارتباط با گروه همسالان
خانواده باید بپذیرد که از یک طرف ارتباط به همسالان و دوست یابی از نیاز های اساسی فرزندان است و از طرف دیگر این ارتباط ها تأثیر گسترده و عمیقی در فرزندان دارد؛ پس نمی تواند نسبت به این موضوع بی تفاوت باشد.
از آنجا که شخصیت کودک تا هفت سالگی بسته می شود، و در این سن مهمترین نهاد تأثیر گذار خانواده است، خانواده باید تلاش کند که شخصیت کودک را به گونه ای شکل دهد که کودک در انتخاب، ارتباط و تأثیر پذیری از گروه همسال روشمند و با یک سیستم ارزشگذاری و ممیزی بسیار قوی عمل کند.
خود خانواده در دوست گیری و ارتباط ها به گونه ای عمل کند که یک الگوی بسیار مناسب و قوی را ارائه دهد تا کودک با کمک از این الگو تجربیات لازم را کسب کند.
ارتباط صمیمی و عاطفی خانواده با فرزند باعث می شود که نزدیکترین و تأثیر گذارترین دوست خود خانواده باشد و فرزند رازها و مشکلاتش را در ارتباطات دوستانه با آنها در میان گذارد و از آن ها کمک بگیرد.
نهادینه کردن امر به معروف و نهی از منکر در خانواده موجب می شود که فرزندان با یک روحیه اصلاح گرایانه ارتباط خود با دوستان را تنظیم کند.
بالا بردن شناخت فرزند و آموزش آگاهانه در تنظیم ملاکهای انتخاب دوست در سنین نوجونی
ایجاد مهارت شناخت دیگران در فرزندان
راهنمایی فرزندان در شناخت هر چه بیشتر دوستان
پرورش و رشد توانایی نه گفتن در فرزندا در جهت ایمن کردن ارتباط با همسالان
کنترل نامحسوس دوستان فرزند
ارتباط مثبت، صمیمی و محبت آمیز همراه با تکریم و دعوت و پذیرایی از دوستان شایسته
روشن گری درباره دوستان ناشایست
کمک در اصلاح دوستان ناشایست، در صورت توان
گذراندن زمان بیشتر با فرزندان در سنین نوجوانی و جوانی به دلیل تأثیر عمیق همسالان در این سنین
شیوه های نامناسب دعوت به نماز از سوی والدین چگونه است؟
استفاده از روشهای تجویزی بجای روشهای عملی و پرهیزی
اقراط و تفریط در بکار بردن روشها
تعارض در رفتارهای اعضای خانواده ویا تعارض بین رفتار و گفتار
استفاده از روش تحمیل و اجبار
استفاده نکردن از روشهای انگیزه بخشی و آگاهی بخشی
استفاده از روشهای نادرست آموزشی در آموزش احکام نماز
محدود کردن فرزندان
استفاده از روشهایی که باعث از بین رفتن عزت نفس کودکان می شود مانند مقایسه و تهدید
سخت گیری به جای اصل تسهیل
در نظر نگرفتن وسع و توان و تفاوتهای فردی فرزندان
روش های هدایت و راهنمایی فرزندا به نماز
در اعمال روش های تربیتی برای واداشتن نوجوان به نماز چه اصولی را باید رعایت کرد؟
اصل اول: اصل اول مربی بعد متربی

تربیت مانند مراجعه به پزشک نیست که نسخه ای را تجویز کند تمام، بلکه رفتار و اخلاق خود مربی پیشتر و بیشتر از نصایح و تجویزهای مربی تاثیر گذار است. پس این یک اصل است که والدین و هر مربی دیگری باید اول از خودش شروع کند.

اصل دوم: اصل جامعیت در تربیت:

نماز یک عبادت تک بعدی نیست همانطور که انسان تک بعدی نیست. کودک ما در سه حوزه باید رشد کند تا به نماز کشیده شود. حوزه عقل و تفکر تا بعد اعتقادی نماز در کودک شکل بگیرد، حوزه انگیزه و احساس تا بعد قلبی و باطنی نماز در کودک شکل بگیرد، و در نهایت حوزه رفتاری کودک تا احکام نماز را خوب یاد بگیرد و نسبت به آنها در او عادت مطلوب شکل بگیرد

اصل سوم: اصل تدریج در تربیت:

قوانین حاکم بر اصل تدریج:

شروع به موقع
در نظر گرفتن وسع و توان کودک در هر مقطع
شناخت و در نظر گرفتن مراحل رشد و ویژگیهای فکری- روانی- رفتاری هر مقطع
شناخت و در نظر گرفتن ویژگیها و تفاوت های فردی کودک
کسب مهارت های لازم در تأثیر گذاری در هر مقطع
بازخورد گیری و آسیب شناسی در هر مقطع
رفع آسیب های گذشته و حرکت به سمت هدف های آینده
رعایت آرامش و صبر
خود داری از بی توجهی و غفلت در هر مقطع
اصل چهارم: اصل درونی سازی

اصل پنجم: اصل تمرین و تکرار

اصل ششم: اصل تداوم

اصل هفتم: اصل تعادل

اصل نهم: اصل تسهیل

اصل دهم: اصل حرکت آگاهانه

نقش نماز و اثرات آن در آرامش روانی خانواده چه می باشد؟
ایجاد اعتقاد توحیدی مانع تکاثر، تفاخر، طمع و دریگر صفات غیر توحیدی مخرب می شود.
الا بذکر الله تطمئن القلوب نماز با ایجاد رامش فردی در تک تک اعضای خانواده آرامش جمعی را تقویت می کند.
نماز با ایجاد فضای معنوی در خانه، عطری از ادب و احترام به یکدیگر را در فضای خانه منتشر می کند.
نماز باعث افزایش اعتماد افراد خانواده به یکدیگر می شود و اعتماد مهمترین گام به سوی آرامش است.
موجب ایجاد امید و روحیه مثبت اندیشی در فضای خانه می شود.
موجب افزایش نظم و انضباط در خانه می شود.
موجب تقویت روحیه احترام به حقوق دیگر اعضاء می شود.
موجب ارتقاء سطح ایمان افراد و بتبع کل خانواده می شود.
موجب تقویت صمیمیت در میان اعضاء خانواده می شود.
موجب تقویت بهداشت جسمی و روحی – روانی خانواده می شود.
نماز با بالا بردن برکات مادی و معنوی در خانواده مانع مشکلات و ناآرامی ها می شود.
توصیه های تربیتی برای آموزش نماز چگونه است؟
افزایش مستمر اطلاعات والدین در خصوص امور تربیت مذهبی

 

خانواده و اصول آموزش نماز

همان طور که توضیح داده شد نهاد خانواده براى تربیت دینى فرزندان پتانسیل بسیار بالایى در خود دارد خداوند این حیات دو نفره را به گونه‌اى قرار داده است که اگر قواعد و اصول مبتنى بر قابلیت‌هاى درونى آن به درستى شناخته شود و اصول تربیتى و یادگیرى نیز مورد استفاده قرار‌گیرد اقدامات بسیار موثرى را در خصوص تربیت دینى به طور عام و آموزش نماز به طور خاص مى‌توان به انجام رساند.

1. استفاده از انرژى مثبت درون خانواده

در درون خانواده سرمایه عاطفى و انرژى مثبت زیادى قرار داده شده است. با بهره‌بردارى از آن خیلى از برنامه‌هاى تربیتى را مى‌توان به اجرا در آورد. این مسئله وقتى انجام مى‌شود که مادر بتواند بین خود و فرزند، صمیمت بسیار فراتر و ریشه‌دارتر از صمیمت‌هاى تولید شده در سایر ارتباطات در زندگى به وجود آورد.

وقتى مادرى در یک فضاى مدیریت شده عاطفى به دختر خود یا پسر خود مى‌گوید: دخترم یا پسرم چند لحظه مى‌آیى پیش من؟ این جمله یک فضاى روانى و عاطفى خاص در فرزند به وجود مى‌آورد به نحوى که آمادگى او را براى پذیرش برخى از انتظارات والدین فراهم مى‌نماید.

در چنین فضاى عاطفى اگر یکى از والدین در مورد نماز یا نمازخوان‌ها موضوعى را و یا قصه‌اى را شرح مى‌دهد به احتمال قوى باتوجه به استماع موثر از ناحیه فرزند مواجه خواهد شد. بدون تردید اگر فردى با علاقه به چیزى گوش بدهد و گوینده نیز محبوب او باشد کلام در او تاثیر گذاشته و زمینه عمل کردن به آن نیز فراهم مى‌شود. پس والدین باید این قدرت عاطفى پنهان در خانواده را بپذیرند و به درستى از آن استفاده کنند.

2. تناسب پیام و انتظار با شرایط سنى فرزند

هر گروه سنى به مثابه پیمانه‌اى است که بیش از ظرفیت خود پذیراى محتواى اضافى نمى‌باشد. قبل از هرکسى خود خداوند متعال در تربیت دینى انسان‌ها در طول تاریخ این موضوع را با عمل مطلق خود رعایت کرده است. فلسفه بعثت انبیا و انزال کتب به طور تدریجى ریشه در این محدودیت ذاتى بشر دارد. مربیان و والدین بدون رعایت این اصل نمى‌توانند پیام‌هاى خود را به کودکان و نوجوانان بقبولانند.

آموزش نماز مانند سایر مسائل تربیتى به شرط قبول متربى اثر‌بخش است لذا از جمله مسائل اساسى که والدین باید از خود بپرسند و پاسخ آن را از منابع معتبر به دست آورند آن است که: “فرزند دوره ابتدایى من، داراى کدام علایق و چه توان ذهنى است؟” و آیا اینکه “فرزند نوجوان من مطابق یافته‌هاى روانشناسى و آموزه‌هاى دینی، کدام ویژگى‌هاى را داراست؟ اینها سوالات مبنایى براى هر پدر و مادر است.

وقتى که فهمید در دوره کودکى “دیدن” بیش از “شنیدن” کار ساز است در پیام‌هاى مربوط به نماز نیز عمدتا از رفتار و عمل بهره مى‌گیرد تا حرف و گفتار.

3.رعایت استمرار و مداومت

تعلیم و تربیت با اقدامات قطعى و گسسته از هم تحقق پیدا نمى‌کند. خداوند آدمى را طورى آفریده است که باید اقدامات تربیتى به طور مرتب و مستمر بر او اعمال شود تا در متربى نهادینه گردد. علت تکرار انجام دستورات دینى در طول روزها و ماه‌ها و سال‌ها نیز در این ویژگى‌ آدمى نهفته است لذا خانواده براى تربیت دینى و تقویت روحیه نمازخوانى در فرزند باید برنامه داشته باشد و این برنامه به طور مداوم اجرا شود. البته معناى مداومت، آن نیست که با تکرار ملال‌آور خواسته‌هاى خود، روح او را آزرده کنیم و شیرینى عبادت و نماز را در کام او تلخ نماییم. خیلى از جنبه‌هاى مداومت مى‌تواند نامرئى و غیر مستقیم باشد. به طور مثال هر بار سجاده نماز را جلوى دیدگان فرزند خردسال پهن مى‌کنیم تا او را نسبت به نماز علاقه‌مند کنیم. اگر این عمل را به برنامه‌ هر روز خود تبدیل کنیم خواهیم دید که اثر خود را خواهد داشت اصولا اتصال و ارتباط با روح و روان کودک را نباید رها کرد.

4. ارتباط خانه و مدرسه

ارتباط خانه و مدرسه از لوازم غیرقابل اغماض در تربیت دینى است. ضرورت این ارتباط را ویژگى توحیدى تربیت به وجود مى‌آورد. تربیت به طور ذاتى به وحدت و یکپارچگى همه نهادهاى تربیتى و بخصوص دو نهاد خانه و مدرسه محتاج است. به همین دلیل برنامه‌هاى آموزش نماز در خانواده باید از طرف آموزش و پرورش حمایت شود. چگونه ممکن است یک کودک در مدرسه به طرق مختلف پیام‌هاى مربوط به نماز را دریافت کند ولى درخانواده چنین فضایى نباشد و او نمازخوان پرورش یابد؟

از جمله اقداماتى که در این مورد مى‌توان انجام داد آن است که والدین از طریق مدرسه در جریان کامل محتواى آموزشى کتاب‌هاى درسى درخصوص نماز قرار گیرند و در منزل نیز در راستاى آن محتواها به تقویت رفتار فرزندان خود بپردازند.

5. رعایت اعتدال

پرهیز از افراط و تفریط قاعده اساسى زندگى است. از طریق رعایت میانه‌روى به معناى واقعى کلمه مى‌توان بهتر به هدف رسید. در تربیت دینى و آموزش نماز نیز از این اصل باید پیروى نمود. علایق گوناگون فرد مستلزم فعالیت‌هاى متنوع در زندگى است که هرکدام از آنها تاثیر خاص در مجموعه حیات انسان به جا مى‌گذارد. نماز با همه قداستى که دارد نباید وقت بازى و یا استراحت کودک و نوجوان را بگیرد. اصولا نمازى که مزاحم انجام فعالیت‌هاى طبیعى کودک باشد، نظم تربیتى مطلوب نخواهد داشت. لذا والدین باید با کسب آگاهى از همه جنبه‌هاى زندگى فرزند خود، آسان‌گیرى و اعتدال را مراعات کنند.

6. عکس‌العمل‌هاى مناسب در قبال رفتارهاى دینى فرزند

عمل و عکس‌العمل‌ مناسب باعث پیشرفت و اصلاح امور در زندگى انسان مى‌شود. اگر رفتارى از فرد بخصوص از جانب کودک و یا نوجوان سر بزند ولى پاسخى دریافت نکند آن رفتار منجر به آثار مطلوب نخواهد بود. رفتارهاى نامطلوب با عکس‌العمل درست، تعدیل و اصلاح مى‌شود و رفتارهاى مطلوب از طریق عکس‌العمل‌هاى صحیح تقویت مى‌گردد. در مورد نماز نیز از همین قاعده باید پیروى کرد.

قابل ذکر است که عکس‌العمل ‌صرفا به تشویق و یا تنبیه محدود نمى‌شود ممکن است عکس‌العمل مربى یک تذکر مفید باشد، تذکرى که نه تشویق است نه تنبیه، ولى اثر مفیدى در رفتار فرد دارد به عنوان مثال وقتى که پدر یا مادرى به فرزند خود که تداوم در نماز خواندن ندارد در مورد “الذین فى صلاتهم ساهون” توضیح مختصرى به تناسب درک او بدهد در قالب این نوع تذکرها قرار مى‌گیرد.

روش‌هاى موثر

آنچه که در قالب اصول، توضیح داده شد باید‌ها و نبایدهاى حاکم بر رفتار مربى یا متربى است که در جمیع شرایط و در همه اقدامات تربیتى قابل اجراست. اکنون چند روش کاربردى که والدین مى‌توانند با به کارگیرى آنها اثر مثبت در وجود فرزند خود به جا بگذارند توضیح داده مى‌شود.(6)

زن محور اقامه نماز در خانواده

خانواده و اقامه نماز با تأکید بر نقش زن …

خانواده مجموعه ای است متشکل از مرد و زن که وجود فرزندان آن را تکمیل می کند و در واقع زن و مرد در سایه نکاح به تأسیس آن می پردازند.

حیات فردی و اجتماعی کودک از خانواده آغاز می شود و شکل می گیرد و خانواده مرکز پذیرش، انس و تعلق است، مرکز تشکیل پندار و اخلاق و پیدایش فلسفه حیات و سازماندهی زندگی است و بالاخره نخستین مدرسه ، مکتب و محل درس آموزی های زندگی محسوب می شود.

خانواده محیطی است که کودک را دربرمی گیرد و در او نفوذ می کند. بسیاری از خوی ها، رفتارها، کردارها و گفتارهای کودک از این محیط نشأت می گیرد.

همچنین خانواده مرکز رفع نیاز کودک است. مرکز رفع نیاز در شکل گیری خوی و رفتار فرد و گروه مؤثر است و وابستگی ها، شکل پذیری ها، تبعیت ها، توافق ها در سایه آن محقق می شود.

الگو بودن خانواده نیز در کودک اثرگذار است. زیرا طفل در آن محیط چشم به دنیا می گشاید، شرایط گذران خانواده و امور آن را می بیند و براساس آن راه عمل را می آموزد. ضمن آنکه خانواده مرکز مهر و انضباط است و از نظر علمی به هنگامی که مهر و انضباط در هم آمیزند در آن صورت معجزه تربیت و تنفیذها در آن اتفاق می افتد. شکی نیست که هر یک از زن و مرد براساس تقسیم وظایف و مسئولیت ها کار و برنامه خود را انجام می دهند و هر کدام به نسبتی تأثیر خود را بر جای می گذارد. ولی در امر هدایت و اثرگذاری در نسل، نقش زن به مراتب بیشتر از نقش مرد است زیرا زن به مناسبت دائمی بودن روابطش با فرزندان، مهرورزی و محبت بیشتر به آنان، رفع نیاز آنها، دفاع از آنان در برابر جنبه های فشار پدر یا دیگران، حتی از خودگذشتن و به آنها رسیدن و بالاخره از نظر آثار خلق و خوی و وراثتی بیشتر از پدر می تواند در فرزندان مؤثر باشد.

● زن چگونه است

انسانی چون دیگر انسان ها که در عین داشتن وجوه اشتراک با مردان، تفاوت هایی با آنان دارد. (در بعد زیستی، در جنبه عاطفی و در جنبه شغلی و طبیعی) درباره او نظرات فلاسفه و دانشمندان واحد نیست اما در اسلام: رسول خدا (ص) زن را به ریحانه یا گل تشبیه کرده اند. حضرت علی (ع) نیز فرموده است: «زن گل است نه یک قهرمان که با او پنجه درافکنی.»

زن شاهکار خلقت از نظر رمز و رازهاست. عامل سکون و آرامش است. خانه ای که زن در آن نباشد مکانی سرد و خاموش است. او می تواند روح دین و معنویت را در فرزندان و حتی مردان لاابالی بپروراند. آتشی از محبت خداوند را در دل ها برافروزد، روح مناجات و عبادت را در دل ها بیدار کند. درس ذکر، خضوع، خشوع و مناجات با خدا را به فرزندان بیاموزد.

بی پرواترین شوهران، آزاردهنده ترین مردان، دل در گرو همسر دارند. مغرورترین فرزندان، بی بند و بارترین نوجوانان و جوانان در برابر عواطف مادر یا همسر زانو می زنند. مادران نخستین جرقه نور را در ذهن فرزند می زنند، نخستین چراغ آگاهی را پیش پای فرزندان قرار می دهند و این اثربخشی ها به ندرت از میان رفتنی هستند. حضرت امام حسین (ع) در برابر تبعیت خواهی دشمن فرمود دامنی که در آن تربیت شده به او اجازه قبول ذلت نمی دهد.

پدران در خانه نقشی همچون مبلغان و هادیان و مادران نقش مجریان را دارند. مادر اکثر اوقات در محیط خانه است و همه حالات عملکردها و اتخاذ مواضع او برای فرزندان درس تلقی می شود.

مادر جلوه های ارتباط با خدا، را به کودک نشان می دهد. مادر برای او مرجع، منبع و معلم دائم الحضور و مهربان است. زن در امر تربیت فرزند برای نمازگزاری و تجسم و حضور آن در خانواده نقش اساسی دارد.

طفل اغلب در کنار مادر است- وابسته به او و همراه اوست- مادر در برابر دیدگان متعجب کودک به نماز می ایستد، کودک قیام و قعود، رکوع و سجود، قنوت و دست برافراشتن به سوی آسمان مادر را می بیند، ذکرهای او را می شنود و بدان آگاه می شود. حتی در مواردی ادای آن حالات را درمی آورد.

اسلام در تربیت دینی فرزندان دستور می دهد طفل را از حدود سه سالگی دعوت کنید که با شما در نماز همراه شود و ادای شما را درآورد. ممکن است کودک در حین نماز از شما دور شده و ترک نماز کند و او را در چنین حالتی مورد بازخواست نباید قرار داد. بار دیگر وقت نماز از او بخواهید با شما همراه شود تا به تدریج بدان عادت کند.

● راز اثرگذاری بیشتر

مردان نیز در بعد الگویی برای فرزندان نقش اساسی دارند، ولی نقش مادر در این امر بیشتر است و این موضوع به خاطر موارد زیر می باشد:

۱) رابطه خونی و وراثتی بیشتر مادر با فرزند بویژه که پایه های رابطه خونی، از طریق حمل شیردهی بیش از ۲ /۵ سال است. رابطه انس و محبت مادر که مادری همیشه به معنی مهرورزی و عاطفه داری است.

۲) رابطه کلامی که نخستین کلمات از زبان مادر وارد ذهن کودک می شود. رابطه تفهیم و تفاهم با سخن، با کنایات و اشارات که بیشتر از سوی مادران است.

رابطه نیازمندانه که مادر برآورنده نیازهای اساسی فرزندان و در واقع بنده پرور است. رابطه پذیرش و تکریم و ابراز محبت در قالب بوسیدن، نوازش کلامی و نوازش بدنی. رابطه محرمیت در رازگویی و رازداری که کودک با مادر بیشتر مأنوس است.

۳) رابطه سنخیت در همزبانی، همدلی و همبازی بودن طفل با مادر. رابطه کثرت حضور و مداومت در حضور که پیشتر از آن بحث شد. رابطه خیرخواهی، صدق و صفا و انس که موجد باور و یقین بیشتر است.

در سر جمع، این عوامل سبب می شوند که نقش مادر در اقامه نماز بسیار و بسیار شود. زنان می توانند به هدایت نسل نوجوان و جوان بپردازند و حتی جوان خود را که سال و سنی بر او نگذشته است، تحت تأثیر و نفوذ خود قرار دهند.

● نفوذ در همسران

زنان می توانند در همسران مختلف و غیرعابد خود نیز مؤثر باشند و او را به راه دین و خدا و اعتقاد به معاد بکشانند. مردان گریزپایی در جامعه وجود دارند که همسرشان آنان را رام کرده و به سوی بندگی خدا سوق داده اند.

بسیاری از مردان دارای شرارت و گریزپایی، دل در گرو همسر دارند و مهر و عاطفه آنان را به نرمش و رامش می کشاند و زن اگر پایبند به دین و مکتب باشد، می تواند شوهر را به سوی خود بکشاند و او را به عبادت ملتزم سازد.

رمز موفقیت آنان در به راه آوردن شوهران به کارگیری زبان لین، درخواست از همسر در مواقع انس و خلوت، صداقت و پاکی زن، جنبه الگویی او در عبادت، استمداد از خداوند در تنفیذ سخن او، تداوم و تکرار نوبه ای زن در این درخواست، ستودن شخصیت شوهر، اعلام این نکته که اگر در نماز نیز با او همگام شود، موجب افتخار بیشتر او خواهد شد، است.

● ستودن زن در خانواده

در خانواده باید به شئون زن توجه کرد و با استفاده از آن به فعالیت های او در امر اقامه و احیای نماز پرداخت. زن شئون فراوانی همچون شأن تعلیم یا آموختن دارد که در آن سعی بر این است ذهن کودکان را از تعالیم الهی پربار کند،

شأن تزکیه به معنای پاک سازی و پیراستن ذهن از امور ناصواب و آراستن به پاکی ها، فضایل، رابطه داری و انس با خدا.

پی نوشت ها:

و من اعرض عن ذکری و ان له معیشه ضنکا، سوره طه، آیه .125
نماز در سیمای خانواده، جمعی از نویسندگان.
خانواده و تربیت دینی، حسن ملکی.
خانواده از منظر ارزش های اسلامی، غلامعلی افروز.
زندگی در پرتو ارزش ها، حسن ملکی.
خانواده و نماز، جمعی از نویسندگان.
منصوره رحماندوست
روزنامه رسالت، شماره 6348 به تاریخ 3/11/86، صفحه 7 (خانواده )

 

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *