عمو روحانی | عمو اخوان

راز افرینش ، نبوت ، ولایت ، قرآن

 مجموعه طرح درسهای اعتقادی برای دانش اموزان ابتدایی

 

راز آفرینش

به نام خداوند رنگین کمان خداوند بخشنده و مهربان

بچه‌های خوب سلام! حال شما خوب است؟ امیدوارم در همه حال موفق و پیروز باشید. با یک صلوات قشنگ شما برای سلامتی امام زمان(عج) حال و هوای برنامه را عوض می‌کنیم: «اللهم صل علی محمد و آل محمد» بچه‌های خوب! حاضرید برنامه را با شعر شروع کنیم؟‌

شما در حالی که شعر «قدرت خدا» را هم‌خوانی می‌کنید، من هم عکس بعضی از نعمت‌های خداوند را که در شعر آمده است در تابلو می‌کشم. حالا با هم بخوانید[10]. قدرت خدا

هر چه که بیند دیده، خــدایش آفـــریــده خورشید و ماه تابان، ستاره درخشان درخت و سبزه و گل، سوسن و سرو و سنبل جنـگل و دشت و دریا، پرندگان زیبا

این همه را به قدرت، خدا نــمــوده خــلقت[11] [10] در حالی خواندن شعر توسط دانش‌آموزان مربی شروع به کشیدن نقاشی در تابلو را می‌نماید.

[11] شعر از محمد حسین بهجتی.
16

سؤال: از این همه کوه و دریا و دشت و درخت و چشمه به چه چیزی از خدا پی می‌بریم؟ آفرین، به عظمت و قدرت خداوند پی می‌بریم. حالا به کمک شما به یک راز مهم برسیم. چگونه؟ با سؤال‌هایی که از شما می‌پرسم. شما هم حرف اول آن‌ها را در خانه‌های مشخص شده قرار می‌دهید. برای این که به جواب سؤال برسیم من 14 دایره را در تابلو می‌کشم و دایره‌ها را شماره‌گذاری می‌کنم.

17
دایره‌ها را کشیدم و شماره‌گذاری هم کردم.

سه نفر از شما به قید قرعه شماره دفتر حضور و غیاب، انتخاب می‌شوند که از هر کدام سه سؤال پرسیده می‌شود. حرف اول جواب‌ها را در خانه‌های مشخص قرار می‌دهم. کسی که زودتر به پیام دایره‌ها برسد، برنده می‌شود. سؤال‌ها[12]:

کدام صفت خداوند به معنای بخشنده است؟ رحمان (2 و5) پیامبر فرمود اگر چه چیزی به سفره آورده شد، منتظر غذای دیگری نباشید؟ نان (7 و13)

مغز تمام عبادت‌ها چه نام دارد؟ دعا (1، 10 و14) نماز به وقت خواندن را چه می‌گویند؟ ادا (3 و11)

به فرمایش پیامبر(ص) بزرگ خانه چه کسی است[13]؟ خادم (9) از ماه بیش‌تر است و از سال کم‌تر. چه نام دارد؟ فصل (4)

[12] مربی به صلاحدید خود به کمک دانش‌آموزان دایره‌ها را به هم وصل می‌نماید و کامل می‌کند. [13] سید القوم خادمهم، علامه مجلسی، بحارالانوار، نشر اسلامیه، ج72، ص237.

18
قلب قرآن کدام سوره قرآن است؟‌ یس (6)

کسی که در راه خدا از دنیا می‌رود چه نام دارد؟ شهید (8) یکی از مقدمات نماز که از هر طرف بخوانیم، خودش می‌شود، چه نام دارد؟

وضو (12) حالا حروف را به ترتیب شماره کنار هم قرار دهید. چه به دست می‌آید؟

احسنت، «در آفرینش خداوند» اما اگر دایره‌ها را به هم وصل کنیم، چه به دست می‌آید؟

حالا این دو را کنار هم قرار دهید چه می‌شود؟ احسنت، تفکر در آفرینش خداوند

19
این پیام قسمتی از جمله امام رضا(ع) است که فرموده: «‌تفکر در آفرینش خداوند بالاترین عبادت است[14].»

حالا با هم چند نمونه از آثار و نشانه‌‌های قدرت خدا را با هم مرور کرده و در باره آن تفکر کنیم. شما باید به کارت‌هایی که در دست من است، خوب دقت نمایید[15].

بعد از دیدن کامل کارت، مقداری اطلاعات در باره کارت‌ها به شما تقدیم می‌کنم. شما هم به دقت گوش کنید. به کارت‌ها خوب دقت کنید.

ماهی‌ها از جمله موجودات آبزی هستند که دارای عجایب و شگفتی خاص هستند. بر خلاف موجودات خشکی که از شُش برای تنفس برخوردارند، ماهی‌ها از آبشش برای تنفس استفاده می‌کنند که اکسیژن داخل آب را به وسیله آبشش جدا و تنفس می‌کنند.

حیوانات خشکی همه از کیسه‌های هوا، یعنی شُش‌ها برخوردارند، ولی آبزی‌ها همانند ماهیان چون دایم در آب زندگی می‌کنند، باید از آبشش برخوردار باشند تا همانند فیلتری عمل کند که اکسیژن را از لا به لای آب جدا و پالایش کند. یک نوع ماهی در آمریکای جنوبی در رودخانه آمازون و اورنکو به نام هیکلیس وجود دارد که برای شکار ماهیان دیگر و یا قدرت نمایی در مقابل دشمن 600 ولت برق تولید می‌کند که هیچ موجودی طاقت این برق فشار قوی را ندارد. با توجه به

[14] امام رضا7: لیس العباده کثره الصلاه و الصوم انما العباده التفکر فی امر الله عزوجل… (عبادت به نماز و روزه بسیار نیست، بلکه عبادت همانا تفکر و اندیشه در امر خدا است. بحارالانوار، ج68، ص322. باب 80 .

[15] مربی کارت سفید روی کارت نوشته شده قرار می‌دهد. آرام، آرام کارت سفید را حرکت می‌دهد تا کلمه مورد نظر مرحله به مرحله مشخص شود. این کار باعث انگیزه و توجه بچه‌ها به درس می‌شود.
20

هادی بودن آب برای الکتریسیته، هیچ حیوانی نمی‌تواند به این ماهی نزدیک شود، چرا که دچار برق گرفتگی شدید می‌شود. خداوند در هر موجودی سلاح دفاعی خاصی قرار داده است. برای اکثر ماهی‌ها تیزرو بودن در غواصی و برای این نوع ماهی وجود برق قوی و برای گاو، شاخ و برای عقرب و مار نیش و همین طور برای موجودات دیگر به تناسب وزن، حجم، شکل و قدرت، راه‌های دفاع از خودشان را آموخته است. حتی در یک مورد از بین میلیون‌ها نوع از انواع مختلف موجودات، خطا و اشتباه راه پیدا نکرده است.

آفرین بر شما! که خیلی با هوش هستید.

خفاش، یا شب‌پره که در روزها قادر به پرواز نیست، بلکه شب‌ها بیرون می‌آید و تلاش می‌کند. این حیوان با ارسال امواج مخصوصی متوجه وجود مانع در جلوی روی خود می‌شود، چرا که پس از برخورد امواج به مانع برمی‌گردد. این حیوان امواج را دریافت می‌کند و مقدار فاصله خود با مانع را تخمین زده و مسیر خود را عوض می‌کند تا به مانع برخورد نکند. جغد قدرت شنوایی عجیبی دارد به طوری که اگر یک موش در یک مزرعه‌ای در حال جویدن حبه جو یا گندمی باشد، صدای جویدن موش به گوش جغد در حال پرواز با ارتفاع بالا می‌رسد. همچنین در امریکای شمالی جغدی زندگی می‌کند که می‌تواند با مهارت و استتار بر شاخه درختان جنگلی از چشمان پنهان شود.

کارت بعدی نام حیوان زیبا و دونده‌ای سریع است.
21

آهو و میش و بز کوهی از جمله حیوانات حلال گوشتی هستند که دایم در معرض خطر صید حیوانات درنده و یا صیادان قرار دارند. اگر چه کم‌تر موفق به دیدنش در کوه و صحرا می‌شویم ولی به طور غالب در باغ وحش‌ها قابل دیدن و تماشا هستند. لابد به چشمان تیز و شاخ‌های بلند و پُرپیچ این حیوانات دقت کرده‌اید که علاوه بر زیبایی خاص که دارند، ابزار خوبی برای دفاع از دشمن و صیادند.

هوشیاری آهو و همنوعانش را از زبان صیادان بی‌رحم بشنویم. صیادان می‌گویند که این حیوانات علاوه بر این که به وسیله چشم تیزبین و گوش حساس خود متوجه امور هستند، دارای حس بویایی قوی هم می‌باشند. این حیوانات کمیاب، بوی باروت تفنگ را با فاصله چند صدمتری متوجه می‌شوند و پا به فرار می‌گذارند. آنان‌ آن‌قدر دقیق عمل می‌کنند که جهت بوی باروت تفنگ را مشخص کرده و خلاف آن فرار می‌کنند و از تیررس صیاد دور می‌شوند. آیا تا به حال به این رابطه آهو و صیاد در طیبعت اندیشیده‌ایم؟ راستی چه کسی این تیزبینی را به این حیوانات کوهی عنایت کرده است که با پاهای تیزرو، خودشان را از معرکه خطر دور می‌کنند؟ این نوع تیزهوشی برای دفاع از خود را در مقابل حیوانات و محیط زندگی آنان و وجود دشمنان از صیادان و یا حیوانات درنده از ببر و پلنگ و گرگ و غیره چگونه و به دست چه شخص قدرتمندی طراحی شده است؟‌ آفرین، «خداوند مهربان.»

خیلی ممنون که این قدر زود جواب می‌دهید.

22
یکی از شگفتی‌های زندگی پرندگان، مهاجرت آن‌ها به سرزمین‌های مورد علاقه و متناسب با نیازهای داخلی آنان می‌باشد. اگر خداوند این غریزه مهاجرت را به پرندگان عطا نمی‌فرمود، نسل بسیاری از پرندگان منقرض می‌شد. لذا پرندگان مهاجر با تمام شدن فصل مورد علاقه خود به مکان‌های دور و نزدیک مسافرت می‌کنند، حتی از قاره‌ای به قاره دیگر و از کشوری به کشور دیگر سفر می‌کنند. پرستوها و چلچله‌ها و مرغابی‌های مختلف هوایی از همین نوعند.

پرنده‌ای به نام بابولینک از خانه تابستانی خود در آمریکا به مقصد برزیل به فاصله 8000 کیلومتر به سوی آشیانه زمستانی‌اش مهاجرت می‌کند. پرستوی بارنی به فاصله 12000 کیلومتر از محل زندگی خود دور می‌شود و سپس در سال آینده همین مقدار فاصله را پرواز کنان برمی‌گردد، به طوری که آشیانه سال گذشته خود را پیدا می‌کند. یکی از محققان حلقه فلزی مخصوصی را به پای یکی از این پرندگان قرار داد. سال آینده همان پرنده با همان حلقه مخصوص را در آشیانه خود مشاهده کرد. حال جهت‌یابی این موجودات بدون به کارگیری قطب‌نما و دستگاه الکترونیکی چگونه امکان‌پذیر می‌باشد؟ پرندگان دارای پلک سومی هستند که چشمان آن‌ها را از هر گونه ضربات در زمین و هوا درحال پرواز محفوظ نگه می‌دارد. پنگوئن هم که از پرندگان آبی است، دارای پلک سوم است تا در هنگام شنا در آب، پوششی برای دو پلک دیگر باشد و چشم‌های این حیوان در مقابل آب و موانع دیگر موجود در آب مصون بماند[16].

بچه‌ها به یک نکته جالب از امام صادق(ع) در مورد مخفی شدن حیوانات در زمان مرگ گوش کنید. [16] کتاب شگفتی‌های جهان پرندگان.

23
امام صادق(ع) فرمود: «ای مفضل! حیوانات چون آثار مرگ را در خود احساس کنند در جایی که بوی لاشه آن‌ها بیرون نیاید، مخفی می‌شوند و در آن‌جا می‌میرند و گرنه عفونت بدن آن‌ها موجب بیماری خطرناکی همچون طاعون می‌شود[17].

خُب بچه‌ها! این عقل و هوش را چه کسی به این حیوانات داده است؟ آفرین، «خداوند.» بچه‌ها به این تصاویر نگاه کنید.

[17] مفضل بن عمر جعفی کوفی، توحید مفضل، قم، انتشارات مکتبه الداوری قم، ص31.
24

از این تصاویر چه برداشتی می‌کنید[18]؟ استتار و مخفی شدن انسان‌ها و حیوانات و پرندگان از دشمن

دانش‌آموزان عزیز! آیا تا به حال به جنگل‌ها رفته‌اید؟ پرنده‌ها از ترس شما چه عکس‌العملی نشان می‌دهند؟ پرندگان برای استتار در مقابل خطرات احتمالی، حرکات مختلفی ازخود بروز می‌دهند که بسیار شگفت‌انگیز است. به عنوان نمونه، نوعی از پرندگان هستند که برای مخفی شدن از دشمن و صیاد، پرهای خود را جمع می‌کنند، به صورتی که قابل تشخیص نخواهند بود. همچنین نوع دیگری از پرندگان هستند که منقار و گردن خود را به سمت بالا به طور کشیده قرار می‌دهند که بیش‌تر به یک چوب خشک در مرداب‌ها شبیه خواهند بود تا به یک پرنده، لذا بدین‌وسیله خود را از دشمنان محفوظ نگه می‌دارند. بیش‌تر پرندگان آشیانه را با رنگ محیط مطابقت می‌دهند تا از دید دشمن محفوظ بماند.

چه کسی این حیله‌های دفاعی را به این پرندگان تعلیم داده است؟ هماهنگی رنگ‌ها و طرح‌های طبیعت بر پوست بعضی از حیوات به آنان کمک می‌کند تا در جنگل، یا بیشه و یا کویر، خود را از چشم صیاد مخفی نگاه دارند.

[18] مربی حرف بچه‌ها را گوش می‌دهد و از بچه‌ها کمک می‌گیرد و هر مقداری که لازم است در کلاس بیان می‌کند.
25

ما برای به دست آوردن آذوقه خود زمین را شخم می‌زنیم، دانه می‌کاریم، آبیاری‌اش می‌کنیم، از دستبرد سارقان حراستش می‌کنیم، اما حیوانات چنین اندیشه‌ای ندارند و برای بقای خویش ناچارند خود را در طبیعت استتار کنند و هم رنگ و هم شکل طیبعت در می‌آیند. موجودات مرداب‌زی، یا آبزیان دریایی و حیواناتی که در جنگل زندگی می‌کنند و در کوهستان‌ها روزگار سپری می‌کنند، با هم از نظر شکل و شمایل و نحوه زندگی و برخورد با مشکلات و برقراری ارتباط به یک شکل نیستند.

در مالزی خزنده‌ای شش پا وجود دارد که مانند برگ درختان است. سبز کمرنگ با لکه‌های قهوه‌ای و رگه‌هایی که قابل دیدن هستند. اگر تکان نخورد و حرکت نکند، محال است حیوانی و یا انسانی بتواند تشخیص دهد که آن برگ است، یا یک خزنده شش پا! به نظر می‌رسد که نه شکار می‌شود و نه خوراک موجود دیگر. قدرت او در استتار او است. این پدیده بسیار نادر و کمیاب که به ملخ هیولا مشهور است، انواع و اقسام بسیاری دارد که به کمک استتار زندگی می‌کند، آنان به صورت ساقه‌ها، شاخه‌ها و برگ‌ها و به شکل قسمت‌های دیگر درختان درمی‌آیند. حالا به کارت‌هایی که در دست من است خوب دقت کنید و با حروف به هم ریخته در آن، کلمه‌های مناسب درست کنید[19].

ه ا د ی ت ر ت س گ ا ر ی ا ی د خ ا د ی ی ق ن ت ر م ح پ ر ز و ی ی ت و ق ی ش ر ک

بچه‌ها حالا که کلمه‌ها را خوب تشخیص دادید خیلی ممنون از همه شما. بچه‌ها! به تابلو خوب دقت کنید. من چند عبارت را در تابلو می‌نویسم. شما جای خالی را با کلمه‌های مناسب بالا پر کنید[20].

[19] مربی کارت‌ها را دو رو درست می‌کند؛ یک رو حروف به هم ریخته و یک طرف آن کلمه کامل رامی‌نویسد. هدایت، رستگاری، پیروزی، تقوا، یقین، یاد خدا، رحمت، شکر، بر اساس این آیات قرآنی: «لعلکم تهتدون،‌ لعلکم تتقون، لعلکم توقنون؛ لعلکم تذکرون، لعلکم ترحمون، لعلکم تشکرون. [20] مربی به صلاح دید خودش مقداری برای بچه‌ها توضیح می‌دهد.

26
اگر به قدرت و عظمت آفرینش خدا پی ببریم، موجب …… ما به کارهای خوب می‌شود.

اگر به قدرت و عظمت آفرینش خدا پی ببریم، موجب …… ما در دنیا و جهان آخرت می‌شود. اگر به قدرت و عظمت آفرینش خدا پی ببریم، موجب …… الهی برای ما در تمام مراحل زندگی می‌شود.

اگر به قدرت و عظمت آفرینش خدا پی ببریم، موجب …… می‌شود. اگر به قدرت و عظمت آفرینش خدا پی ببریم، موجب …… ما در کارها می‌شود.

اگر به قدرت و عظمت آفرینش خدا پی ببریم، موجب …… ما می‌شود. اگر به قدرت و عظمت آفرینش خدا پی ببریم، موجب ……ما در کارها می‌شود

اگر به قدرت و عظمت آفرینش خدا پی ببریم، موجب …… ما می‌شود. اگر به قدرت و عظمت آفرینش خدا پی ببریم، موجب …… ما در مقابل نعمت‌های خدا می‌شود.

با هم بگوییم: «الحمد لله رب العالمین» در خاتمه شعری را با یکدیگرهم‌خوانی می‌کنیم.

شکر خدای مهربان و دانا پروردگار خالق و توانا بر درد بندگان، دوا تو هستی تنها امید من، خدا تو هستی

من بنده همیشه تو هستم تنها تو را، تنها تو را پرستم امیدوارم شما در تمام مراحل زندگی در سایه خداوند باشید. ان‌شاءالله

والسلام علکیم و رحمه الله و برکاته
27

راهنمایان

اول هر کار بسم الله الرحمن الرحیم

به نام خداوند بخشنده مهربان سلام علیکم، حالتان چطور است؟ آماده هستید برنامه را شروع کنیم؟ به این داستان توجه کنید.

تعطیلات عید تمام شده بود. آقای معلم از یکی از شاگردان خواست تا خاطرات تعطیلات نوروز خود را بخواند. محمدی جلوی تخته رفت و رو به بچه‌ها ایستاد. او شروع به خواندن خاطره خودش کرد. روز 22 بهمن در مسجد، مراسم جشن برگزار شده بود. فرمانده پایگاه محل به حاضران در مجلس مژده داد که قرار است امسال عید نوروز عده‌ای را به صورت خانوادگی برای بازدید از مناطق عملیاتی به جنوب کشور ببرند. همهمه مسجد را پُر کرده بود. سرانجام عده‌ای از خانواده‌ها از جمله خانواده من اعلام آمادگی کردند.

روز 26 اسفند، جلوی مسجد محله غلغله‌ای بود. انگار که می‌خواستند به جبهه بروند. نیروهای پایگاه سنگ تمام گذاشته بود. اسفند دود کرده بودند. همه از زیر قرآن عبور کردند. من هم به اتفاق پدر و مادرم از زیر قرآن عبور کردیم. از این‌جا تا جبهه یک روز و نیم راه بود. به اهواز که رسیدیم، فرمانده پایگاه برای انجام کارهای مربوط به این سفر پیاده شد و گفت که به ما ملحق می‌شود. ما دو اتوبوس بودیم. با این که مدّت زیادی را در راه بودیم به علت توقف‌های خوبی که داشتیم، خسته نبودیم.

28
چند ساعتی از صبح نگذشته بود. اتوبوس‌ها متوقف شدند. راننده‌ها گفتند که قرار است در این‌جا شما را پیاده کنیم و برگردیم. هنوز از فرمانده پایگاه خبری نبود. همه پیاده شدند. افراد سرگرم گفت وگو بودند. هوا هنوز گرم نشده بود. از دور چادرهای محل استقرار به چشم می‌خورد. شاید چهار کیلومتر با ما فاصله داشت. من و چند نفر دیگر از بچه‌ها از پدر و مادرمان اجازه خواستیم که خودمان به سمت آن چادرها برویم. بعضی از والدین اجازه دادند، ولی پدر من و پدر یکی دیگر از بچه‌ها مخالفت کردند و گفتند که این‌جا خطر انفجار مین وجود دارد. بنابراین به هیچ وجه بدون راهنما نمی‌شود این مسیر را طی کرد.

بعضی از پدرها به ارشد گروه که در هماهنگی کارها به فرمانده پایگاه کمک می‌کرد، مراجعه کردند. او گفت:‌ «اوضاع طبق برنامه است. فقط اتوبوس‌ها کمی زودتر از ساعت مقرر به این‌جا رسیدند. از آن‌جا که من به منطقه آشنا نیستم، باید منتظر راهنما باشیم. یکی از پدرها گفت:‌ «بابا! راهی نیست، ما خودمان می‌رویم. ارشد گفت:‌ «شتاب نکنید. طبق برنامه کارها انجام می‌شود. به جهت خطر انفجار مین از شما تقاضا می‌کنم که حوصله کنید.» در همین حال از دور یک ماشین وانت به چشم خورد که به سمت آنان می‌آمد. وقتی ماشین نزدیک آنان متوقف شد، دو نفر پیاده شدند. چهره‌شان آشنا نبود. بعد از سلام و احوالپرسی یکی از آن دو که خود را آقای حسنی معرفی کرد، گفت: ‌«من در خدمت شما هستم تا به محل اسکان برویم.» من به دوستم گفتم ما که این آقا را نمی‌شناسیم. از کجا معلوم که منطقه را بشناسد و ما را به سلامت به مقصد برساند. لابد دیگران هم این سؤال برایشان مطرح شده بود. چون یکی از پدرها گفت: ‌«شما از طرف چه کسی آمده‌اید.» آقای حسنی گفت: «من عذرخواهی می‌کنم. قبل از همه باید نشانه اعتماد را به شما نشان می‌دادم. برگه مأموریت گروه شما را فرمانده پایگاه به من داد. این برگه را می‌گویم.» با دیدن برگه مأموریت، خیال همه راحت شد. یکی پرسید که فرمانده پایگاه خودش کجاست؟ ‌گفت: «با هم حرکت کردیم. او با ماشین آذوقه می‌آید. برای همین سرعتش کم‌تر است. ما برای این که شما کمی زودتر از

29
ساعت مقرر به این‌جا رسیده‌اید، خسته نشوید زود آمدیم. حالا آماده ‌شوید و وسایل خود را در عقب وانت بگذارید. ما پیاده می‌رویم چون که راهی نیست. آقای حسنی توصیه‌های لازم را کرد. همگی به همراه خانواده‌هایمان به سمت محل استقرار به راه افتادیم.

حالا دوستان می‌خواهم از شما سؤال کنم. اگر افراد خودشان بدون راهنما می‌رفتند، چه می‌شد؟‌ بله دوستان! ابتدا که دلهره داشتند و دچار اضطراب بودند. همچنین ممکن بود به جهت اصابت با مین نقص عضو و یا کشته ‌شوند. وقتی برای سفر چند روزه در یک منطقه نیاز به راهنما داریم، آیا در دنیا و زندگی چندین ساله در این جهان برای این که راه درستی را برویم تا خوشبخت شویم، نیاز به راهنما نداریم؟ چه کسانی راهنمای ما هستند[21]؟‌

حالا که پیامبران راهنمایان ما هستند، آن‌ها چه ویژگی‌ها و صفاتی دارند؟ بله عزیزان خوب! برخی صفات خوبی را گفتید.

ما هم می‌خواهیم بعضی دیگر از صفات پیامبران را یاد بگیریم. برای این کار کلاس را به دو گروه تقسیم می‌کنم و از هر گروه سؤال‌هایی می‌پرسم. ت ا ع ط ا

ز ا ب ر م ه [21] اگر جواب را گفتند مربی سریع خط فانتزی را تکمیل می‌کند و اگر جواب را نگفتند مرحله به مرحله پیش برود.

30
ف ت ظ ن ا

ر ص ب ر هـ ا ب ن م

ع ت ا ب د حالا از گروه اول می‌پرسم که پیامبران از چه چیزی اطاعت می‌کردند؟

آفرین، از دستورهای خداوند متعال آیا می‌توانید داستانی از یکی از پیامبران نقل کنید که میزان پیروی او را نشان بدهد.

من راهنمایی می‌کنم. داستان پیامبری که مأمور شد پسرش را ذبح کند؟ بله، داستان حضرت ابراهیم(ع) با ذکر یک صلوات آماده می‌شویم تا یکی از دوستان گروه یک این داستان را تعریف کند.

این داستان روحیه اطاعت و پیروی کامل حضرت ابراهیم(ع) را نشان می‌دهد. کلمه بعدی را از گروه دوم می‌پرسم.

پیامبران در مقابل چه چیزهایی صبر داشتند؟ «در مقابل سختی‌ها و شکنجه‌ها» آیا می‌توانید داستانی از پیامبر خودتان و مردم قریش بگویید؟ با ذکر صلوات دیگر آماده می‌شویم تا یک نفر از گروه دو داستان را تعریف کند.

در اثر اذیت و آزار بیش از اندازه مشرکان قریش در مکه، پیامبر(ص) از مکه به سمت طائف رفت تا اسلام را بر اهل طائف معرفی کند، بلکه آن‌ها ایمان بیاورند. پیامبر(ص) در طائف مورد بی‌مهری رؤسای آن‌ها قرار گرفت. هنگام بازگشت مردم که با رد دعوت توسط بزرگان خود، گستاخ شده بودند در دو طرف خیابان صف کشیدند و با سنگ به آن حضرت می‌زدند به گونه‌ای که پاهای آن حضرت مجروح شد، ولی آن حضرت تمام این مشکلات را تحمل کرد تا اسلام پیشرفت کند[22]. صفت بعدی را گروه یک جواب بدهد. آیا پیامبران مبارزه می‌کردند؟ با چه چیزهایی مبارزه می‌کردند؟

[22] شیخ عباس قمی، منتهی الامال، مطبوعات حسینی، قم، 1373، ص52.
31

آفرین بر دوستانمان، اما در این قسمت از برنامه خودم یک داستان تعریف می‌کنم. برای همین باید آماده سفر باشید چون می‌خواهیم سفر کنیم. به زمان حضرت ابراهیم(ع) که با ظالم زمان خودش که اسمش نمرود بود، مبارزه جانانه‌ای کرد[23]. در شهری که ابراهیم(ع) زندگی می‌کرد شخصی به نام نمرود حکمرانی می‌کرد. مردم او را و بت‌های گوناگون را می‌پرستیدند.

آن روزها در آن شهر رسم بود که هر سال یک روز جشن همگانی بگیرند. مردم حتی، نگهبانان بت‌خانه‌ها به بیرون از شهر می‌رفتند و غروب به شهر باز می‌گشتند. یک سال وقتی همه شهر را ترک کردند، ابراهیم(ع) که هنوز نوجوانی شانزده، هفده ساله بود، داخل بت‌خانه اصلی شهر شد و تمامی بت‌ها را غیر از بت بزرگ شکست و تبر را به گردن بت بزرگ انداخت. او در چند بتخانه کوچک دیگر شهر هم، همین کار را تکرارکرد. [23] مربی داستان را با هیجان برای کلاس نقل می‌کند. در ضمن نتیجه‌گیری اخلاقی از داستان، به وظیفه انسان‌ها در مبارزه با استکبار هم اشاره نماید.

32
هنگامی که مردم شهر بازگشتند و آن وضع را مشاهده کردند، همه گفتند کار ابراهیم است. چون اولا او همراه ما نیامد. همچنین او همیشه به ما می‌گفت که دست از پرستش بت‌ها بکشیم. نمرود که خیلی عصبانی شده بود، دستور داد که قاضی حکومت او را محاکمه کند.

ابراهیم(ع) به قاضی گفت:‌ «مگر نه این است که شما می‌گویید هر یک از این بت‌ها خدایند‌ و سرنوشت همگان در دست این خدایان است. آیا بت بزرگ که تبر بر دوش دارد، ناتوان است تا این خدایان کوچک‌تر را خرد کند؟ اگر ناتوان است، پس ادعای شما باطل است. اگر هم ناتوان نیست از او بپرسید!» قاضی نتوانست او را محکوم کند. نمرود هم راضی نمی‌شد که ابراهیم آزاد باشد. برای همین دستور داد تا او را زندانی کنند[24].

صفت بعدی را از گروه دوم می‌پرسم:‌ آیا پیامبران با افراد به خشونت رفتار می‌کردند یا به مهربانی؟‌ احسنت، پیامبران با افراد مهربان بودند. مانند پیامبر اسلام، حضرت محمد(ص) خیلی مهربان بود. یکی از داستان‌هایی که از آن حضرت دراین باره نقل شده است این است که روزی از روزها یک فرد عرب نزد آن حضرت آمد. زمانی که او به نزد پیامبر(ص) رسید ردایی را که آن حضرت روی دوش انداخته بود، گرفت و آن را به شدت کشید به طوری که لبه آن، گردن حضرت را کبود کرد. مرد عرب گفت: «یا رسول الله! امر کن تا از مال خدا که نزد تو است به من بدهند.» رسول خدا(ص) به او لبخندی زد. پس از آن دستور داد که به او عطایی کنند[25].

حالا نوبت به هر دو گروه رسید که بگویند در باره پیامبر و نظافت و پاکیزگی چه می‌دانند؟ احسنت،‌ لباس پیامبر اسلام(ص) همیشه مرتب و پاکیزه بود و پیوسته از عطر استفاده می‌کرد. پیامبر(ص) همیشه مسواک می‌زد. روزی به حضرت علی(ع) [24] موسوی گرمارودی، داستان پیامبران، ج1، انتشارات قدیانی، تهران، 1376، ص88 با دخل و تصرف.

[25] محمد جواد نجفی، ستارگان درخشان، کتابفروشی اسلامیه، تهران، چاپ ششم، 1362، ج1، ص26.
33

فرمود: «ای علی! مسواک کن، چون مسواک کردن موجب پاکی دهان و رضایت خداوند است[26].» اما صفت آخر را خودم می‌گویم: پیامبران همگی در انجام عبادت خداوند،‌ بسیار جدّی بودند.

آیا می‌دانید حضرت موسی(ع) برای عبادت پروردگار و سخن گفتن خدا با او به کجا می‌رفت؟ به «کوه طور» حضرت محمد(ص) قبل ازبعثت به کجا می‌رفت که در همان جا هم به رسالت مبعوث شدند؟ «غار حرا»

بعد از مبعوث شدن پیامبر(ص) هم مادامی که حضرت در مکه بود، مردم شاهد عبادت ایشان و حضرت علی(ع) و حضرت خدیجه بودند. در مدینه نیز نمازها را مردم به امامت ایشان در مسجد النبی اقامه می‌کردند. با تشکر از دو گروه که پاسخ سوال‌های ما را دادند.

حالا می‌خواهیم بدانیم پیامبرانی که این صفات را دارند چه وظایفی به عهده آن‌ها است. بعضی از این وظایف را از جدول به دست می‌آوریم. این جدول 23 خانه دارد. شماره‌های آن پراکنده است و به ترتیب نیست. حروف پاسخ‌ها را در خانه‌های داده شده می‌نویسم.

سؤال‌ها: حضرت ابراهیم(ع) با چه وسیله‌ای بت‌ها را شکست؟ تبر (1، 2 و 3)

اصول دین مربوط به جهان دیگر کدام است؟‌ معاد (4، 5، 6 و 7) امام اول شیعیان کیست؟ علی (8، 9 و10)

به خواندن و قرائت قرآن چه می‌گویند؟ تلاوت(11، 12، 13، 14 و15) نام سوره‌ای از قرآن که به معنی آهن است، چیست؟ حدید(16، 17، 18 و19)

[26] حسن بن علی حرانی، تحف العقول، اسلامیه، تهران، چاپ 1402 قمری، ص14.
34

یکی ازکلمه‌های قرآن که به معنی زندگی می‌باشد،‌چیست؟ حیات(20، 21، 22 و23)

حرف «ت» را در خانه‌هایی که علامت ؟ گذاشته‌ام، می‌نویسم. هر ردیف افقی یک کلمه است که از کنار هم گذاشتن حروف آن کلمه ساخته می‌شود. چند لحظه به دوستان وقت می‌دهیم تا کلمه‌ها را پیدا کنند. تربیت

اتحاد توحید

تعلیم عدالت می‌باشد.

حالا که با بعضی از وظایف پیامبران آشنا شدیم، بگویید آیا ما باید پیرو پیامبران باشیم، یا نه؟ بله، صدا ضعیف است.
35

حرف‌های آنان را گوش کنیم، یا نه؟ بله در میان پیامبران، بعضی‌ بودند که وظیفه سنگین‌تری نسبت به دیگر پیامبران داشتند. آن‌ها با خود کتاب آسمانی هم آورده بودند . یک لقب مخصوص هم داشتند. چه کسی می‌داند؟

حالا من چند اسم از پیامبران را روی تخته می‌نویسم و چند کتاب آسمانی را هم می‌نویسم. یکی از دوستان بیاید و کتاب هر پیامبر را به اسم کتاب آسمانی آن پیامبر وصل کند. بعضی از پیامبران که کتاب آسمانی ندارند، اسمشان تنها می‌ماند. محمد(ص) سلیمان(ع) موسی(ع) یوسف(ع) عیسی(ع) یونس(ع) ابراهیم(ع)

تورات صحف قرآن انجیل حالا که می‌دانیم کتاب آسمانی پیامبر اسلام(ص) قرآن است. یک شعر را با هم می‌خوانیم[27].

من آرزو دارم که روزی مثل پدر قرآن بخوانم

[27] این شعر از قبل تکثیر شود و در اختیار دانش‌آموزان قرار گیرد.
36

در گوشه‌ای بنشینم آرام از قصه‌های آن بخوانم

من خوب می‌دانم که قرآن از هدیه‌های آسمان است

هر حرف زیبایی که دارد حرف خدای مهربان است

قرآن برایم مثل باغی است باغی پر از گل‌های خوشبو

باید همیشه دوست باشم مانند یک پروانه با او[28]

یک دعا و پایان درس: خدایا، ما را از پیروان حقیقی پیامبر اسلام(ص) قرار بده!

[28] افسانه شعبان نژاد.
37

انتظار

بچه‌های خوب سلام! حال شما خوب است؟‌ امیدوارم در همه حال موفق و پیروز باشید. با یک صلوات برای سلامتی امام زمان(عج) برنامه را شروع می‌کنیم: «اللهم صل علی محمد و آل محمد»

به این شعر توجه کنید. شب چی می‌شه؟ تموم می‌شه روز چی می‌شه؟ پیدا می‌شه

حق چی می‌شه؟‌بر پا می‌شه ظلم چی می‌شه؟‌رسوا می‌شه وقتی که شب تموم می‌شه وقتی که روز پیدا می‌شه

وقتی که حق بر پا می‌شه کی رهبر دنیا می‌شه؟! حضرت صاحب الزمان(عج) رهبر خوب و مهربان

دشمن کل ظالمان و حامی مبارزان صاحب زمان چه وقت می‌آد؟ رهبر ما چه وقت می‌آد؟

وقتی خدا به او بگه که بهر ما ظاهر بشه خیلی ممنون. حالا من خط‌هایی در تابلو می‌کشم. شما با وصل کردن خط‌ها به هم کلمه مورد نظر را به دست آورید.

38
آفرین، احسنت، دوستتان را که کلمه مورد نظر را به دست آورد، خوب تشویق کنید: طیب طیب الله زنده باشی ان‌شاءالله

بله،کلمه مورد نظر ما «امام» است. بچه‌های خوب! آیا می‌دانید این اعداد چه ربطی به امامان:‌ دارد. 12 11 1

بله آفرین، 12 نفر امام داریم. آفرین 11 نفر از امامان شهید شدند و 1 امام هم زنده است. آن امام که زنده است، اسمش چه هست؟ امام زمان(عج)

من اعدادی را در تخته نوشته‌ام. شما آن را با صدای بلند بخوانید. اگر این عددها را با دقت به هم وصل کنید، یک کلمه به دست می‌آید. حالا من مقداری به شما کمک می‌کنم تا شما خوب تشخیص دهید.

39
بله، کلمه مورد نظر ما «غیبت» است.

بچه‌ها معنای غیبت در باره امام زمان(عج) را می‌دانید؟‌ شما اگر به این تصاویر خوب دقت کنید، معنای غیبت امام زمان(عج) را می‌فهمید[29]. آفرین بر همه شما که خوب توضیح دادید.

آیا خورشید اگر پشت ابر باشد، می‌گوییم خورشید نیست و یا اگر شب باشد، می‌گوییم خورشید وجود ندارد؟ همه می‌دانیم‌که شب باشد یا روز، ابر باشد یا نباشد، خورشید وجود دارد. حالا من یک حدیث در تابلو می‌نویسم. شما دو کلمه عالم و خورشید را به آن اضافه کنید و حدیث را کامل کنید.

امام مثل………… است که برای تمام……….. می‌درخشد. امام مثل خورشید است که برای تمام عالم می‌درخشد[30].

[29] مربی عکس کوه و ابر و خورشید رادر تابلو می‌کشد. [30] الامام کالشمس الطالعه للعالم (علی بن موسی الرضا7 بحارالانوار، ج 25، ص 123، باب4.

40
همان طور که بودن خورشید در پشت ابر، برای هیچ کس قابل انکار نیست، وجود امام(ع) در عالم آفرینش و برای تک تک انسان‌ها، قابل انکار نیست.

خُب با این توضیحات و تصاویر چه کسی از شما معنای غیبت امام زمان(عج) را فهمید؟ درود بر شما! طیب طیب الله زنده باشی ان‌شاءالله

پس معلوم شد که «غیبت» امام زمان(عج) به معنای نبود امام نیست، بلکه غیبت، تنها آشکار نبودن امام است.مثل خورشید در تصویر بالا که در پشت ابر است. امام زمان(عج) هم مثل خورشید است که پشت ابر مانده است، ولی گیاهان و موجودات عالم از آن استفاده می‌برند.

بله بچه‌ها! خورشید ‌چون حقیقتش نور افشانی است، حتی اگر در پس ابرها هم باشد، عالم را با نورش و گرمایش بهره‌مند می‌کند، به طوری که روز ابری، هرگز مانند شب تاریک نیست، گرچه با روز آفتابی فرق دارد. درست به همین دلیل است که وقتی از امام صادق(ع) سؤال شد:‌ «چگونه مردم از امام غایب و پنهان بهره می‌برند؟» فرمود: «‌همان گونه که از خورشید، زمانی که در پس ابرها قرار می‌گیرد، بهره‌مند می‌شوند[31].» حالا که فهمیدیم امام زمان (عج) وجود دارد و همیشه در کنار ما هست و ما در تمام شبانه روز از آن امام بهره می‌بریم، یک وظیفه مهم در مقابل امام داریم. برای آن که بدانید وظیفه ما چیست، به کارتی که در دست من است خوب دقت کنید.[32]

احسنت، دوستتان را تشویق کنید.

طیب طیب الله، با امام باشی ان‌شاء الله، زنده باشی ان‌شاء الله [31] بحارالانوار، ج 23، ص 6، باب 1.

[32] مربی قبلا دو تا کارت را آماده کرده یکیی سفید و دیگری کلمه انتظار را بر روی آن نوشته مثل کارت‌های بالا مرحله به مرحله به بچه‌ها نشان می‌دهد و در هر مرحله مربی پاسخ دانش‌آموزان را می‌شنود.
41

بله، کلمه مورد نظر ما انتظار است. بچه‌های خوب! آیا می‌دانید معنای انتظار چیست؟ انتظار به معنای چشم به راه بودن می‌باشد.[33]

بچه‌های خوب و دوست داشتنی! چشم به راه بودن خالی که به درد نمی‌خورد. من یک جمله هم به آن اضافه می‌کنم. چشم به راه بودن زمانی معنا دارد که همراه با دوست داشتن باشد تا برای ما دارای فایده باشد. مثلاً کسی را که دوست دارید و منتظرش هستید و برای آمدن او لحظه‌شماری می‌کنید، ولی شخصی را که دوست ندارید، اگر هم بیاید شما زیاد خوشحال نمی‌شوید.

انتظار دو گونه است:‌ من فقط حرف اول رامی‌نویسم. شما کلمه کامل را برای من بیان کنید.

خ ب

قبل از این که شما دو تا کلمه را تشخیص بدهید، یک مثال برای شما می‌زنم تا به راحتی کلمه‌ها را حدس بزنید. مادر شما به مسافرت رفته است. شما و برادرتان در خانه هستید. تلفن زنگ می‌خورد. گوشی را برمی‌دارید. می‌فهمید که مادرتان است. بعضی از شما می‌گویید که خانه را خوب تمیز کنیم، ولی بعضی از شما می‌گوید که رها کنید. مادر می‌آید و خودش خانه را تمیز می‌کند. حالا شما بگویید کدام یک از بچه‌ها کار درست انجام می‌دهند؟‌

با توجه به این مثال انواع انتظار را در تابلو نوشتم. برای ما بگویید خ خوب ب بد

حالا من در باره دو نوع انتظار مقداری توضیح می‌دهم و شما هم خوب گوش کنید [33] فرهنگ عمید، ج1، ص 239، چاپخانه سپهر.

42
خوب: انتظار خوب و سازنده وسیله حرکت دهنده برای تلاش و کوشش است و به انسان نیرو و روحیه می‌دهد. در انتظار خوب، انسان همیشه آماده باش است و تلاش می‌کند که به وضعیت بهتر برسد. انسان منتظر، هر لحظه احتمال می‌دهد که امام زمان(عج) ظهور می‌کند و او در مقابل کارها باید جواب‌گو باشد. بنابراین به وظایف خود خوب عمل می‌کند.

بد: در انتظار بد، مردم اعتقاد دارند که اگر امام زمان(عج)‌ بیاید خودش همه چیز را درست می‌کند. بنابراین به وظایف خود، مثل امر به معروف و نهی از منکر عمل نمی‌کنند وآمدن امام مهدی(عج) را بزرگ‌ترین وسیله برای دفاع از کار خود و بزرگ‌ترین راه برای توجیه کارهای بد خود می‌دانند. آنان می‌گویند که نجات بشر فقط در آخرالزمان انجام می‌شود و نه الان؛ آن هم به دست خود امام زمان(عج) و نه هیچ کس دیگر. کسانی که این گونه فکرها را به وجود می‌آورند، یا افراد ساده و جاهلی هستند که به دنبال ثروت و مقام هستند و در جامعه ناامیدی و دل‌مردگی را به وجود می‌آورند. یا افرادی متحجّری می‌باشند که به اسلام ضربه‌های سنگینی وارد می‌کنند.

حالا که انواع انتظار را دانستیم ما باید جزء کدام قسم باشیم؟ آفرین، «انتظار خوب» تلاش کنیم و به وظایفمان عمل کنیم.

آیا می‌دانید انتظار چه فضیلت‌هایی دارد؟‌ من جدولی را در تابلو می‌کشم. جواب سؤال‌ها را در خانه‌های مربوطه قرار می‌دهم.
43

نیمه بازی در والیبال را چه می‌گویند[34]؟ ست(16) نام دیگر بازرگان چیست؟ تاجر (8، 18، 14 و10)

نماز به وقت خواندن را چه می‌گویند؟ ادا (4، 19 و15) منبع باران در آسمان کدام است؟ ابر (17، 11 و2)

کدام کلمه به معنی پاکیزگی است؟ نظافت (5، 13، 1، 6و9) مغز تمام عبادت‌ها چه نام دارد؟ دعا (19، 7 و12)

یازدهمین حرف فارسی کدام حرف می‌باشد؟ ز (3) [34] دو حرف «ست» در خانه 16 با هم جا می‌گیرند.

44
خیلی ممنون حالا حرف اول را بنویسید و چهار تا چهار تا بشمارید تا تمام حروف جدول تمام شود. آن گاه حرف‌های به دست آمده را کنار هم قرار دهید تا پیام جدول که یکی از فضایل انتظار است به دست آورید.

پیام:‌ حضرت محمد(ص) می‌فرماید: «انتظار فرج از عبادات است». آفرین بر شما! که پیام جدول را به دست آوردید. امیدوارم شما هم از منتظران واقعی امام زمان(عج) باشید. ان‌شاءالله

ما هم منتظر واقعی امام زمان(عج) باشیم و کارهای خوبی را باید برای آمدن آن امام مهربان انجام دهیم. چه کسی می‌داند باید برای آمدن امام زمان(عج) چه اعمالی را انجام دهیم تا از منتظران واقعی امام زمان(عج) باشیم؟

برای این که جواب این سؤال را بدهیم سراغ یک مسابقه می‌رویم. سه نفر از شما می‌تواند در مسابقه شرکت کنند.

به هر کدام سه کارت می‌دهم که حروف به هم ریخته را در کارت‌ها نوشته‌ام. شما با این حروف به هم ریخته کلمه‌های مورد نظر را به دست بیاورید و در جای خالی قرار دهید. ش ا خ ت ن ق ح ق و ص ق ه د ی ا د د ا ع .

ا ا ت د ح ا ع ت ا ط و ا ج ا ت ب ا ا م ه د . درود بر شما که کلمه‌ها را تشخیص دادید.

خُب حالا نوبت این است که کلمه‌ها را در جاهای خالی قرار ‌دهید[35]. بله بچه‌ها! هر چیزی آداب و راه و روشی دارد. انتظار امام زمان(عج) هم آدابی دارد و منتظران واقعی امام زمان(عج) هم باید دارای این صفات باشند.

1. [35] مربی جمله‌های زیر را بر روی تخته می‌نویسد تا دانش‌آموزان جاهای خالی را کامل کنند. جواب جاهای خالی عبارتند از:‌ شناخت، یاد، صدقه، دعا، حقوق، واجبات، آماده، اتحاد، اطاعت.

45
2. ما باید نسبت به امام دارای …………… کافی باشیم.

3. همیشه به …………… امام زمان(عج) باشیم. 4. هر روز برای سلامتی امام زمان(عج) …… بدهیم

5. بعد از نمازها برای تعجیل فرج و سلامتی امام عصر(عج) …. کنیم. 6. در تمام کارها باید…………. دیگران را رعایت کنیم.

7. سعی کنیم از کارهای بد و حرام دور بمانیم و ……… دینی را انجام دهیم. 8. برای آمدن امام زمان(عج) … باشیم.

9. …. و با هم بودن شیعیان را سر لوحه زندگی خود قرار دهیم. 10. ازمراجع تقلید و ولی فقیه که از نایبان امام عصر(عج) هستند، …. کنیم.

حالا خیلی از شما ممنونم که کلمه‌ها را درست کردید و در جای خود قرار دادید. در پایان برای ظهور و فرج امام زمان(عج) همه باهم دعای امام زمان را می‌خوانیم.

46
47

ولایت و رهبری

دوستان! سلام علیکم

اول هرکار: «بسم الله الرحمن الرحیم» یعنی به نام خداوند بخشنده مهربان

خوب عزیزان! حال شما چطور است؟ معلوم است که خوبِ خوب است، چون صدایتان خیلی بلند است و همه محله فهمیده‌اند که عده‌ای از بچه‌های خوب آمده‌اند در کلاس تا مطالب سودمند یاد بگیرند. در آغاز می‌خواهم از کارت‌های «کدام به کدام ربط دارد»، استفاده کنم. من این کارت‌ها را به تخته نصب می‌کنم، یکی از شما دانش‌آموزان بیاید و کارت مربوط را زیر کارت بالایی نصب کند[36].

ناخدا

معلم

مدیر مدرسه

خلبان

رئیس جمهور

پیامبر مبصر کلاس

امام

کمک ناخدا

معاون رییس جمهور

امام

ناظم

معاون مدرسه متشکرم از دوست خوبمان که کارت‌ها را این گونه مرتب کرده است.

ناخدا

معلم

مدیر مدرسه

خلبان

رئیس جمهور

پیامبر کمک ناخدا

مبصر کلاس

ناظم

کمک‌خلبان

معاون رییس‌جمهور

امام

[36] اگر امکان نصب کارت با آهن‌ربا روی تخته وجود ندارد، مربی می‌تواند روی تخته آن‌ها را بنویسد تا دانش‌آموزان با خط کشیدن آن‌‌ها را به هم مرتبط کنند.
48

اگر خلبان، ناخدا، مدیر مدرسه و رییس جمهور بدون جانشین باشند چه می‌شود؟ [37] از دوستمان تشکر می‌کنیم.

دوستان اگر روزی یک ناخدای کشتی که از جای خیلی با صفا و خوب خبر دارد،‌ مردم را تشویق کند که با او به سفر بیایند. در صورتی که گفته‌های او در مردم تأثیر کند و آنان سوار کشتی او شوند تا به جای خوش آب و هوا برسند، امّا اگر بعد از حرکت کشتی در تاریکی شب مقداری که در دریا راه رفتند، کشتی توقف کند. همه سراسیمه از کابین‌های خود بیرون می‌آیند و می‌پرسند که چه شده است؟ آن‌گاه ناخدا بگوید که مأموریتم تمام شده است و باید جای دیگری بروم و از این جا به بعد دیگر نمی‌توانم همراه شما باشم. سر و صدای مسافران بلند می‌شود و می‌گویند: برای چه ما را به این‌جا آورده‌ای؟ ‌تو که نمی‌توانستی ما را به مقصد برسانی، چرا ما را تشویق به آمدن کردی؟‌ ما که نمی‌توانیم خودمان کشتی برانیم. در نتیجه همه مسافران احساس سرگردانی خواهند کرد.

[37] معلم می‌تواند از تک تک این موارد سؤال کند که اگر دارای جانشین نباشند، چه می‌شود.
49

ولی دوستان! اگر ناخدا، ناخدای ماهر دیگری را جای خود بگذارد، این نگرانی پیش نخواهد آمد و مردم آسوده خاطر به سفر خود ادامه خواهند داد . اگر گفتید چرا؟ چون کار ناخدای اصلی را جانشین او ادامه خواهد داد. حالا بگویید که چرا پیامبر باید دارای جانشین باشد؟

چه کسی داوطلب است تا جواب بدهد؟ بله دوستان! پیامبر(ص) از روزی که مبعوث شد و رهبری و هدایت مسلمان‌ها را به عهده گرفت، می‌دانست که مثل همه آدم‌ها روزی از میان مردم خواهد رفت و باید شخصی به جای او باشد که مثل پیامبر جامعه را به سوی خداوند هدایت کند.

اگر پیامبری بدون جانشین باشد، دین او از بین خواهد رفت و دستورهای او فراموش خواهد شد. برای همین بود که خداوند به پیامبر اسلام(ص) دستور داد تا در روز

جانشین خود را معرفی کند. چه نوشتم؟‌ با چند خط معلوم می‌شود.

پیامبر چه کسی را معرفی کرد؟ بله، حضرت علی(ع)

50
مجموعاً پیامبر اسلام(ص) چند جانشین دارد؟بله[38]،

آیا اسم همه امام‌ها را بلدید؟‌با هم شعر زیر را می‌خوانیم. [39] ای یــار بـا شهـامــت بــگــو تـو از امـامت

امامـت در دیــن مــا دارد دوازده پــیـشوا اول آن‌ها، عـلــی(ع) آمــده بعــد از نــبی

امام دوم، حــسن(ع) فرزند آن صـف شکن سوم، حسیـن شـهیـد که چــون ستاره تابید

چهارم، زین‌العابدین فــخــر زمان و زمـین امــام پـنـجــــم مــا امـــام دیـــن خــــدا

مــحمــد بــاقر است با دانش و طاهر اسـت جعــفر صادق، ششم کــاظـم، امــام هفتــم

امــام هشتـــم، رضا رضـا بــه حکــم قضــا نــهـم، مـحـمد تقـی دهـــم، عـلــی النقــی

یــازدهـم پـیـــشـوا در ره دیــن خــــــدا امام حسن عســکری نـــمـــونــه رهبـــری

دوازدهم غایب است بهــر نبــی نایب است مهدی صاحب زمــان اوسـت خدا را نـــشان

ظــاهــر شـود زمانی روشــن کنــد جهانــی

حالا که معلوم شد جانشین‌های پیامبراسلام(ص) چند نفرند و اسامی آنان را یاد گرفتید، به دایره‌هایی که روی تابلو می‌کشم توجه کنید. [38] مربی خط فانتزی غدیر را به گونه‌ای پاک می‌‌کند که عدد 12 باقی بماند.

[39] در صورت امکان مربی شعر را از قبل تکثیر کند و در اختیار دانش‌آموزان قرار دهد و یا در لوحی به خط درشت بنویسد و بر تخته آویزان کند.
51

اکنون در دایره‌ها حروف پراکنده قرار می‌دهم. چند لحظه وقت می‌دهم تا همه دقت کنند. کسانی که کلمه‌ها را پیدا کردند، دست بلند کنند تا هر کدام را که اشاره می‌کنم، بیان کنند. دایره شماره 1 را یکی از دوستان بیان کند. بله، «‌داناترین»

امامان ما از همه داناتر بودند وجواب همه سوال‌ها را می‌دانستند. ابوذر غفاری می‌گوید: روزی با حضرت علی(ع) از بیابان رد می‌شدیم که دیدیم مورچه‌های زیادی مثل سیل سرازیرند و به دنبال جمع کردن غذا می‌باشند. از دیدن این منظره هوش از

52
سرم رفت و گفتم:‌ «الله اکبر، چقدر بزرگ است خدایی که شمارش این مورچگان را می‌داند و از تعداد آن‌ها با خبر است.»

امام علی(ع) نگاهی به من انداخت و فرمود: «این حرف را نزن، بلکه بگو چقدر بزرگ است آن خدایی که این مورچگان را آفریده است. قسم به آن خدایی که تو را آفرید، من از تعداد این مورچه‌ها آگاهم[40]». امیرالمؤمنین(ع) به جهت علم زیادی که داشت، در روزهای آخر عمرشان خطاب به مردم فرمود: قبل از آن که مرا از دست بدهید، هر چه می‌خواهید از من بپرسید[41]. کلمه دوم در دایره شماره 2 را دوست دیگرمان بگوید.

بله، «شجاع‌ترین» امامان ما شجاع‌ترین افراد زمان خود بودند، حتی دشمنان هم به شجاعت امامان اعتراف داشتند. مثلاً در باره حضرت علی(ع) چون قدرت نبرد با آن حضرت را نداشتند، ناچار شدند در وقت اقامه نماز از پشت سر ضربه به او بزنند تا شهید شود.

کلمه بعدی توسط دوست دیگرمان گفته شود. بله، «بخشنده‌ترین»

روزی مردی خدمت امام حسن مجتبی(ع) آمد و اظهار فقر کرد و از او حاجت خواست. امام دستور فرمود تا مبلغ پنجاه هزار درهم و پانصد دینار به او داد. یکی از [40] سید مهدی شمس‌الدین، داستان‌های عبرت‌انگیز، قم، علامه، چ 3، 1375، ص197.

[41] سلونی قبل ان تفقدونی.
53

اطرفیان امام مجتبی(ع) گفت: «به خدا نزد ما یک درهم هم نمانده است.» امام(ع) فرمود: «از حق تعالی امید پاداش بزرگ دارم.»[42] کلمه بعدی: «شکیباترین»

کلمه بعدی: «عابدترین» حالا که دانستیم امامان ما دارای چه صفات برجسته‌ای هستند، ما هم جمله‌ای را که از سخنان پیامبر(ص) در باره آن‌ها آمده است، را با کمک جدول پیدا می‌کنیم. یک جدول 28 خانه‌ای رسم می‌کنم.

رنگ خون شهدا چیست؟ سرخ (19، 5 و4) اگر از دستورهای امامان پیروی کنیم در دنیا و آخرت به چه دست می‌یابیم؟ ‌(نام دیگر خوشبختی هم است) سعادت (20، 21، 12، 10و24)

به کسی که سخنان امامان را برای ما روایت کرده است چه می‌گویند؟ [42] زوارئی، علی بن حسین، کشف الغمه فی معرفه الائمه، نشر ادب حوزه، بی جا/ بی تا، ج2، ص32.

54
راوی (2، 16، 23و18)

ارزان نیست، پس چیست؟‌ گران‌(3، 11، 22 و13) شب‌های نوزدهم و بیست و یکم و بیست و سوم ماه مبارک رمضان به چه معروف است؟ قدر (1، 8 و15)

حرف دهم از حروف الفبای فارسی چیست؟ دال (26، 7 و27) کدام میوه ریز و خیلی شیرین است که خشک آن را با چای می‌خورند؟

توت (25، 17 و6) وقتی تعجب می‌کنی، چه می‌گویی؟ وا (14 و9)

حالا که جدول پر از حروف شد با رمز عدد 4 جمله‌ای را که از یکی از فرمایشات پیامبر(ص) استفاده شده است، را به دست می‌آوریم. ابتدا حرف اول را می‌نویسیم و چهار تا چهار تا خانه‌های جدول رامی‌شماریم. سپس حروف را کنار هم قرار می‌دهیم تا پیام جدول به دست آید. پیام جدول این جمله است: «قرآن و عترت دو یادگار رسول خدا(ص) ‌است.»

این جمله از یک حدیث مشهور از پیامبر(ص) که در باره امامان(ع) فرموده‌اند استفاده شده است. من عبارت عربی حدیث را می‌نویسم. با هم تکرار می‌کنیم تا حفظمان بشود.

قال رسول الله(ص) : «انی تارک فیکم الثقلین کتاب الله و عترتی[43]» حالا، ترجمه حدیث را دقت کنید.

[43] مجلسی، محمد باقر، بحارالانوار، داراحیاء التراث العربی، بیروت، چ3، 1403ق، ج2،‌ ص226.
55

پیامبر(ص) فرمود: «‌من دو چیز گران‌بها را برای شما به جا می‌گذارم؛ یکی کتاب خدا و دیگری عترت.» عترت پیامبر، همان امامان معصوم(ع) و حضرت زهرا(ع) می‌باشند. هر کسی دستورهای قرآن و حرف‌های امامان: را گوش کند و به آن عمل نماید، همیشه سعادتمند خواهد بود.

اکنون با یک دعا برنامه را به پایان می‌رسانم. خدایا به همه ما توفیق عنایت کن تا از پیروان حقیقی قرآن و امامان معصوم: باشیم.

آمین یا رب العالمین

56
57

فصل دوم قرآن

58
59

راه صحیح

به نام خدای جهان آفرین به این آفرینش هزار آفرین

دوستان گل و شاداب و زرنگ! سلام علیکم پس از نام و یاد خدای بزرگ و مهربان درس امروز را با یک ذکر خوب شروع می‌کنیم.

«اللهم صل علی محمد و آل محمد وعجل فرجهم» برنامه امروز در باره یک نعمت بسیار بزرگ است که خداوند عزیز به ما مسلمان‌ها هدیه کرده است؛ یعنی قرآن کریم.

منم قرآن، منم قرآن منم پیغام جاویدان منم سرچشمه ایـمان منم بـرنـامه انسان

بله بچه‌های گل! قرآن پیام خداوند و برنامه و راهنمای انسان است و خداوند که انسان را آفریده است، خیر و صلاح انسان را هم می‌داند. راستی بچه‌ها! تا به حال به شهری مسافرت کرده‌اید که راه را بلد نباشید؟‌ در این صورت چه کار می‌کنید؟ آفرین بر شما! از کسی می‌پرسیم که نقشه راه‌ها را کامل بداند که او همان پلیس راهنمایی و رانندگی است که تمام خیابان‌های یک طرفه و دو طرفه و عبور ممنوع و مسیری را که ما را به مقصد برساند، می‌شناسد. راه دیگر استفاده از نقشه آن شهر است. قرآن کریم نیز کتابی کامل است که راه خیر و شر و نقشه‌ رسیدن به سعادت و دوری از بن‌بست‌های شیطان را به ما نشان می‌دهد.

امروز نیز ما با یکی از سوره‌های این کتاب الهی آشنا می‌شویم. اگر گفتید چه سوره‌ای؟ دقت کنید.
60

بچه‌ها آیا تا به حال کوه رفته‌اید؟ آفرین بر بچه‌های ورزشکار که کوهنوردی می‌کنند. به این تصویر توجه نمایید[44]. همان گونه که می‌بینید تصویر یک کوه است.

چه کسی می‌داند کوه از چه قسمت‌هایی تشکیل شده است؟‌ بله، از دامنه، ارتفاعات و قله که در تصویر علامت می‌گذاریم.

راستی‌بچه‌ها! اگر بخواهیم مناظر اطراف کوه را هم از نزدیک و هم از جای بالایی مشاهده کنیم باید در کدام یک از این قسمت‌ها بایستیم؟ بله، ارتفاع و اما سوره‌ای که در باره آن صحبت می‌کنیم، نیز به همین معنی است. کدام سوره؟‌ سوره‌ی

[44] مربی عکس کوهی روی تابلو می‌کشد، یا عکس چاپ شده کوه را به بچه‌ها نشان می‌دهد.
61

می‌باشد. آفرین بر شما بچه‌های زرنگ که زود توانستید نام سوره را بخوانید. اعراف نام سوره مورد نظر ما است که تعداد روزهای هفته، شماره این سوره در قرآن می‌باشد. بله، زنده باد بچه‌های باهوش! سوره اعراف هفتمین سوره قرآن است که در همان شهری که خانه کعبه در آن قرار دارد، یعنی در شهر مکه نازل شده است. تعداد آیات آن دویست و شش ‌آیه می‌باشد.

اعراف کجا است وچرا سوره اعراف به این اسم نامیده شده است؟‌ اعراف به جایگاه بلند و مرتفع می‌گویند و جایگاهی میان بهشت و جهنم است[45].

پیامبران الهی و جانشینان آن‌ها در این جایگاه به انسان‌هایی که درحال عبور هستند، نگاه می‌کنند. آنان به افرادی که پیرو آن‌ها بوده‌اند، لکن گناهان کوچکی هم انجام داده‌اند و نمی‌توانند وارد بهشت شوند و از این جایگاه سخت بگذرند، کمک می‌کنند تا وارد بهشت شوند[46]. به این کمک، شفاعت می‌گویند. این رهبران دینی به جهنمیان می‌گویند: «دیدید که اموال زیاد و تکبر، شما را بیچاره کرده[47]؟ و به بهشتیان می‌فرمایند: «با خیال راحت وارد بهشت شوید[48].»

همچنین در این سوره، سرنوشت انسان‌ها در طول تاریخ و داستان پیامبران الهی و اطاعت، یا سرپیچی مردم از دستورهای آن‌ها آمده است.[49] اما بچه‌های زرنگ و با هوش که حواسشان جمع است، بگویید آیا کسانی که به دستور پیامبران و امامان عمل کردند بهشتی هستند، یا آنان که عمل نکردند؟ بله، زنده باد دانش‌آموزان زرنگ! افرادی که به دستورهای پیامبران و راهنمایان الهی عمل کردند، به سعادت رسیدند

همچنین خداوند داستان اقوامی را در این سوره آورده است. برخی از آنان به جهت پیروی از راهنما نجات یافتند و گروهی نیز مخالفت کردند و گمراه شدند. اکنون شرح حال یکی از این اقوام را برای شما می‌گویم. قوم پیامبری که کشتی ساخت. [45] جواد محدثی، آشنایی با سوره‌ها، قم، نشر دفتر تبلیغات اسلامی، تیر 1363، ص 34.

[46] مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ج6، انتشارات دارالکتب الاسلامیه، چ10، 1368، ص189. [47] اعراف، آیه 48.

[48] همان، آیه 49. [49] جواد محدثی، همان، ص 34.

62
درود بر شما بچه‌های خوب قوم نوح

داستان قوم نوح یکی از داستان‌های آموزنده در قرآن کریم است که ابتدا به آیاتی از این سوره مبارکه که گوشه‌ای از زندگی این قوم را بیان کرده است، می‌پردازیم[50]. خداوند بزرگ در این سوره می‌فرماید:‌ ما نوح را به سوی قومش فرستادیم. او به آن‌ها گفت:‌ «ای قوم من! تنها خداوند یگانه را پرستش کنید که معبودی جز او برای شما نیست. در صورت نافرمانی من بر شما از عذاب روز بزرگی می‌ترسم.» اشراف قومش در جواب او گفتند: «ما تو را در گمراهی آشکار می‌بینیم.»

نوح گفت:‌ «ای قوم من! هیچ‌گونه گمراهی در من نیست و من فرستاده پروردگار جهانیان هستم[51]. » اینک قدری بیش‌تر با این پیامبر الهی و تلاش‌هایی که برای راهنمایی قوم خود کشید و عاقبت این قوم آشنا می‌شویم.

حضرت نوح(ع) که از کودکی در اندیشه آفریدگار یکتا بود، همیشه از اعمال ناشایست مردمی که در کنار آن‌ها زندگی می‌کرد، ناراحت بود. به طوری که سال‌های بعد مجبور شد برای انجام عبادت و دوری از مردم گناهکار از آن‌ها جدا شود. او برای عبادت پروردگار به کوه می‌رفت و در خلوت و تنهایی به راز و نیاز با پروردگار خویش می‌پرداخت. از آن طرف مردم گمراه که خدا را فراموش کرده بودند به عبادت بت‌هایی که از سنگ و چوب و دیگر اشیا ساخته بودند، می‌پرداختند. خیر و سعادت خود را در دست بت‌های بی‌جان می‌دانستند و با جهل تمام هستی خود را متعلق به آن‌چه خود ساخته بودند، می‌دانستند.

[50] قبل از درس با یکی از دانش‌آموزان هماهنگ می‌کنیم تا وقتی که به این‌جا رسیدیم، ترجمه آیات 59 تا 61 سوره اعراف را قرائت کند. در ضمن تشویق فراموش نشود. [51] اعراف، 59 تا 61. ناصر مکارم شیرازی، همان، ص 217.

63
آن‌ها در پرتو این نادانی به هر کار زشتی می‌پرداختند و از دروغ و دزدی و کارهای خطا پرهیز نمی‌کردند. حضرت نوح(ع) نیز از نادانی آن‌ها زجر می‌کشید تا این که روزی شخصی را در کنار خود دید که چهره‌ای نورانی داشت و به او سلام کرد. نوح(ع) بسیار از دیدن او و برخورد مؤدبانه‌اش خوشحال شد. شخص به حضرت نوح(ع) گفت: «در میان کوه و در این تنهایی چه می‌کنی و چرا از قوم خود فاصله گرفته‌ای؟»

نوح(ع) ماجرا را بازگو کرد. شخص گفت که چرا بین آن‌ها نمی‌روی و آن‌ها را نصیحت نمی‌کنی؟ نوح(ع) گفت که قدرت آن را ندارم. شخص گفت اگر این قدرت به تو داده شود، حاضری این کار را انجام دهی؟‌ نوح گفت:‌ «آرزوی من این است.» شخص اشاره‌ای کرد و افراد زیادی آن‌جا حاضر شدند. نوح پرسید چه خبر شده است. شخص خود را معرفی کرد. من جبرییل، فرشته الهی هستم و این‌ها فرشتگان خدایند. تو از امروز از جانب پروردگار مأموریت یافته‌ای که بین قوم خود بروی و آن‌ها را هدایت کنی و خداوند تو را یاری خواهد کرد. نوح به میان قوم خود آمد و آن‌ها را نسبت به کارهای زشت و نادانی‌شان آگاه ساخت. به آن‌ها گفت که خدای یکتا آفریننده جهان است و بت‌های بی‌جان وساخته

64
شما جز مشتی چوب و سنگ و خاک بی‌ارزش نیستند. خدا را بپرستید و از دروغ ودزدی و کارهای زشت بپرهیزید تا رستگار شوید.

پند و اندرز این پیامبر الهی جز در گروهی اندک اثر نکرد. انسان‌های بد هنگام شنیدن سخنانش او را دروغگو، نادان و جاهل خطاب می‌کردند. انگشت درگوش خود می‌گذاشتند تا صدایش را نشنوند. او را کتک می‌زدند، اما نوح(ع) برای هدایت افراد زحمت‌های بسیاری را متحمل شد[52]. به فرموده قرآن کریم ایشان نهصد و پنجاه سال قومش را هدایت کرد، لکن جز گروهی اندک بقیه سخن او را نشنیدند. سرانجام صبر این پیامبر الهی پس از این مدت تمام شد و قومش را نفرین کرد. خداوند نیز همه‌ آنان را نابود ساخت[53].

همان گونه که گفتیم قرآن، کتاب هدایت است. اکنون نیز با رجوع به سوره‌ای که داستان حضرت نوح(ع) در آن آمده است به چند صفت این قوم اشاره می‌کنیم تا با پند گرفتن از آن راه سعادت را طی نماییم. چه چیزی موجب بدبختی و عذاب قوم نوح شد؟[54]

ت م س ر خ[55] م خ ف ت ا ل[56] ت ر ب ک [57] ف ک ر[58]

ت ک ی ب ذ[59] ع د م ن ا م ی ا[60] بله، همان‌طور که حدس زدید این کار‌ها موجب شد که قوم نوح دچار عذاب شوند. به چه عذابی؟ در طوفان غرق شدند.

[52] سید محمد صحفی، قصه‌های قرآن، ج 1، ص27، نشر اهلبیت قم، سال 1361. [53] نوح، 26.

[54] کلمه‌ها را به صورت حروف درهم ریخته روی تابلو می‌نویسیم. [55] هود، 38.

[56] مخالفت با رهبر، هود، 89. [57] تکبر، شعراء / 111.

[58] کفر، ابراهیم/ 9. [59] تکذیب پیامبر، حج/ 42 و شعرا/ 105.

[60] عدم ایمان،‌ شعرا/ 121.
65

یکی از کسانی که به کشتی نوح سوار نشد و در میان امواج سهمگین آب غرق شد چه کسی بود؟‌ آفرین، پسر نوح

این سرانجام وحشتناک برای پسر نوح، درسی برای تاریخ است تا کسی راه گمراهی را نپیماید. اما همان طور که در آغاز برنامه گفتم عده‌ای هم به دستورات خدا گوش کرده و پیروان خوبی برای انبیاء بوده‌اند که پاداش آن‌ها بهشت جاودان خواهد بود.

می‌خواهید شما را با بعضی از کارهایی که انجام داده‌اند تا به این جایگاه رسیده‌اند آشنا کنم. پس با هم این جدول را حل می‌کنیم، من حروف جدول را داخل آن می‌نویسم.

حالا نوبت شما است که حرف اول جدول را نوشته و چهار تا چهار تا بشمارید تا پیام به دست آید. احسنت، پیام عبارت است از: «همیشه به یاد خدایند و او را عبادت می‌کنند.»

66
این پیام برگرفته از آیه آخر سوره اعراف است که ترجمه آن را برای شما می‌نویسم: «آن‌ها که نزد پروردگار تو هستند؛ (هیچ‌گاه) از عبادتش تکبر نمی‌ورزند و او را تسبیح می‌گویند و برایش سجده می‌کنند[61].»

ان‌شاءالله شما هم همیشه به یاد خدا باشید تا بهشت جایگاه شما هم باشد. به امید موفقیت همه‌ شما چند دعا کنم، بلند آمین بگویید.

خدایا، فرج امام زمان را نزدیک بفرما! خدایا، دشمنان اسلام نابود بفرما!

خدایا، به ما توفیق عمل صالح عنایت بفرما! صلوات

[61] اعراف، آیه 206.
67

خانه سست

به نام خدایی که بر بندگان ببخشاید و بس بود مهربان

خروسه می‌گه قوقولی قوقو صبح که می‌شه زودی بگو

مامان سلام، بابا سلام خورشید اون بالا سلام

بچه‌های خوب! سلام، حال شما خوب است؟ سرحال سرحال هستید؟ خوشحال و خندان هستید؟ بچه‌های خوب! چند تا سؤال از شما می‌پرسم. شما با دقت جواب بدهید تا من جواب‌های درست شما را بر روی تخته بنویسم[62].

کدام سوره ‌قرآن به نام قسمتی از روز است؟‌ عصر کدام سوره‌ قرآن در باره پیامبری است که کشتی ساخت؟ نوح

کدام سوره از قرآن به نام مکانی است که چند نفر به همراه یک سگ در آن پنهان شدند؟ کهف بزرگ‌ترین سوره‌ قرآن چه نام دارد؟‌ بقره

کدام سوره از قرآن به معنای اتفاق، یا پیشامد است؟‌ واقعه کدام سوره از قرآن بسم الله الرحمن الرحیم ندارد؟‌ توبه

[62] مربی می‌تواند از بچه‌ها بخواهد تا برای تشویق دوستانشان از عباراتی مانند «آفرین، آفرین، مرحبا، مرحبا» استفاده کنند.
68

درود بر شما بچه‌های باهوش! حالا که جواب‌های درست را پیدا کردید و آن‌ها روی تخته برای شما نوشتم، به این کلمه‌ها دقت کنید تا به یک پیام برسیم. بچه‌ها حروف اول این کلمه‌ها را به هم متصل کنید تا یک کلمه به دست بیاید. آفرین بر شما «عنکبوت» پیام مورد نظر ما می‌باشد.

عنکبوت نام یکی از سوره‌های قرآن است. بچه‌ها می‌توانید دو تا دیگر از سوره‌های قرآن را نام ببرید که به نام حشره هستند. اولشان هم با نون شروع می‌شود. بله بچه‌ها، «نمل» به معنای مورچه است و «نحل» به معنای زنبور است. عنکبوت برای خود دنیایی دارد که به گوشه‌ای از آن اشاره می‌کنم.

عنکبوت حشره‌ای شکارچی است. که با بافتن تارهای منظم، حشرات را به وسیله آن تارها شکار می‌کند. تارهای عنکبوت انواع مختلفی دارد. عنکبوت‌ها با تارهای چسبنده خود، دام برای حشرات پهن می‌کنند. عنکبوت قسمتی از تارهای این دام را به گونه‌ای درست می‌کند که نمی‌چسبد تا این که خودش بتواند از آن‌جا عبور کند و حشرات را بخورد.[63] [63] برگرفته از کتاب «معماری حیوانات»، تألیف کارل وان فریجی، ترجمه رضا روحانی،‌سال انتشار 1374.

69
بچه‌ها همان‌طور که گفتم عنکبوت نام سوره‌ای در قرآن است که مکی است. یعنی در مکه بر پیامبر(ص) نازل شد ودارای 69 آیه است.

خداوند در این سوره عقاید غلط کافران را به خانه عنبکوت تشبیه کرده است که سست‌ترین خانه‌ها است که در برابر باد، تار و پودش از بین می‌رود. بچه‌های باهوش! در سوره عنکبوت سفارش‌هایی به انسان‌ها شده است که با عمل کردن به این دستورها ما رستگار و خوشبخت خواهیم شد.

بچه‌ها! آیا دوست دارید با یکی از این سفارش‌ها آشنا شوید؟‌ حالا با فرستادن صلواتی سراغ یک مسابقه پرهیجان می‌رویم تا با یکی از دستورهای خدا آشنا شویم: «اللهم صل علی محمد و آل محمد»

دوستانی که جواب درست به سؤال‌های ما در حین برنامه دادند جهت انجام مسابقه به جلو بیایند[64]. بچه‌ها دقت کنید. جواب سؤال‌ها را به ترتیب شماره داخل دایره‌هایی که من برای شما می‌کشم، قرار دهید.

مسابقه ما به این صورت است که من از نفر اول سؤال می‌پرسم. نفر دوم باید جواب دهد. از نفر دوم که سؤال پرسیدم، نفر سوم جواب دهد. از نفر سوم که سؤال پرسیدم، نفر چهارم جواب دهد. از نفر چهارم که سؤال پرسیدم، نفر پنجم جواب دهد. و از نفر پنجم که سؤال پرسیدم نفر اول جواب دهد[65]. بچه‌های خوب! هر کدام ازشما جواب غلط داد، باید برود سر جایش بنشیند و رقابت بین آن‌هایی انجام می‌شود که جواب درست داده‌اند.

حالا با دقت به سؤال‌ها توجه کنید. ‌سپس جواب دهید. [64] مربی پنج الی هفت نفر را جلو بیاورد. نفرات به صورت فرد باشند. نفرات به صورت شماره‌ای باشند، مثلا شماره 1،2،3،4،5 هر کس پاسخ غلط داد از مسابقه خارج می‌شود ودوباره شماره‌ها جدید می‌شود. مثلاً نفر سوم که از مسابقه خارج شد، نفر اول شماره 1، نفر دوم شماره 2 و نفر چهارم شماره 3 و نفر پنجم شماره 4.

[65] فرض بر این است که مربی پنج نفر را جلو آورده است. آن‌هایی که جواب غلط داده‌اند از مسابقه خارج می‌شوند.
70

زیر پای مادران چیست؟ بهشت افرادی که در پهلوی خانه ما زندگی می‌کنند چه نام دارند؟ همسایه

خداوند چه کسانی را برای هدایت مردم مبعوث کرد؟ پیامبران برادر مادر را چه می‌گویند؟ دایی

مرکز استان گیلان چه نام دارد؟ رشت به کسی که ورزش می‌کند چه می‌گویند؟ ورزشکار

نام کتاب کدام پیامبر الهی تورات است؟ موسی پسر ابراهیم که می‌خواست ذبح شود، چه نام داشت؟ اسماعیل

کدام پیامبر در شهر شوش دفن است؟ دانیال حضرت علی(ع) در کدام ماه به دنیا آمد؟ رجب

آخرین ماه بهار چه نام دارد؟ خرداد بزرگ‌ترین حیوان دریایی چیست؟ وال

چه کسی دشمن خدا است؟ دروغگو درود بر شما که توانستید به سؤال‌ها جواب درست بدهید.

آیا شما چند نفر که در مسابقه شرکت کردید، می‌توانید راز دایره‌ها را بگویید؟ اگر این دایره‌ها را با دقت به هم وصل کنید، یک کلمه به دست می‌آید.

71
درود بر شما! کلمه «احسان» درست است.

حالا اگر حرف اول کلمه‌های داخل دایره‌ها را به هم بچسبانید، چه پیامی به دست می‌آید؟ درود بر شما! اگر «به پدر و مادر خود» را کنار «احسان» قرار دهیم، جمله «به پدر و مادر خود احسان کنید[66]» به دست می‌آید.

با تشکر از دوستانی که در مسابقه شرکت کردند. خداوند در قرآن کریم فرموده است که به پدر و مادر خود نیکی کنیم.

پدرم گفـت بـرو، گفتـم چشــم مـادر گـفـت بیـا، گفـتم چشـم هـر چـه گفـتند به من با لبـخند گوش کردم همه را، گفتم چشم

پــدرم گفــت تـو خـوبی پسرم مـادرم گفـت از او بهـتر نیسـت آسمان خنده به رویم زد و گفت پسرم از تـو خدا هم راضی است

بچه‌های خوب! آیا می‌دانید چگونه با پدر و مادر خودمان برخورد کنیم تا خداوند بزرگ از ما راضی باشد؟ به حروف درهم ریخته درون کارت‌ها توجه کنید[67].

ن ک ی ی ا ا ط ت ع ر ا ن ا ح ت ر ا ر ی ف ب د ت [66] مربی کلمه کنید را به احسان اضافه کند تا معنی کامل آیه به دست آید. عنکبوت/ 8. و وصینا الانسان بوالدیه حسنا.

[67] مربی از کارت‌های دو طرفه استفاده می‌کند، روی کارت حروف درهم ریخته و طرف دیگر کلمه به صورت صحیح نوشته شده است.
72

جواب‌های درست به ترتیب عبارتند از: نیکی اطاعت ناراحت بدرفتاری

درود بر شما! جهت برخورد با والدین لازم است دو کار بکنیم و دو کار را نکنیم. 1. این که به آن‌ها نیکی کنیم[68].

2. از آن‌ها اطاعت کنیم. 3. آن‌ها را ناراحت نکنیم.

4. با آن‌ها بدرفتاری نکنیم. درود بر شما بچه‌های با هوش دوستانتان را که جواب‌های درست داده‌اند را تشویق کنید.

«طیب طیب الله احسنت بارک الله» حالا برای شما یک شعر قشنگ می‌خوانم تا حواس‌هایتان جمع شود.

خدا گفته با مادرت درشتی و دعوا نکن وقتی به بابا رسیدی شلوغی و غوغا نکن

بچه‌های خوب! با یک داستان قشنگ و زیبا از پیامبر(ص) و یارانش درس را به پایان می‌بریم. همه برای سفر آماده شده بودند. سفری که رضایت خدا در آن بود. همه به شوق جهاد در راه خدا، بار سفر بسته بودند. در این میان مردی به نزد رسول خدا(ص) آمد و گفت: ‌«من بسیار علاقه دارم که در جنگ شرکت کنم و از جهادگران در راه خدا باشم» پیامبر خدا(ص) فرمود: «خیلی خوب است. در راه خدا جهاد کن.» اگر در این راه کشته شوی، شهید می‌شوی و در نزد خدای بزرگ روزی خواهی ‌خورد و اگر هم شهید نشوی، پاداشت با خدا است. یک انسان وقتی که در جهاد در راه خدا شرکت می‌کند، هنگامی که از جهاد در جنگ برمی‌گردد، خداوند همه گناهان او را خواهد ‌بخشید.»

[68] سوره عنکبوت، آیه 8.
73

مرد با دقت به سخنان پیامبر(ص) گوش داد و عشق به جهاد و جنگ با دشمنان خدا در درونش شعله‌ور شد. رو پیامبر(ص) کرد و گفت: «‌ای پیامبر خدا! بسیار علاقه‌مند هستم که در جهاد شرکت کنم، اما پدر و مادر پیری دارم که به من علاقه‌ زیادی دارند و از این که من در جهاد در راه خدا شرکت کنم، بسیار ناراحت می‌شوند. ای رسول خدا! من جهاد در راه خدا را بسیار دوست دارم، اما رنجاندن پدر و مادرم را دوست ندارم. شما بگویید من چه کاری باید بکنم؟» پیامبر(ص) نگاهی به آن مرد کرد و گفت: «‌ای مرد! برو درکنار پدر و مادر پیرت بمان. به خدا قسم که جان من در دست او است، انس یک شبانه روز آن‌ها به تو از یک سال جهاد در راه خدا بهتر است.»
74

مرد رفت و در کنار پدر و مادرش ماند و با این کار خود موجب خوشحالی پدر و مادرش شد.[69] بچه‌های خوب من! دعا می‌کنم و شما آمین بگویید.

خدای خوب مهربون عمر زیاد بده به ما الهی آمین هم به بابا، هم به مامان الهی آمین

مریضا رو شفا بده الهی آمین به دردامون دوا بده الهی آمین

امام غایب را بیار الهی آمین رهبر ما زنده بدار الهی آمین

[69] ترجمه کتاب اخلاق مرحوم سید عبدالله شبر،‌ مترجم محمدرضا جباران، قم، انتشارات هجرت، 1378، ص196.
75

پندهای حکیمانه

به نام خداوند رنگین کمان خداوند بخشنده مهربان

بچه‌ها سلام! امیدوارم که حالتان خوبِ، خوبِ، خوب باشد و همیشه سر حال باشید.

راستی بچه‌ها! از زمانی که خداوند مهربان ما انسان‌ها را آفرید، ما را رها نکرد. چون که یک دشمن خطرناک به نام شیطان داریم که همیشه نقشه می‌کشد تا ما را از در خانه خدا دور کند. خدا برای این که ما در دام شیطان گرفتار نشویم، بعضی از افراد را به عنوان راهنما به ما معرفی کرده است تا با حرکت کردن در مسیری که آن‌ها می‌گویند و خود نیز می‌روند به مقصد برسیم.

خدا از ما خواسته دنبال راهنمایان الهی حرکت کنیم و به علامت‌هایی که نشان می‌دهند، خوب توجه کرده و عمل کنیم. خدا از ما خواسته است که به دستوراتش که به صورت کتاب‌های آسمانی نازل کرده است، با دقت توجه کنیم و با تفکر در آن‌ها از نقشه‌های دشمن قسم خورده آگاه شویم و در دام او گرفتار نشویم.

یکی از کتاب‌های آسمانی‌ما، قرآن است. در این کتاب علاوه بر دستورهای خداوند یکسری قصه‌ها هم بیان شده است. راستی، قصه‌های قرآن برای سرگرم کردن است؟ نه، خداوند با این قصه‌ها می‌خواهد تا در کارهای افراد و سرانجام کارشان فکر کنیم و راه خودمان را مشخص کنیم که می‌خواهیم جزء کدام دسته از آدم‌ها باشیم. (خوب، یا بد)

76
یکی از قصه‌های قرآن، قصه مردی است که با انجام کارهای خوب، مورد توجه خدا قرار گرفته است به گونه‌ای که یک سوره از سوره‌های قرآن نیز به نام او است.

من قصه او را برایتان تعریف می‌کنم. آی قصه قصه قصه نون و پنیر و پسته

قصه ما از زمان‌های دورِ دور از سرزمین‌های خیلی دور آن‌جا که هوایش بسیار گرم است، شروع می‌شود. مردم این سرزمین، پوست بدنشان سیاه است. در بین این مردم، شخصی بود که چهره‌ای زیبا نداشت، اما دلش پاک و با صفا مثل آسمان بود. او همه بندگان خدا، حتی موجودات را دوست می‌داشت و به آن‌ها احترام می‌گذاشت و کسی را اذیت نمی‌کرد. او زیاد فکر می‌کرد. شب‌ها به آسمان زیبا و پُر ستاره نگاه می‌کرد و با خودش می‌گفت: «این آسمان را چه کسی آفریده است؟ چقدر زیبا با ستارها تزیین شده است.» وقتی هم کسی از او سؤال می‌پرسید، مقداری فکر می‌کرد بعد جواب می‌داد.

روزی شخصی از او پرسید[70] تو که با ما بودی و همراه ما گوسفندان را به چرا می‌بردی، چه شد این گونه راحت برای هر سؤالی، جوابی قشنگ داری؟ گفت: «من تلاش کردم تا چند صفت را در خودم تقویت کنم. خدا هم کمک کرد و این همه علم به من داد.»

پرسیدند:‌ «چه صفاتی؟ بگو تا ما هم بتوانیم با انجام آن‌ها، پاسخ سؤال‌های خود و مردم را بدهیم.» من آن چند صفت را برای شما به صورت حروف پراکنده روی تخته می‌نویسم. شما حدس بزنید[71].

بچه‌ها شما هم کمک کنید تا این صفات را پیدا کنیم. آماده‌اید؟ [70] ناصر مکارم شیرازی، ‌تفسیر نمونه، ج17، ص47.

[71] مربی حروف پراکنده را به ترتیب روی تخته بنویسد و از بچه‌ها کمک بگیرد. (البته حروف داخل یک کادر باشد) تا به جواب برسند.
77

م ا ا ن ت ر د ی آفرین به شما! اولین صفت، «امانت‌داری» است.

سؤال: شما در مورد امانت‌ چه کار می‌کنید؟‌ دقت می‌کنید، یا بی‌خیال هستید؟ البته بچه‌ها امانت همیشه کتاب و مداد و… نیست، بعضی وقت‌ها حرف‌ها هم امانت هستندکه باید در نگهداری آن‌ها کوشش کنیم. اما دومین صفت به نظر شما چه هست. خوب دقت کنید من حروف آن را بنویسم.

س ت ا ر گ و بارک الله «راستگو»

شما چه کسانی را دوست دارید؟‌ دروغگو یا راستگو؟ سومین صفت: بگذارید من حروف آن را بنویسم و شما خوب خوب دقت کنید.

ف م ک ر ح آفرین، «کم حرف»

بله بچه‌ها! شخصیت قصه ما، کم حرف می‌زد و زیاد کار می‌کرد. او چون پوست بدنش سیاه بود به عنوان برده او را گرفته بودند. اربابی داشت که او را به کارهای سخت مجبور می‌کرد، اما رابطه خوبی با خدای مهربان نداشت. به غلامش گفت: «امسال برای ما عدس بکار.»

78
او هم قبول کرد و زمین را شخم زد، اما به جای عدس، ارزن کاشت. اما با این کار می‌خواست مسأله‌ای را به ارباب بگوید. وقتی ارزن‌ها روییدند، ارباب آمد و دید عجب این‌ها که عدس نیست بلکه ارزن است.

فوری غلامش را صدا زد . «این‌ها چیست که کاشتی؟» گفت: «ارزن! »

ارباب به او گفت: «من به تو گفتم عدس بکار» غلام گفت: «‌ارباب من از شما یاد گرفتم.»

ارباب گفت: «از من یاد گرفتی؟‌ چطور؟» غلام گفت:‌ «شما بعضی وقت‌ها نماز می‌خوانید و بعضی وقت‌ها نمی‌خوانید. وقتی به شما می گفتم این کار خوب نیست، می‌گفتی خدا مهربون است و درستش می‌کند. من هم ارزن کاشتم به این امید که خدا درستش کند و عدس بشود.»

ارباب سرش را پایین انداخت و از این تذکر به خودش آمد و از غلام تشکر کرد که چه زیبا او را متوجه اشتباهش کرده است[72]. بله بچه‌ها! او با تقویت این سه صفت هم مورد توجه خدا قرار گرفت و هم محبوب مردم شد. خداوند هم برای تشکر از او سوره‌ای را به نامش آورد و بعضی از سخنان او را که به فرزندش گفته و مورد نیاز همه است در این سوره آمده است.

نام او…. [73]

این سوره 31 قرآن است که 34 آیه دارد. در این سوره پندهای حکیمانه لقمان بیش‌تر مورد توجه است، هر چند که همیشه همه مردم پندهای حکیمانه را قبول نمی‌کنند. در این سوره مردم در مقابل پندها چند دسته می‌شوند.

[72] محمد محمدی اشتهاردی، داستان‌های مثنوی، ج1،‌ص98. [73] مربی به کمک خط فانتزی کلمه لقمان را بنویسد.

79
گروه اول: کسانی هستند که علاوه بر این که حاضر نیستند سخنان زیبا و پندهای ناب رابشنوند، دنبال راهی می‌گردند که دیگران نیز از شنیدن آن‌ها محروم شوند.

از جمله در آیه ششم این سوره یکی از این افراد معرفی شده است. او جزء ثروتمندان مکه بود و کارش تجارت. او مسافرت‌های زیادی به شهرها وکشورهای دور و نزدیک داشت و از این راه ثروت زیادی را جمع کرده بود، اما مدتی بود که بسیار غمگین بود واز شدت ناراحتی فریاد می‌زد و با خودش حرف می‌زد. ناراحتی او این بود که شخصی در مکه به نام «محمد بن عبدالله» ادعا کرده بود که پیامبر خدا است و برای مردم چیزهایی می‌خواند که تازگی داشت. پیامبر خدا می‌گفت که این‌ها آیات کتابی به نام قرآن است که بر من نازل شده است. او در تلاش بود تا اطراف محمد(ص) را خلوت کند.

در یکی از سفرهایش به ایران با صحنه عجیبی روبه رو شد. او دید که یک نفر با یک پرده بزرگ نقاشی که روی آن تصاویری از مردان قوی هیکل با شمشیر‌ها و نیزه‌ها و کلاه‌خودها بود. در بعضی مکان‌ها می‌ایستاد و با شور و هیجان داستان آن افراد را که جزء پهلوانان نامی ایران بودند می‌گفت و مردم نیز از شنیدن این دلاوری‌ها و قهرمانی‌های فرزندان ایران زمین، لذت می‌بردند. فکر پلیدی به ذهنش رسید. با خودش گفت: «‌فهمیدم. فهمیدم چطور می‌شود مردم را از اطراف پیامبر(ص) پراکنده کنم و دور خودم جمع کنم.»

این داستان‌ها را به هر قیمت که شده خریداری می‌کنم و برای بزرگان قریش می‌برم و به آن‌ها می‌فروشم و پول خوبی نصیبم می‌شود. با این فکر نقاشی‌ها را خریداری کرد و به مکه آمد. مستقیم سراغ بزرگان قریش ومشرکان که از دست پیامبر(ص) ناراحت بودند، رفت. داستان خود را تعریف کرد و نقشه‌اش را بیان نمود. آن‌ها پسندیدند و او را تشویق کردند.

نام این فرد، نضر بن حارث بود. بعد از این جریان هر روز عده‌ای از مشرکان را دور خود جمع می‌کرد و داستان‌هایی را برایشان تعریف می‌کرد. او می‌گفت: «‌محمد(ص) قصه عاد و ثمود را می‌گوید،‌ من هم داستان پهلوانان را بیان می‌کنم.»

80
با این کار عده‌ای دورش جمع می‌شدند. درنتیجه از شنیدن آیات قرآن از زبان پیامبر(ص) محروم شدند. مشرکان از این که توانسته بودند عده‌ای را از اطراف پیامبر(ص) پراکنده کنند، خوشحال بودند[74].

اما بچه‌ها! خدا برای این گونه افراد که راه را به روی مردم خداجو می‌بندند، چه مجازاتی در نظر گرفته است؟ خدا دو نوع مجازات برای این‌ها در نظر گرفته است[75].

عذاب مُهین: سست کننده، خوار کننده

الیم: دردناک چه کسی می‌تواند بگوید عذاب خوار کننده چه نوع عذابی است؟

بله بچه‌ها! ما دو نوع تنبیه داریم. 1. این‌که شخصی کار بدی انجام می‌دهد، با شلاق به دست و بدنش می‌زنند. این کتک خوردن با درد همراه است.

2. گاهی کسی را به برای کار بدی که انجام داده است، کتک نمی‌زنند بلکه شخصیت او را خُرد می‌کنند. مثل این که کسی بدون دعوت جایی برود. صاحبخانه بدون این‌که او را بزند، دست او را گرفته و از مجلس بیرونش می‌کند. او در بین جمعیت خجالت می‌کشد. این تنبیه را عذاب خوار کننده می‌گویند.

گروه دیگر کسانی هستند علاوه بر این که پند و نصیحت را گوش می‌کنند، حتی تمام تلاش خود را می‌کنند تا آن‌ها را قشنگ عمل کنند. این‌ها نیکوکارانند، و از ویژگی‌ آن‌ها:

1. به خداوند ایمان دارند. 2.

[74] واحدی نیشابوری، ابوالحسن علی بن احمد، اسباب النزول، ترجمه علیرضا ذکاوتی قراگزلو، ص481. [75] مربی روی تخته طرح را اجرا می‌کند و معانی آن‌ها را می‌نویسد و مقداری هم توضیح می‌دهد.

81
3. کارهای نیک انجام می‌دهند.

در این قسمت چند نکته از سخنان لقمان به فرزندش را برایتان در قالب جدول بازگو می‌کنم. پس اول به سؤال‌ها پاسخ دهید، تا من حروف آن را داخل جدول بگذارم. سپس نوبت شما است که پیام را به دست آورید. آن چه که شخص برخود واجب می کند که در راه خدا بدهد؟ نذر(1، 2 و3)

کشور فرعون‌ها چه نام دارد؟ مصر (6، 5 و12) چه کلمه‌ای جا افتاده:‌ اللهم… لولیک[76]؟ کن (25)

مشرکان چه چیزی را می‌پرستند؟ بت (15 و20) نهان نیست؟‌ آشکار (7، 18، 28، 11و19)

نه جامد است و نه مایع؟ گاز (26، 14، 16) مداحان در عزاداری چه می‌خوانند؟ نوحه (4، 17، 10 و23)

نامی پسرانه به معنای پوینده؟ پویا(8، 9، 13 و24) [76] دو حرف «کن» در خانه 25 نوشته می‌شود.

82
هواپیمای شکاری بر سر دشمن چه می‌ریزید؟ بمب (21، 29 و27)

حرف هفدهم الفبا چیست؟ ص (22) برای به دست آوردن پیام، حرف اول جدول را نوشته و پنج تا پنج تا بشمارید. چه کسی زودتر به دست می‌آورد؟

احسنت، پیام عبارت است از: «نماز بگذار و صبر پیشه کن و آرام صحبت کن.» بله، این سفارش‌ها در آیات 17 و 19 سوره لقمان آمده است.

حالا به این شعر توجه کنید. وقتی نماز می‌خونم، انگار تو آسمونم[77]

من از زمین جدایم پیش فرشته‌هایم دستای من تو دستشون، پر می‌زنم تو آسمون

من با اونا می‌رم بالا، می‌چینم از ستاره‌ها در پایان چند دعا می‌کنم:

خدایا، ما را در انجام کارهای خوب موفق بدار! خدایا، کمک کن تا راست بگوییم و امانت‌دار خوبی باشیم.

[77] مربی شعر را با صدای خوش بخواند، اگر احساس کرد زیاد است قسمتی از شعر را نخواند.
83

برندگان واقعی

به نام آن که رحمان و رحیم است کتابش نور و پیغامش عظیم است

پیامبر قشنگ ما وقتی می‌رفت تو کوچه‌ها

خنده به لب سلام می‌داد به هر کی حتی بچه‌ها

بچه‌های خوب سلام، با یک داستان از قرآن درس را شروع می‌کنم. کسانی که حواسشان جمع است و دوست دارند به داستان قشنگ و زیبای ما گوش بدهند با ذکر صلواتی به استقبال داستان می‌رویم: «اللهم صل علی محمد و آل محمد»

همه جا صحبت از پیامبر خدا بود. دین اسلام روز به روز در حال گسترش بود و مردم زیادی به اسلام روی می‌آوردند. مشرکان مکه از این موضوع بسیار ناراحت بودند. همه سران و بزرگان مشرک با هم جمع شده بودند تا این که فکری بکنند و جلوی پیشرفت اسلام را بگیرند. سرانجام قبایل مشرک و بت‌پرست عرب برای این که دین اسلام را نابود کنند و مسلمانان را از بین ببرند و صدای پیامبر اسلام راخاموش کنند با هم متحد شدند. آنان دست به دست هم دادند و شهر مدینه را که پیامبر اسلام و یارانش در آن زندگی می‌کردند، محاصره کردند. آنان تصمیم داشتند که مدینه را با خاک یکسان کنند.

84

به دستور پیامبر همه مسلمانان جمع شدند تا با هم در باره چگونگی مقابله بادشمن مشورت کنند. در آن جلسه همه دیدگاه‌های خود را گفتند، اما هیچ یک از آن‌ها مورد قبول پیامبر اسلام واقع نشد. در این میان سلمان فارسی اجازه خواست تا پیشنهاد خود را بگوید. همه منتظر بودند تا ببینند که او چه پیشنهادی دارد. سلمان گفت: «در مقابل گروه مشرکان باید خندق‌هایی حفر کنیم تا این خندق‌ها مانع ورود مشرکان به شهر مدینه شود. پیشنهاد سلمان به عنوان بهترین راه برای مقابله با مشرکان پذیرفته شد و پیامبر دستور داد که دور مدینه را خندق کندند. با حفر خندق‌های بزرگ در اطراف مدینه، مشرکان دیگر راه نفوذی برای ورود به شهر مدینه نداشتند و نمی‌توانستند از خندق عبور کنند. با این نقشه سلمان، مشرکان شکست خوردند. بچه‌های خوب! آیا می‌دانید این داستان در کدام سوره از قرآن آمده است؟

درورد بر شما، سوره احزاب سوره احزاب در شهر مدینه بر پیامبر نازل شد و دارای 73 آیه است.

آیا دوست دارید با سوره احزاب بیش‌تر آشنا شوید؟‌ بله
85

من چند تا دایره می‌کشم تا به واسطه سؤال‌هایی که از شما می‌پرسم و جواب‌هایی که شما می‌دهید، بتوانیم با سوره احزاب بیش‌تر آشنا شویم. جواب‌های درست را داخل دایره‌ها قرار می‌دهیم.

1. نام همسر فرعون چیست؟ آسیه کدام سوره از قرآن است که در همه نمازهای یومیه باید خوانده شود؟

حمد 3. خانه مقدس در مکه چه نام دارد؟ کعبه

4. اولین پیامبر خدا کیست؟ آدم 5. مادر حضرت عیسی(ع) کیست؟ مریم

6. کدام شب است که برابر با هزار ماه می‌باشد؟ قدر 7. آیا می‌دانید که شتر معجزه کدام پیامبر الهی است؟ صالح

8. نام پرنده حضرت سلیمان چیست؟ هدهد 9. پسرخوب حضرت آدم چه نام داشت؟ هابیل

10. فرزند حضرت ابراهیم(ع) که پدر حضرت یعقوب است چه نام داشت؟ اسحاق 11.

86
12. جنگ احزاب در چه شهری اتفاق افتاد؟ مدینه

13. چه چیز قبل از هر نماز یومیه‌ای واجب است؟ وضو 14. پسر یاسر و سمیه کیست[78]؟ عمّار

15. به ساعتی که خورشید وسط آسمان است؟ ظهر 16. نام مادر حضرت اسماعیل(ع) را بگویید؟ هاجر

بچه‌های خوب! حروف اول دایره‌ها را به هم بچسبانید تا سه کلمه به دست آید. درود بر شما! احکام، قصه‌ها، و موعظه.

در سوره ‌احزاب از یک سری احکام شرعی[79] بحث شده است. همچنین در این سوره قصه‌هایی[80] هم آمده که یکی از آن‌ها همان جنگ خندق است. در ضمن موعظه[81] فراوانی هم در این سوره وجود دارد. سوره‌ احزاب دارای مطالب خواندنی و شنیدنی زیادی می‌باشد. من از میان همه این مطالب می‌خواهم در باره‌ انسان‌های خوبی که خدا آن‌ها را دوست دارد با شما

[78] اولین مسلمانان شهید صدر اسلام، یاسر و سمیه هستند. [79] در آیه 4 سوره احزاب، احکام پسر خوانده و ظهار آمده است.

[80] در سوره‌ی احزاب آیه 9 و 10 در باره جنگ بحث شده است؛ جنگ خندق. [81] در سوره‌ی احزاب آیه 23، در باره موعظه آمده است.

87
صحبت کنم؛ انسان‌هایی که به جهت کارهای خوبشان برخوردار از بخشش خداوند هستند.

بچه‌ها! آیا دوست دارید آن‌هایی را که مورد بخشش الهی هستند، بشناسید؟ بله من چهار کلمه روی تخته می‌نویسم و در مقابل آن‌ها والـ…. ات می‌گذارم. می‌خواهم بدانم آیا شما می‌توانید کلمه را کامل کنید؟

اولین کلمه که می‌نویسم: 1- المسلمین والـ…. ات

2- المؤمنین والـ…. ات 3- القانتین والـ… ات

4- الصادقین والـ… ات اگر گفتید که بعد از کلمه المسلمین چه کلمه‌ای باید بین والـ…. ات بگذاریم تا جواب به دست بیاید.

درود بر شما، کلمه مسلم را بگذاریم تا «

والمسلمات» بشود.

چه کسی می‌تواند بگوید معنی «المسلمین والمسلمات» یعنی چه؟ درود بر شما، مردان و زنان مسلمان

کلمه دوم، ما مؤمنین بود. حالا بگویید که با چه کلمه‌ای والـ…ات را کامل کنیم؟ مؤمن درود بر شما، والمؤمنین «

و المومنات» که معنایش مردان و زنان با ایمان می‌شود.

کلمه سوم، القانتین بود. با چه کلمه‌ای والـ… ات را کامل کنیم؟ درود بر شما با اضافه کردن قانت«

والقانتات »می‌شود.

چه کسی می‌داند که «والقانتین والقانتات» یعنی چه؟ بله، مردان و زنان عبادت پیشه

کلمه چهارم، الصادقین بود. کلمه والـ…ات را چگونه کامل کنیم؟ صادق، درود بر شما الصادقین «

و الصادقات»

88

معنی صادقین و صادقات چه می‌شود؟ بله، مردان و زنان راستگو [82] خوب بچه‌ها! خودتان را با طیب طیب الله، احسنت بارک الله تشویق کنید.

حالا شما بچه‌ها با چهار گروه از انسان‌های خیلی خوب آشنا شدید. اگر دوست دارید با انسان‌های خوب دیگر هم آشنا شوید، یک صلوات محمدی بفرستید. «اللهم صل علی محمد و آل محمد»

حالا که دوست دارید با انسان‌های خوب بیش‌تری آشنا شوید به کارت‌ها با دقت نگاه کنید. [83] خاشعین خاشعات متصدقین متصدقات صائمین صائمات صابرین صابرات

بچه‌ها! روی این کارت چه نوشته شده است؟ خاشعین خوب دقت کنید و بگویید پشت این کارت چه نوشته شده است؟ خاشعات چه کسی می‌داند که خاشعین و خاشعات به چه معنا است؟ آفرین، مردان وزنان فروتن.

بچه‌ها! روی این کارت چه نوشته شده است؟ متصدقین به پشت این کارت نگاه کنید و بگویید که روی آن چه نوشته شده است؟ متصدقات . متصدقین و متصدقات به معنای مردان و زنان صدقه دهنده است.

خوب دقت کنید روی این کارت چه نوشته شده است؟ صائمین به پشت کارت نگاه کنید و بگویید که چه نوشته شده است؟ صائمات . معنی این دو کلمه چیست؟ بله، مردان و زنان روزه‌دار.

بچه‌های خوب به آخرین کارت نگاه کنید و بگویید که روی آن چه نوشته شده است؟ صابرین [82] سوره‌ احزاب، آیه 35 : انّ المسلمین والمسلمات والمؤمنین والمؤمنات والقانتین والقانتات والصادقین و الصادقات. مردان و زنان مسلمان، مردان و زنان با ایمان، مردان و زنان عبادت پیشه و مردان و زنان راستگو.

[83] کارت پشت و رو نوشته شود و به بچه‌ها نشان داده شود. بچه‌ها با صدای بلند مطلب روی کارت را بخوانند. مربی می‌تواند توضیح بیش‌تری هم ارایه دهد.
89

حالا به پشت آن نگاه کنید و بگویید کهچه نوشته شده است؟‌ صابرات ، یعنی مردان و زنان شکیبا و صبور[84] بچه‌ها! همه این مواردی را که برای شما گفتم، کسانی هستند که مورد بخشش خدای بزرگ هستند. آن‌هایی که دوست دارند با یک داستان زیبا و قشنگ به برنامه ادامه بدهیم، صلوات محمدی دیگری بفرستند. اللهم صل علی محمد و آل محمد

درکوچه‌های شهر راه می‌رفت و قدم‌زنان سراغ او را از مردم می‌گرفت. پرسان پرسان خودش را به نزدیک خانه‌اش رساند. خوشحال بود که خانه‌اش را پیدا کرده است. در خانه را کوبید. صدایی از درون خانه بلند شد: چه کسی هستی که در خانه ما را می‌زنی؟ فرمود: داوود(ع) هستم.داوود نبی. آیا اینجا خانه خلاده، دختر اوس هست.در را باز کرد و با تعجب گفت:‌ «ای داوود، پیامبرخدا و فرمانروا و والی حکومت به منزل ما خوش آمدی. بفرمایید و داخل خانه شوید. نبی خدا کجا و منزل دختر اوس کجا! بفرمایید منزل ما را با قدمتان پر نورو برکت نمایید. حضرت داوود فرمود: «ای دختر اوس! از طرف خدای بزرگ برای تو پیامی دارم.» دختر با تعجب گفت: «از طرف خدا برای من پیام داری ای نبی خدا!، شاید خلاده دیگری باشد.» حضرت فرمود: «‌نه

[84] …. والصابرین و الصبرات و الخاشعین و الخاشعات والمتصدقین و المتصدقات و الصائمین و الصائمات و الحافظین فروجهم والحافظات و الذاکرین الله کثیرا و الذاکرات… / آیه 35 سوره احزاب.
90

خلاده دیگری نیست خود شما هستید. این پیام پروردگار بزرگ برای شما است. خدای بزرگ فرمود که شما اهل بهشت هستید و در بهشت جاودان از نعمت‌های او بهره‌مند خواهی شد. البته نه در یک بهشتی عادی، بلکه از آن دسته از بهشتیانی هستی که همراه پیامبر خدایند. بله، خلاده تو قرین و همنشین من در بهشت هستی. بگو تا بدانم چه کار کرده‌ای که به این درجه و مقام رسیده‌ای.» خلاده نگاهی به داوود نبی کرد و گفت که من کار بسیار مهمی به نظرم نمی‌رسد، ولی هر وقت زندگی بر من سخت می‌شود. هیچ گاه از خدا به خاطر مشکلات و سختی‌ها شکایت و گِله‌ای نمی‌کنم. همیشه با خودم می‌گفتم که شاید در دل این سختی‌ها، حکمتی است که من نمی‌دانم و خدای بزرگ آن را بهتر می‌داند. شاید خدای بزرگ لازم دانسته است که این مشکل را من تحمل کنم. پس فقط صبر می‌کردم[85]. حالا که با انسان‌های خوب و مورد بخشش خدا آشنا شدید و آن‌ها را شناختید، شعری زیبا برای شما می‌گویم.

در دل می‌خندد مرد مسـلمـان چون که او دارد در سینه ایمان

شـکـر خـداونـد بنده حق است اهــل صــداقت مطیع‌ربّ است

صــبـور دانـــا مرد خـدا است سـاده و خاکـی از بد جدا است

بهشـت جاویـد آرزومـند است از بخشش حق اوبهره‌مند‌است

هر کسی که کارهای خوب انجام دهد، خداوند او را دوست دارد و مورد بخشش قرار می‌دهد. و هر که نیز مورد آمرزش قرار بگیرد، خداوند به او اجر می‌دهد. می‌خواهید بدانید خداوند به انسان‌های خوب چه چیزهایی می‌دهد؟

پس خوب نگاه کنید تا برای شما جدولی بکشم. چند سؤال از شما می‌پرسم. [85] بحارالانوار، علامه مجلسی، ج 14، ص 39، چاپ مؤسسه الوفاء بیروت، سال انتشار 1404.

91
جواب‌های درست را طبق شماره وارد جدول کنید.

کدام واژه به معنای دوست و همراه و کمک کار است؟ یار (5، 4 و 8) سلطان جنگل چه نام دارد؟ شیر (3، 7 و13)

نمره عالی چیست؟ بیست (1، 14، 9 و10) پروردگار عالم کیست؟ خدا (2، 17 و12)

کدام واژه هم معنی دانش‌آموز است؟ شاگرد (19، 16، 11، 8 و 17) جمع چه واژه‌ای اشیاء می‌شود؟ شیء (6و20)

ستون بدن چه نام دارد؟ پا (15و18) حالا که جدول کامل شد از شماره یک تا 20 حروف را به هم متصل کنید. سه کلمه به دست می‌آید.

بخشایشی، رستگاری، پاداشی درود بر شما توجه کنید خداوند بزرگ می‌فرماید:

1. بخشایشی فراوان مؤمنان را مژده ده که برای آنان از طرف خدا بخشایشی فراوان خواهد بود.[86]

2. رستگاری بزرگ [86] آیه 47/ سوره احزاب.

92
هر که خدا و پیامبرش را فرمان بَرَد قطعاً به رستگاری بزرگی نایل آمده است. [87]

3. پاداشی بزرگ خدا برای نیکوکاران، پاداش بزرگ آماده کرده است؟ [88]

این‌ها پاداش آدم‌های خوبی است که اطاعت امر خدای بزرگ کرده‌اند و خداوند هم همه آن‌ها را مورد آمرزش خودش قرار می‌دهد. خدایا امام زمان ما را برسان

خدایا رهبر ما را در پناه خود حفظ بگردان سلامتی آقا امام زمان و رهبر عزیزمان صلوات بفرستید.

اللهم صل علی محمد و آل محمد. [87] آیه 71/ سوره احزاب.

[88] آیه 29/ سوره احزاب.
93

این گونه باشیم

بار الها دوست می‌دارم تو را ای تو با جان و دل من آشنا

ای خدای بی‌شریک و بی‌قرین در میان دوستانم بهترین نام زیبای تو را دارم به لب شکر می‌گویم تو را هر روز و شب

سلام سلام به شما بچه‌ها! شما گل‌های زیبا، شما که خوب و زرنگید

حالتان خوب است؟ خدا را شکر، امیدوارم همیشه شاد و خوشحال باشید. امروز می‌خواهیم به کمک شما یک برنامه جالب و جذاب اجرا کنیم.

آماده‌اید؟ آماده؟ آماده؟ حالا برای این که ببینیم آماده هستید، یک معما طرح می‌کنم.

خوب حواس‌ها را جمع کنید و قشنگ گوش کنید. ای که هستی مثل گل خوش عطر و بو من که هستم، کجا هستم، بگو

اولینم، دومین آفتاب دومینم، چارمین ماهتاب آخرم آغاز حمد است و حیا چیست نامم، بنده خوب خدا

آفرین، جواب معمای ما «فتح» است. چه کسی می‌تواند بگوید معنای فتح چیست[89]؟

بله، فتح یعنی‌ پیروزی، باز کردن، گشودن. [89] مربی از بچه‌ها می‌خواهد تا فتح را معنا کرده و آن معانی را روی تخته می‌نویسد.

94
خدای مهربان در قرآن یک سوره به نام فتح آورده است که شماره این سوره در قرآن 48 است و 29 آیه دارد[90].

آیا می‌دانید چرا نام این سوره فتح است؟ پس خوب گوش کنید تا برای شما تعریف کنم.

بعد از این که پیامبر(ص) از طرف خدا به پیامبری مبعوث گردید، 13 سال در شهر مکه به تبلیغ دین خدا پرداخت. در این مدت دشمنان و مشرکان، پیامبر(ص) و کسانی که به پیامبر(ص) ایمان می‌آوردند را مورد آزار و اذیت و شکنجه قرار می‌دادند تا دست از دین خود بردارند، اما مسلمانان تمام این شکنجه‌ها راتحمل می‌کردند. تا این که پیامبر(ص) به امر خدا از شهر مکه هجرت کرد و در شهر مدینه حکومت اسلامی را پایه‌گذاری کرد. مسلمانان در کنار هم به خوبی و خوشی زندگی را شروع کردند. هراز چندی دشمنان بر علیه مسلمانان جنگی راه می‌انداختند، اما با اتحادی که بین مسلمانان بود این سختی‌ها قابل تحمل بود.

پیامبر(ص) و یارانش آرزو داشتند تا بتوانند روزی به راحتی در شهر مکه گردش کنند و خانه خدا را که یادگار حضرت ابراهیم(ع) و اسماعیل(ع) بود را زیارت کنند و آزادانه به طواف بپردازند. بعد از مدتی پیامبر(ص) یک شب در خواب دید که وارد شهر مکه شده و با تعدادی از یاران مشغول انجام مراسم حج هستند. خوشحال از خواب بیدار شد و به یاران مژده پیروزی و فتح مکه را داد. این جریان در آیه 27 این سوره آمده است.

بله بچه‌ها! ‌سال ششم هجرت بودکه پیامبر(ص) فرمودند: «هر کس دوست دارد به زیارت خانه خدا برود، آماده شود.» با شنیدن فرمان پیامبر(ص) حدود 1400 نفر آماده [90] مربی با کارت شماره سوره و تعداد آیات را به بچه‌ها ارائه دهد.

95
شدند. همه لباس احرام[91] پوشیدند و منتظر فرمان حرکت از طرف رسول خدا(ص) بودند.

فرمان صادر شد و مسلمانان با ندای « الله اکبر و لااله الا الله» – «ولله الحمد[92]» حرکت خود را آغاز کردند. همه خوشحال و خندان بودند. آنان از شهر مدینه دور می‌شدند و به شهر مکه نزدیک می‌شدند. ناگهان از دور چند سوار پیدا شدند. مسلمانان ترسیدند و گفتند: «کفار قریش آمده‌اند تا ما را از بین ببرند و ما هیچ اسلحه‌ای نداریم. حالا چه کار کنیم؟»

پیامبر(ص) فرمود: «نترسید و شجاع باشید. خدا با ما است.» بله، چند نفر ازکفار قریش آمدند و خواستند تا مسلمانان را بترسانند، اما مسلمانان به فرمان رسول خدا(ص) در مقابل آنان هیچ حرکتی نکردند. به همین دلیل به مسلمانان روکردند وگفتند: «باید به شهرتان برگردید. حق ورود به شهر مکه را ندارید.»

پیامبر(ص) جلو آمد و فرمود: «تنها برای زیارت خانه خدا آمده‌ایم.» کفار به شهر برگشتند و مسلمانان به فرمان رسول خدا(ص) ایستادند و چادرها را برپا کردند.

تشنگی از یک طرف و گرمی هوا از طرف دیگر آنان را کلافه کرده بود.مسلمانان سراغ چاه‌های آن محل رفتند، اما با کمال تعجب دیدند که چاه‌ها هم خشک هستند. وای خدای من! چکار کنیم؟ اینجا کجاست؟ از تشنگی هلاک می‌شویم. پیامبر(ص) با معجزه الهی از چاه‌ها آب برای همه فراهم کرد. مسلمانان از پیامبر(ص) تشکر کردند.

پیامبر(ص) فرمود: «این‌جا حدیبیه است. همین جا می‌مانیم تا ببینیم خداوند چه تصمیمی در مورد ما دارد.» [91] لباسی را که حجاج می‌پوشند، احرام می‌گویند.

[92] مربی این شعارها را با دانش‌آموزان همخوانی کند.
96

نماینده‌ای از طرف پیامبر(ص) به طرف قریش فرستاده شد و پیام پیامبر(ص) را به آن‌ها رساند. نماینده قریش به نام «عروه بن مسعود ثقفی» به طرف منطقه حدیبیه آمد. او فردی زیرک و باهوش بود. آمده بود تا اطلاعاتی در مورد پیامبر(ص) و اطرافیان او به دست آورد و در مورد این اتفاق با پیامبر(ص) مذاکره کند. او همه چیز را با چشمان تیزبین خود دنبال می‌کرد تا چیزی از چشمش دور نماند. او می‌‌خواست اطلاعات کاملی از وضع مسلمانان به قریش برساند. ناگهان صدایی به گوش او رسید. سؤال کرد که چه گفته می‌شود.

گفتند: «مؤذن پیامبر(ص) وقت نماز را اعلام می‌کند. » اصحاب پیامبر اسلام(ص) وضو گرفتند و آماده برای نماز شدند. صحنه‌ای عجیب توجه عروه را به خودش جلب کرد. دید عده‌ای دور پیامبر(ص) را گرفته‌اند. جلو رفت و دید که پیامبر(ص) در حال شستن دست و صورت است.

سؤال کرد که محمد(ص) چکار می‌کند؟‌ گفتند که وضو می‌گیرد. شما چه کار می‌کنید؟‌ ما آب وضوی پیامبر(ص) را از باب تبرک می‌گیریم و به سر و صورت خود می‌مالیم.
97

با تعجب سر خود را تکان داد و گفت:‌ «عجب.» وقتی به مکه برگشت به قریش گفت:‌ «ای قریش! من به دربار کسری و قیصر[93] و نجاشی رفته‌ام. هرگز زمامداری را میان قومش به عظمت محمد(ص) ندیدم.»

ای قریش! اگر گمان می‌کنید که آن‌ها دست از پیامبر و آیین‌شان برمی‌دارند، اشتباه بزرگی می‌کنید. شما با افرادی روبه رو هستید که حاضر هستند تا آخرین قطره خون از پیامبرشان دفاع کنند. باید فکری اساسی کرد.

قریش با مشورت به این نتیجه رسیدند که تنها راه، صلح با پیامبر(ص) است. آنان پیمان صلحی با رسول خدا(ص) بستند که به «صلح حدیبیه» معروف شد. بعد از این قرارداد، قرار شد که مسلمانان امسال را به مدینه برگردند. عده‌ای از این وضعیت ناراحت بودند، با فرمان پیامبر(ص) قسمتی از مراسم حج، یعنی تراشیدن سر را انجام دادند و از احرام خارج شدند.

در این کار خود پیامبر(ص) پیش قدم شد و سر را تراشیده و از احرام خارج شد[94]. در راه بازگشت، وحی بر پیامبر(ص) نازل شد و آیات اول سوره‌ فتح را پیامبر(ص) تلاوت کرد. بعد از مدتی نشانه‌های این پیروزی را مسلمانان دیدند. از جمله این که مشرکان حق نداشتند مسلمانان را اذیت کنند، به راحتی وارد مکه شوند و در مسجدالحرام عبادت کنند.

مسلمانان از این که خدای مهربان در مقابل صبر و استقامتشان در راه دین این همه به آنان لطف کرده و به آنان عزت بخشیده است تشکر کردند. مسلمانان همه یک صدا در سجده‌هایشان می‌گفتند[95]: «حمداًلله» (3) «شکراًلله»(3) خوب بچه‌ها! با توجه به داستان گفته شده این پیروزی چگونه به دست آمد؟ بگویید تا من آن‌ها را یادداشت کنم.

1. [93] «کسری» لقب پادشاهان ایران و «قیصر» لقب پادشان روم می‌باشد.

[94] مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج22، ص10. [95] مربی این دوکلمه را با بچه‌ها همخوانی کنند. اگر در مسجد است در حال سجده این ذکر را بگویند.

98
2. با همکاری واتحاد

3. با مقاومت در مقابل سختی‌ها 4. ….

بله بچه‌ها! همه این‌‌ها را که گفتید درست است، اما مهم‌ترین عامل پیروزی مسلمانان چه بود؟‌ این‌جا برای این که آن عامل را بفهمیم، به کمک خط فانتزی به شما می‌گویم. پس شما خوب دقت کنید وآن را حدس بزنید.

ا…ا….ت از ر….بـ…

اطاعت از رهبر

آفرین به شما! «اطاعت از رهبر» چه نتیجه‌ای دارد؟ خدا در قرآن سوره فتح آیه 17 می‌فرماید[96]: «و من یطع الله و رسوله یدخله جنات تجری من تحتها الانهار»

« هر کس از خدا و رسول خدا اطاعت کند او را داخل باغ‌های بهشتی می‌کنند که در زیر درختانش نهرها جاری است.» اما کسانی که در مقابل رهبر الهی مخالفت می‌کنند؟ چه عاقبتی برایشان رقم می‌خورد؟

ادامه آیه 17 این سوره: «و من یتول یعذبه عذابا الیما» و هر کس مخالف کند با عذابی دردناک عذاب می‌شود.[97]

[96] مربی یا یکی از دانش‌آموزان این قسمت از آیه را با صدای خوش بخواند و ترجمه آن را نیز مربی روی تخته بنویسد. [97] مربی روی تخته می‌نویسد با دو فلش بحث را ادامه می‌دهد.

99
از رهبر الهی اطاعت کنند — بهشت

جایگاه کسانی که با رهبر الهی مخالفت کنند — دوزخ

بچه‌ها بیایید ببینیم کسانی که اطراف پیامبر(ص) جمع شده بودند و از ایشان اطاعت می‌کردند، رفتارشان چگونه بود؟ رفتار آن‌ها با خداوند به عنوان خالق

رفتار آن‌ها با مؤمنان به عنوان برادر دینی رفتار آن‌ها با کافران به عنوان دشمن

برای این که به پاسخ این سؤال‌ها برسیم، یک گل زیبا روی تخته طراحی می‌کنیم و از این طریق پاسخ‌ها را پیدا می‌کنیم[98]. این گونه رفتارها در آیه 29 این سوره آمده است: «اشدآء علی الکفار رحماء بینهم تراهم رکعا سجدا.»

مؤمنان با این گونه رفتاری که از پیامبر(ص) آموختند و عمل کردند، مورد توجه خدا واقع شدند و خداوند به آن‌ها پاداش داد. [98] مربی چهار شاخه گل طراحی می‌کند. در دو گل شماره 1 و 2 رفتار با خداوند در گل شماره 2 رفتار با مؤمنان و در گل شماره 4 رفتار با دشمنان که حروف پراکنده است در گل‌ها نوشته می‌شوند. پاسخ صحیح عبارتند از: 1- خضوع، 2- خشوع، 3- مهربان، 4- گستاخی.

100
می‌دانید چه پاداشی؟

با توجه به آیه 20 این سوره، پاداش‌هایی که خداوند در این دنیا به مؤمنان داده است را بیان می‌کند[99]. آنچه خداوند مهربان داده

رسیدن به ثروت نجات از دست کفار

هدایت به راه راست پس با هم این دعا را بخوانیم که

خدایا، راه راست را به ما نشان بده! خدایا‌، کمک کن تا پیروان خوبی برای پیامبر و امامان باشیم!

خدایا، کمک کن تا بتوانیم سختی‌ها را تحمل کنیم! [99] وعدکم الله مغانم کثیره و کف ایدی الناس عنکم … و یهدیکم صراطاٌ مستقیما. مربی آیه را روی تخته نوشته و با صدای بلند و زیبا می‌خواند ودانش‌آموزان آن را تکرار کنند. ترجمه آیه عبارت است از: «خداوند غنایم فراوانی به شما وعده داده بود که آن‌ها را به دست می‌آورید، ولی این یکی را زودتر برای شما فراهم ساخت، و دست تعدّی مردم ]دشمنان[ را از شما باز داشت تا نشانه‌ای برای مؤمنان باشد و شما را به راه راست هدایت کند.

101

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *